مبینه اختر
ازدواج به
عنوان تنها راه مشروع ارضای میل جنسی مورد تأکید وسفارش دین اسلام و کتاب آسمانیاش
قرار گرفته است. خداوند در قرآن کریم ازدواج را مایهی آرامش روان و مایهی ایجاد
انس و الفت بین زوجین معرّفی کرده و مؤمنین را به ازدواج توصیه کرده است. نظر به
اهمیّت این سنّت نبوی، این نوشتار آیاتی که حول موضوع ازدواج و پیوند زناشویی
میباشند را بررسی کرده و با استفاده از آیات و روایات به برخی ملاکهای که
در انتخاب همسر باید مدّ نظر قرار گیرد، اشاره کرده است.
اسلام
ازدواج را عاملی جهت اعتدال روانی انسان و تحکیم ساختارهای یک اجتماع سالم
میداند. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «و از نشانههای او آن است که همسرانی
از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودّت و
رحمت قرار داد و در این امر نشانههایی است برای گروهی که تفکّر میکنند.»[1]
همچنین رسول مکرم اسلام(صلی الله وعلیهوآله) فرمودهاند: «هیچ نهاد و
بنایی در نزد خدا از ازدواج کردن محبوبتر نیست.»[2]
غریزهی جنسی چون دیگر غرایز بشر دارای
اهمیت فراوانی است و دقت در ارضای صحیح آن، ضامن سلامت و بقای نوع بشر و تشکیل
اجتماعات کارآمد و مفید اجتماعی است. بدین سبب اسلام با رهبانیت و سرکوب این غریزه
که خود از الطاف پروردگار است، شدیداً مقابله نموده و ازدواج را تشویق مینماید تا
جامعه از امنیت برخوردار شده و بر نقش مفید افراد افزوده
شود.
نوشتار
حاضر نگاهی است به برخی آیات قرآنی که به امر ازدواج و ضرورت انجام آن پرداخته است
و در پایان نیز به برخی ملاکات انتخاب همسر شایسته با استفاده از برخی روایات اشاره
شده است.
خداوند در
قرآن کریم مؤمنین را مورد خطاب قرار داده و آنها را به انتخاب همسر برای نزدیکان
مجرّد خود توصیه و سفارش کرده است:
«وَ
أَنکِحُوا الأیمَی مِنکُم وَالصّالِحِینَ مِن عِبَادِکُم وَ إمَائِکُم إن یَکُونُوا
فُقَرَاءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِهِ واللهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»[3]
(«مردان و زنان بیهمسر را همسر دهید و همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان
را و اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خود بینیاز میسازد و خداوند
توسعهدهنده و آگاه است.)
«نکاح» در
لغت عرب از ریشهی «ن ک ح»، بمعنای وطی و یا عقد همراه با آن است[4]؛
با این فرق که به معنای «وطی» حقیقتاً استفاده میشود، و به معنای «عقد» مجازاً.[5]
و در اصطلاح شرعِ اسلام به معنای ازدواج و پیوند زناشویی است.[6]
همچنین
«ایامی» جمع «أیّم» به فتح همزه و كسرِ ياء و تشديد آن در اصل به زنی اطلاق
میشده است که شوهر ندارد و سپس به مردی که همسر ندارد نیز گفته شده است[7]
و به این ترتیب تمام زنان و مردانی که مجرد هستند در مفهوم این آیه داخل
میباشند.
از آنجا
ازدواج یک امر اختیاری و بسته به میل طرفین است، لذا معنای این آیه آن خواهد بود که
مقدمات ازدواج را برای افراد مجرّد فراهم سازید. امتثال این امر الهی میتواند
از طریق تشویق به مسأله ازدواج، پیدا کردن همسر مناسب، انجام کمکهای مالی در
صورت نیاز و یا پادرمیانی برای حل مشکلانی که معمولاً در این موارد بدون وساطت
دیگران انجام پذیر نیست، صورت گیرد. بدون شک، اصل تعاون اسلامی ایجاب میکند که
مسلمانان در همه زمینهها به یکدیگر کمک کنند ولی تصریح به این امر در مورد ازدواج
دلیل بر اهمیت ویژه آن است.[8]
فقرهی
دیگر از آیهای که در بالا به آن اشاره شد، متضمّن تشویق بیشتری نسبت به ازدواج
است و آن تضمین معاش زوجین پس از ازدواج توسّط خداوند است. خداوند میفرماید: «إن
یَکُونُوا فُقَراء یغنِهِمُ اللهُ مِن فَضله» یعنی مبادا ترس از فقر باعث شود که از
ازدواج خودداری کنند. بلکه باید از فقر نترسند؛ چرا که خداوند، خود، ایشان را
بینیاز میکند و به آنها وسعت رزق میدهد؛ البته باید توجّه داشت که رزق هر کس
تابع صلاحیت و ظرفیّت او است.[9]
مورد
دیگری از تأکید قرآن بر امر ازدواج و لزوم اقدام به این سنّت الهی حتی در صورت قرار
داشتن در شرائط تنگ اقتصادی را میتوان در داستان دختران حضرت
شعیب(علیهالسلام) و حضرت موسی(علیهالسلام) جستجو کرد. پس از آنکه قدرت
بدنی و امانتداری حضرت موسی(علیه السلام) برای حضرت شعیب(علیه السلام) به
اثبات رسید، ایشان خطاب به موسی(علیه السلام) فرمود:
«قالَ
إنّی اُریدُ أن اُنکِحکَ إحدیَ ابنتَیَّ هَاتینِ عَلَی أن تَأجُرَنِی ثَمَانِیِ
حِجَجٍ فَاِن أتمَمتَ عَشراً فَمِن عندِکَ وَ مَا اُریدُ أن أشُقَّ عَلَیکَ
سَنَجِدُنَی اِن شاءالله مِنَ الصَّالِحینَ»[10](
گفت: من قصد دارم تا یکی از این دو دخترم را به همسری تو درآوردم به این شرط که هشت
سال برای من کار کنی و اگر (این مدت را) به ده سال تمام کردی، پس (بسته به خواست)
توست و من نمیخواهم که به تو سخت گیرم، بزودی به خواست خداوند، مرا از صالحان
خواهی یافت.)
آنچه در
این داستان جای تأمل دارد، شرائط نامساعد اقتصادی حضرت موسی(علیه السلام) هنگام
مواجه با این پیشنهاد بود که اقتضا میکرد موسی آن پیشنهاد را رد کند. با این
حال، به این پیشنهاد پاسخ مثبت داد و داماد شعیب(علیه السلام) شد. یکی از مفسّرین
در این زمینه مینویسند: «نداشتن امکانات و مسکن را مانع ازدواج قرار ندهیم؛
زیرا حضرت موسی (علیه السلام) در آن موقعیت چیزی نداشت. با وجود این، قبول پیشنهاد
ازدواج توسّط حضرت موسی(علیه السلام)جز اهمیت ازدواج چیزی دیگری را نمیرساند.»[11]
از مجموع
روایات وارده از ناحیهی معصومین(علیهمالسلام) میتوان به این مطالب در
مورد اهمیّت ازدواج پی برد:
الف)
ازدواج سبب حفظ دین شخص مؤمن است[12]
تاجائیکه در روایات آمده است که دو رکعت نماز کسی که همسر دارد از هفتاد رکعت نماز
افراد غیر متأهل بهتر است.[13]
فقیه عالیمقام، مرحوم شیخ ابوعبدالله، محمد بن جمال الدین مکی، ملقّب به «شهید اول»
در بخش نکاح تصنیف گرانسنگش، اللعمة الدمشقية مینویسد: «ازدواج، مستحب
مؤکّد و فضیلت آن مسلّم است، تا آنجا که ازدواج کننده، نیمی از دین خود را مصون
میدارد و روایت شده که دو سوم دینش را نگه میدارد، و نکاح کردن، از عظیمترین
بهرهها بعد از مسلمان شدن است.»[14]
ب) ازدواج
سبب افزایش روزی است. برخلاف پندار برخی افراد که ازدواج را عامل فقر میپندارند،
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ازدواج روزی انسان را بیشتر
میکند.[15]
همچنین فرمودند: کسی که از ترس تنگدستی ازدواج را ترک کند، از ما نیست و به خدا
سوءظن برده است.[16]
حتی در روایتی وارد شده است مردی خدمت پیامبر (صلی الله علیهوآلهوسلم)
آمد و از فقر و نیازمندی خود شکایت کرد، پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«برو و همسری اختیار کن». وی به این توصیه پیامبر عمل کرد و در پی آن خدا به او
وسعت رزق داد.[17]
ج) ازدواج
مانع از تباهی و کشیده شدن به فساد است و به همین جهت است که در برخی روایات به
تسریع در امر ازدواج سفارش فراوان شده و به این نکته گوشزد شده که اگر ازدواج از
وقت خود بگذرد، ممکن است فرد به فساد و تباهی سوق پیدا کند. رسول خدا (صلی الله
علیهوآلهوسلم) فرمودند:
«ای مردم!
دوشیزگان همانند میوه بر درختان میباشند که اگر چیده نشوند آفتاب آنان را به فساد
درمیآورد. هم چنین دوشیزگان وقتی آنچه را زنان درک کردهاند، آنان نیز درک کنند،
برای آنان دوایی جز همسر وجود ندارد، چه در غیر این صورت نمیتوان آنان را از فساد
و تباهی برکنار داشت، زیرا آنان بشرند و فطرتاَ و طبیعتاً نیازمند همسر هستند.»[18]
د) ازدواج
باعث شوکت جهان اسلام و فخر نبی اکرم اسلام(صلی الله و علیه و آله) است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و
آله و سلم) فرمودهاند: ازدواج کنید تا نسل شما فزونی گیرد که من با فزونی
جمعیت شما حتی با فرزندان سقط شده در قیامت به دیگر امتها مباهات میکنم.[19]
اولین و
مؤثرترین قدم در ازدواج انتخاب همسر آن است که از روی آگاهی و با توجه به معیارهای
صحیح صورت گیرد. در ادامه به برخی از ملاکهایی که در قرآن کریم و کلام
معصومین(علیهمالسلام) به آنها اشاره شده
میپردازیم:
خداوند در
قرآن کریم در سورهی نور به یک ضابطهی کلی برای انتخاب همسران اشاره کرده و پرده
از یک واقعیّت تکوینی بر میدارد. خداوند میفرماید:
«الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ
وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولئِكَ مُبَرَّؤُونَ
مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ»[20]
(زنان پليد براى مردان پليدند، و مردان پليد براى زنان پليد و زنان پاك
براى مردان پاكند، و مردان پاك براى زنان پاك. اينان از آنچه در باره ايشان
مىگويند بركنارند، براى آنان آمرزش و روزىِ نيكو خواهد بود.»
از این
آیه میتوان مسئلهی لزوم همشأن بودن و کفویت زوجین را استفاده کرد و در
انتخاب همسر، هماهنگی و سازگاری در افکار و عقاید و خلقیات را به عنوان شرطی مهم،
مدّ نظر قرار داد.
خداوند در
قرآن کریم خطاب به مؤمنین میفرماید:
«وَلاَ
تَنكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِن
مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلاَ تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى
يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِن مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولئِكَ
يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللّهُ يَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ
بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ»[21]
( با زنان مشرک ازدواج مکنید مگر آنکه ایمان آورند و همانا کنیزی با ایمان بهتر از
زن آزاد مشرک است؛ هرچند (از حسن و جمال) او به شگفت آئید و زن به مشرکان مدهید مگر
آنکه ایمان آورند و همانا بنده مؤمن بسی بهتر از آن مشرک است؛ هر چند از (حسن و
جمال) او به شگفت آیید. مشرکان شما را از (راه جهل) به آتش خوانند و خداوند از راه
لطف و مرحمت به بهشت مغفرت دعوت میکند.)
اهمیّت
ایمان و تقوا به عنوان مهمترین شاخصه در انتخاب همسر را میتوان از چند جهت
تبیین کرد:
الف) شخص
با ایمان به علت ارتباطی که با خداوند دارد، فردی قابل اعتماد است و هر چه ایمان او
قویتر باشد به همان اندازه بیشتر میتوان به قول و تعهد خود در امر ازدواج پایبند
باشد. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیهوآلهوسلم) فرمودهاند: «خداوند
(عزوجل) فرموده است وقتی اراده کنم که تمام خوبیهای دنیا و آخرت را برای شخص
مسلمانی جمع کنم، به او قلبی خاشع و زبانی ذاکر و بدنی که بر بلاها صابر باشد عطا
میکنم و همسر مؤمنی به او میدهم که هرگاه به او نگاه کند خشنودش سازد و در
غیاب، حافظ نفس خویش و مال او باشد.»[22]
ب) افراد
با ایمان به علت پیروی از دستورات دین، تابع ارزشهای مشخّص و واحد و دارای
بینشها و گرایشها، خواستهها و سلایق کم و بیش یکسانی هستند. از این رو در
زندگی مشترک تناسب روحی و فکری زیادی بین آنها وجود دارد.
ج) از
جمله ثمرات و فواید انتخاب همسر دیندار و مؤمن، برخوردار شدن از فرزندان صالح و مؤمن است. خداوند در قرآن کریم خطاب به
پیامبر خویش میفرماید:
«الَّذِي
يَرَاكَ حِينَ تَقُومُ وَتَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ»[23]
(همان کسی که تو را به هنگامی که (برای عبادت) برمیخیزی میبیند و نیز
حرکت تو را در میان سجدهکنندگان
میبیند)
یکی از
تفسیرهایی از این آیه به عمل آمده آن است که منظور، نقل و انتقال رسول خدا (صلی
الله علیهوآلهوسلم) در صلب پیامبران از حضرت
آدم(علیهالسلام) تا حضرت خاتم(صلیاللهوعلیهو آله) است که همه
تحت نظر و لطف پروردگار صورت گرفته است؛ یعنی خداوند خطاب به پیامبر خویش
میفرماید: هنگامی که نطفه پاک تو از پیامبر موحد و ساجدی به پیامبر دیگری
منتقل میشد، خدا از همه آگاه بود.[24]
این ویژگی
و فضیلت در مورد حضرات معصومین(علیهمالسلام) نیز ثابت است؛ همچنانکه در زیارات
این ذوات مقدّس میخوانیم: «اشهد أنک کنت نوراً فی الاصلاب السشامخه و الأرحام
المطهره لم تنجسک الجاهلیه بانجاسها.»[25]
(گواهی میدهم که تو نوری بودی در اصلاب پاک پدران و ارحام برازنده مادران که به
پلیدی دوران جاهلیت آلوده نشدند» بنابراین شخصیت دینی و معنوی والدین در تولّد
فرزندانی مؤمن و صالح نقش مهمّی دارد و همین امر لزوم دقّت در انتخاب همسرانی با
ایمان را ضرورت میبخشد.
یکی دیگر
ملاکهای انتخاب همسر مناسب داشتن اخلاق نیکو است. بدون شک از جمله اموری که در
استحکام نهاد خانواده و تداوم زندگی مشترک سهم مهمّی دارد، اخلاق نیکوی زوجین، حسن
برخورد و احترام متقابل همراه با تکریم یکدیگر است. طبیعت زندگی مشترک به نحوی است
که پس از مدّتی زوجین دچار روزمرّگی شده و برای یکدیگر تکراری میشوند و به
تدریج از شور و حرارت ابتدای ازدواج کاسته میشود. امّا در این بین هر یک از
زوجین میتوانند خود را از مبتلا شدن به این آفت حفظ کرده و با استمرار تکریم
یکدیگر و در پیشگرفتن برخوردی صمیمانه همراه با احترام متقابل، گرما و حرارت
را مجّدداً به زندگی مشترک خود برگردانند.
در روایت
است که شخصی خدمت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و عرض کرد: همسری دارم
که به هنگام ورود به خانه به استقبالم میآید و به هنگام خروج بدرقهام میکند.
هنگامی که مرا اندوهناک یافت در دلجویی از من میگوید: اگر دربارهی رزق و روزی
میاندیشی، غصه نخور که خدا ضامن روزی است و اگر در امور آخرت میاندیشی، خدا
اندیشه و اهتمام تو را زیاده گرداند.» رسول خدا(صلی الله و علیه و آله) در پاسخ به این مرد فرمود : براي خدا
کارگزاراني در روي زمين است و اين زن يکي از کارگزاران خداست که پاداش او برابر با
نيمي از پاداش شهيد است.[26]
این
روایات خود حاکی از آن است که استمرار روابط گرم و صمیمانهی زناشویی مستلرم نوعی
ایفای نقش فعالانه و نوعی جهاد است؛ چراکه اگر روند زندگی مشترک به حال خود رها شود
و هیچ یک از زوجین در جهت تداوم صمیمیّت و تکریم یکدیگر تلاش نکنند، لاجرم به آفت
زندگی مشترک یعنی روزمرّهگی دچار خواهند شد که البته این تلاش ارزشمند و جهاد
در راه خدا نیز بیاجر نیز نخواهد بود و پاداش مجاهدین فی سبیل الله را دریافت
خواهند کرد. از اینرو در انتخاب همسر باید به این ویژگی نیز توجّه داشت و علاوه بر
صفات ظاهری، ویژگیهای شخصیّتی و اخلاقی او را نیز مدّ نظر قرار
داد.
ویژگی
دیگری که در انتخاب همسر باید مدّ نظر قرار داد، اصالت خانوادگی و توجّه به محیطی
است که فرد در آن رشد و پرورش یافته است. اگرچه انسانهای زیادی بودهاند
که علیرغم حضور در خانوادههایی غیر مذهبی، دینداری و باورهای خود را حفظ
کردهاند، امّا به جهت تأثیر غیر قابل انکار شرائط محیطی بر شخصیّت انسان،
عموماً انسانها متأثر از فرهنگی هستند که بر خانوادهی آنها حاکم است و لذا در
انتخاب همسر نمیتوان از شرائط خانوادگی و ویژگیهای اخلاقی و اعتقادی
بستگان نزدیک وی چشم پوشید. در روایتی از وجود مقدّس پیامبر اکرم وارد شده که از
خضراء الدمن پرهیز کنید! از ایشان سؤال شد که خضراء دمن چه کسی است. حضرت پاسخ
دادند: زن زیبایی که در خانوادهی بد رشد یافته است.[27]
از جمله
دیگر ملاکات همسر شایسته صداقت و راستگویی است. برای تحکیم و تداوم و تعاون و
سازگاری مخصوصاً در زندگی بهترین خصلت، صداقت و امانتداری است. از همین روست
که صداقت و راستگویی در دین مبین اسلام و در کلام بزرگان دین و امامان
معصوم(علیهمالسلام) مورد تأکید فراوان قرار گرفته و در ردیف و بلکه بیش از
انجام شرایع به آن سفارش شده است. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «یا أیّهَا
الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ و کُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ»[28]
(ای اهل ایمان خدا ترس باشید وبه انسانهای راستگو بپیوندید». در روایتی از
وجود مقدّس امام جعفر صادق (علیه السلام) وارد شده است که فرمودند: « به نماز و
روزه مردم مغرور(فریفته) نشوید؛ زیرا بعضی مردم به نماز و روز عادت کردهاند،
آنچنان که از ترک آنها ناراحت میشوند. در تشخیص مراتب دینداری، آنها را به
راستگویی و امانتداری امتحان کنید.»[29]
با توجه
به مطالبی که گذشت میتوان نتیجه گرفت ساختار وجودی و نحوهی آفرینش انسان به
گونهای است که برای رسیدن به کمال و سعادت، باید ازدواج کند، چراکه ازدواج
پاسخگویی به یک نیاز و میل طبیعی در انسان است؛ یعنی همانگونه که انسان گرسنه
میشود و غذا میخواهد، تشنه میشود و آب میطلبد، خسته میشود و باید استراحت کند،
بر اثر بلوغ جنسی نیز به داشتن همسر نیازمند است و باید ازدواج کند. از طریق ازدواج
و تشکیل خانواده است که همدلی و صمیمیّبت بین زوجین ایجاد میشود و با ازدواج
است که سازندگی و خلاقیت رونق میگیرد و باعث پیشرفت و مدنیّت و فرهنگ اجتماع
میگردد. از همین روست که ازدواج مورد تأکید و سفارش دین مبین اسلام و کناب
آسمانیاش قرار گرفته و ازدواج تأمین کنندهی سلامت جسم و آرامش روح معرّفی شده
است.
1-
قرآن
الکریم
2-
ابن فارس،
معجم القائیس اللغة، مکتبة الأعلام الاسلامی، 1404ق.
3-
ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دارصادر، بیتا
.
4-
بوعلی فضل
بن طبرسی، تفسییر جوامع الجامع، آستاد قدس رضوی، 1376.
5-
آیت الله
امینی، آیین همسرداری، بوستان کتاب، 1389.
6-
جوهری،
ابونصر اسماعیل بن حماد، صحاح اللغه، بیروت، دار العلم للملایین،
بیتا.
7-
شیخ عباس
قمی، مفاتیح الجنان، استاد کمرهای، انتشارات صبا، چاپ سوم،1380.
8-
علامه
طباطبایی، المیزان، سید محمد باقر، انتشارات امیرکبیر، 1363.
9-
مکارم شیرازی، ناصر، «نمونهی زندهای از کیفیت حدود در اسلام» در
مجلهی مکتب اسلام، شمارهی 4، سال23،تیر1362
10-
مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ناشر: دار الكتب الاسلاميه، تهران، چاپ
سي و هشتم، 1379.
11-
علامه
طبرسی، مجمع البیان، دکتر احمد بهشتی، مؤسسه انتشارات فراهانی.
12-
ثقفی
تهرانی، محمد، روان جاوید در تفسیر قرآن کریم، انتشارات برهان، 1386.
13-
قرائتی،
محسن، تفسیر نور مرکز، فرهنگی درسهایی از قرآن، 1389.
14-
حرعاملي،
محمد بن حسن، وسايل الشيعه، مکتبه
الاسلاميه، چاپ پنجم، تهران،1401ه.
15-
نهج
الفصاحه، ترجمهی جعفر دلشاد و نصرالله شاملی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات
فرهنگی، 1386.
16-
کلینی،
محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق: علی اکبر غفاری، دارالکتب الاسلامیة، ط اول،
1388ق.
17-
امیرملک
محمودی، راهنمای ازدوج، نشر شهاب الدین، قم، 1386
18-
ابراهیم
امینی، آیین همسرداری، بوستان کتاب، ص16.
19-
مجلسی،
محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ط دوم، 1403ق.
[1]. «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا
لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً
وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»،
روم/21.
[2]. تهرانی، میرزا محمد تقی، روان جاوید در تفسیر قرآن
مجید، ج4، ص25.
[3]. نور/32.
[4]. ابن فارس، مقاییس اللغه، ج1، ص475 / جوهری، صحاح،
ج1، ص413
[5]. طریحی، مجمع البحرین، ج2، ص307.
[6]. ابن منظور، لسان العرب، ج1، ص475.
[7]. ابن فارس، مقائیس اللغه، ج1، ص166.
[8] - مکارم شیرازی، ناصر، «نمونۀ زندهای از کیفیت
حدود در اسلام» در مجلۀ مکتب اسلام، شمارۀ 4،
سال23،تیر1362.
[9]. طباطبایی، سیدمحمدباقر، المیزان، انتشارات
امیرکبیر،1363، ج15، ص160.
[10]. قصص/27.
[11]. قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج9، ص44.
[12] - «من تزوج أحرز نصف دینه» اصول کافى، ج5،
ص328.
[13] - نهج الفصاحه،
حدیث1671.
[14]. امیرملک محمودی، راهنمای ازدوج، نشر شهاب الدین،
قم، 1386، ص26.
[15]. طبرسی، مجمع البیان، ترجمۀ احمد بهشتی، مؤسسه
انتشارات فراهانی، ج17، ص132.
[16]. طبرسی، ابوعلی فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع،
آستان قدس رضوی، 1376، ج4، ص310.
[17]. تهرانی، روان جاوید در تفسیر قرآن مجید، انتشارات
برهان، ج4، ص26.
[18]. شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج14،
ص138.
[19] . طباطبایی، سید محمدحسین، الميزان فی تفسیر القرآن،
ج1، ص179.
[20]. نور/26.
[21]. بقره/221.
[22]. وسایل الشیعه، ج14، ص23. به نقل از: ابراهیم امینی،
آیین همسرداری، بوستان کتاب، ص16.
[23]. شعراء/ 218-219.
[24] - تفسیر نمونه، ج15،
ص371.
[25]. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، استاد کمرهای،
انتشارات صبا، 1380، چاپ سوم، ص756-757.
[26] - وسائل الشيعه، ج 14،
ص17.
[27] - «ایّاک و الخضراء الدّمن، قیل یا رسول الله و ما خضراء الدّمن قال: المرءة
الحسناء فی منبت السُوء»،
بحارالانوار، ج103، ص 232.
[28]. روم/19.
[29] - «لاتغترّوا بصلاتهم و لا بصیامهم، فأنّ الرجل ربما لهج بالصلاه و الصوم حتی لو ترکه استوحش، و
لکن اختبروهم عند صدق الحدیث و اداء الأمانه» وسائل الشیعه،
ج۱۴، ص104.