ستاره­ای بر آسمان جبل عامل

نگاهی به زندگانی شیخ حرّ عاملی

تنظیم ­زهرا نقوی

 

چکیده:

مقدمه

ولادت

خانواده علم و دانش

اساتید شیخ حر عاملی

سفر سرنوشتساز

شيخ در عصر صفوي

شيخ در دربار صفوی

مقام شيخ الاسلامي

سفرهای زیارتی شیخ

فعّاليتهاي علمي

1. نقل روايت

2. نگارش کتاب وسائل الشیعه

3.  تألیف کتب

5. تربیت شاگردان

نبوغ شعری شیخ حر عاملی

غروب شيخ

فهرست منابع

 

چکیده:

  مرحوم شیخ حر عاملی یکی از بزرگترین اندیشمندان شیعی قرن یازدهم هجری است. ایشان در خاندانی پرآوازه و دیاری خوشنام پای به عرصه وجود گذاشت و پس از فراگیری علوم دینی در کشور لبنان، به سوی مشهد مقدس هجرت کرد و جز برهه ای کوتاه، باقی عمر خود را در همین شهر سپری کرد، اگر چه شیخ در علومی مختلفی به تحقیق و تألیف پرداخته،‌ اما شهرت و تخصص او در جمع­آوری روایات فقهی اهل بیت علیهم السلام بوده است و کتاب گرانسنگ وسائل الشیعه مهمترین یادگار وی به شمر می آید.

مقدمه

تاریخ پرفراز و نشیب شیعه، علمای بزرگی را در ادوار مختلف به خود دیده است که هر یک خدمات شایانی در جهت تعالی معارف مذهب حقه شیعه امامیه داشته اند.

در قرن یازدهم هجری قمری که دوران ظهور جریان اخباری گری در عالم تشیع بود، عالمی فرهیخته به نام شیخ حر عاملی با رویکردی روایی و حدیثی قدم در عرصه علم و فقاهت گذاشت.

شیخ حر عاملی را بدون شک باید یکی از بزرگترین اندیشمندان جهان تشیع دانست که با فعالیت های علمی و فرهنگی خود، خدمات ارزنده ای به شیعیان و به ویژه فقهای شیعه انجام داده است.

نوشتار حاضر سیری کوتاه و گذرا بر زندگی سراسر افتخار این عالم بزرگ است.

ولادت

شيخ محمد بن حسن حر عاملي در سال 1033 ق در روستاي «مشغره» از توابع جبع در کشور لبنان، چشم به جهان گشود. این منطقه، يكي از سرزمين‌هاي عالم پرور است كه تاریخ تشيع در آن، از زمان تبعيد ابوذر به این منطقه آغاز شد.

شيخ در کتاب  امل الآمل مي نويسد:

«هنگاميكه در زمان عثمان، ابوذر به شام تبعيد شد و مدتي در آنجا ماند، گروه زيادي در آن سامان شيعه شدند.  سپس معاويه او را به روستایی تبعيد كرد و او به جبل عامل آمد و از آن روز مردم به تشيع رو آوردند.»[1]

دیاری كه شيخ حر عاملي در آن به دنيا آمد از مراكز مهم جبل عامل است كه شخصيت­هاي برجسته­ای همچون شيخ بهائي، شهيد ثاني محقق كركي را به جامعه اسلامي هديه داده است.

قاضي نور الله شوشتري در مورد اهمیّت این منطقه مي‌گويد:

«هيچ قريه‌اي از آن نيست كه جمعي از فقها و فضلاي اماميه در آنجا نباشند.»[2]

خانواده علم و دانش

نسبت شيخ به «حرّ بن زياد رياحي» مي­رسد، كه روز عاشورا، تحت فرمان امام حسين عليه السلام جنگيد و در راه خدا شهيد شد.[3]

از اين خاندان گوهرخيز، مرداني برخاسته‌اند كه دير زماني بر مسند دانش و تقوي نشسته‌اند، و مشعل هدايت رهروان راه کمال و رستگاری بوده‌اند. بنيانگذار اين خاندان نجيب و گرامي «حر بن زياد رياحي» است كه روز عاشورا، چون خويشتن را ميان بهشت برين و دوزخ مخير يافت، آخرت را بر دنيا ترجيح داد، دين را به جاي گمراهي قبول كرد، و از كساني كه رو از دين و راستي برگردانده و به عشرت نارواي دنيوي چسبيده بودند، رو بر تافت.

بدون تردید براي هر كودك، خانواده اولين كلاس درس زندگي است، شيخ حر، پاكي و لطافت را تنها از يك سو ارث نبرده بود. مادرش طلايه‌دار زهد و تقوي به شمار مي‌رفت، بلكه در زمره اديبان و فاضلان زمان خود و داراي مرتبه بلندي بود. برخی محققان در این باره می نویسند:

 «مادر بزرگوار حرّ عاملي دختر علامه شيخ عبدالسلام فرزند حرّ است كه دختري فاضل و اديب بود.»[4]

پدر شيخ از علماي عالميقام، فقيه و حافظ قرآن بود، شيخ حر درباره پدرش مي نويسد: «او دانشمندي عظيم الشان و بلند پايه و زاهدي عابد و پارسا و فقيهي حديث‌دان و مورد اعتماد بود كه زهد و عبادت هيچ­كس به او نمي‌رسد او در فقه و ادبياتِ عرب استادي زبردست بود.»[5]  

شیخ حر در کلامی دیگر راجع به پدرش مي‌گويد: «او دانشمندي فاضل و زبردست و ماهر و شايسته و اديب و فقيه و مورد اعتماد بود. وي حافظ قرآن و آشنا به رشته‌هاي علوم عربي و فقه و ادب بود، مردم در مسائل فقه به ويژه مسائل ارث به او مراجعه مي­كردند.»

همچنین شيخ حر عاملي دو برادر داشته كه هر دو از طلاب كوشا و خوش ذوق بودند و سرانجام در زمرۀ دانشمندان بزرگ و مشهور عصر خود شدند. شیخ حر راجع به برادرش شيخ احمد اينگونه مي‌نويسد: «او از دانائي و فضل و تحقيقات دقيق و مهارت وي در علوم عربي و ديگر رشته‌هاي علوم، تبحر داشته است.»

پسرهاي شيخ هم شخصيت‌هاي برجسته زمان خود بودند. مي‌گويند: «فرزندان و دامادهاي شيخ حر عاملي خاندان بزرگي را در مشهد تشكيل مي‌دادند كه در رأس اين خاندان فرزندش شيخ حسن قرار داشت، او در حديث و علوم متداول آن روزگار، سخنان تازه‌اي داشت و بعد از پدرش به مراجعات مردم و برطرف كردن نيازهاي ايشان همت گمارد.»[6]

اساتید­ شیخ حر عاملی

همانطور كه اشاره شد خانواده شيخ حر يك خانواده علم و دانش بود، لذا بايد گفت اولين مدرسه و مكتب او خانة خودش بوده است.

علاوه بر نقش خانواده در شکل­دهی شخصیّت علمی شیخ حرّ عاملی، اساتید گراسنگی نیز در رسیدن ایشان به مقامات بلند علمی نقش داشتند. حضرت آيت الله مرعشي نجفي اسامي علماء و دانشمنداني كه شيخ حر در محضر آنان زانوي ادب زده و در دروس مختلف از آنان كسب فيض نموده يا مفتخر به گرفتن، اجازه نقل روايت شده است، را چنین ذكر مي‌كند:

1- علّامه شيخ حسن حر عاملي؛

2- علامه شيخ عبد السلام (جد مادري)

3- علامه شيخ محمد حرّ، (عموي او)

4- علامه شيخ زين الدين، فرزند شهيد ثاني؛

5- علامه شيخ علي فرزند مشغري،

6- علامه مجلسي؛

7- فيض كاشاني؛

8- علامه مولي محمد طاهر؛

9- علامه شيخ علي؛

10-علامه محقق آقا حسين خوانساري و ....[7]

سفر سرنوشت­ساز

در سن 40 سالگي بود كه احساس كرد هاتفي او را ندا مي­دهد، و او احساس کرد که در محدودة جاذبه نوراني رضاي آل محمد (ص) قرار گرفته است. اين سفر براي شيخ مشکلات فراوانی داشت، ولي عشق و علاقه به مقصد و هدف، اين مشکلات را آسان كرد. سرانجام بار سفر به سوي خراسان بست و خود را جلوي ضريح رضا علیه السلام يافت.[8]

شيخ در عصر صفوي

 ظهور سلسله‌ی صفویّه را می­توان نقطه‌ی  عطفی در تاریخ ایران پس از اسلام به شمار آورد. سرزمين ايران پس از چندی از هم گسيختگي، با درايت شاه اسماعيل، مؤسّس سلسلۀ صفویّه،  جوان وحدت و يكپارچگي خود را از نو باز يافت. این سردار بزرگ با رسميت بخشيدن به تشيع به عنوانِ مذهب اين سرزمين پهناور، موجب تجدید حيات فكري و فرهنگي این مذهب حقه شد و از آن پس شاهان صفوي مسير شاه اسماعيل را ادامه داده، و همواره بر اعتقاد شيعي پاي بند ماندند.

در آن زمان شيخ حر عاملي در مشهد بود و مرحوم علامه مجلسي قدرتمندتربن و با نفوذترين عالم دینی جامعه شيعه به شمار مي‌آمد و تشيع را از نظرگاه ديني و اعتقادي در مسيرِ صحيح و درست خود به پيش مي‌برد.

مجاهدت و از خودگذشتگي علامه مجلسي همچون پیشینیان خود ـ مانند محقق كركي و شيخ بهائي ـ موجب شد تا تشيع صفوي از نظر اعتقادي همواره همان تشيع علوي باقي بماند. او با استفاده از نفوذ سياسي و اجتماعي خود در ادارت دولتي و ارتش از قدرت صوفيان كاست و تشيع را از انحراف نجات بخشيد.

شيخ حر با آنكه رغبتی به حضور در عرصه سیاست نداشت و كنج عزلت و رياضت را بر حضور در آن عرصه و رياست ترجيح مي‌داد، اما باز هم آنجا که احساس تکلیف کرد، به علماء شيعه اقتدا نمود و باي پذيرش برخي مسئوليت­هاي اجتماعي در حساس‌ترين نقطه ايران (خراسان) ـ كه در معرض تهاجم ازبك­ها و هم­مرز با اهل سنت بودـ  دين خود را در صحنه سياست به تشيع ادا كرد.[9]

شيخ در دربار صفوی

شیخ در سال 1085 ق به اصفهان سفر كرد و به دیدار مرحوم علامه مجلسي شتافت. روزي كه شيخ حر، علّامه مجلسي را در آغوش گرفت، در كتابخانه او برخي كتاب­های ناپيداي شيعه را یافت. علامه مجلسي در آن زمان مشغول نگارش بزرگترين دائره المعارف شيعه «بحار الانوار» بود.

علامه آن چنانكه شایسته مقام والاي شيخ حر بود، از وي پذيرائي كرد و ضمن دعوت طلّاب و علماء حوزه علميه اصفهان براي استفاده از مقام علمي شيخ، او را از نقش خود در صحنه سياست و حوزه آگاه نمود.

علامه يك روز شيخ حر را به ديدن مناظر ديدني اصفهان از جمله كاخ شاه برد؛ جائیکه شيخ شجاعت خود را در مقابله پادشاه نشان داد، شيخ حر در مجلس شاه سليمان صفوي بدون اجازه او در بالاي مجلس و نزديك جايگاه شاه نشست، به طوريكه بين شيخ و شاه بيش از يك متكا فاصله نبود. شاه پس از نشستن رو به شيخ كرد و گفت: «به من گفتند كه تو از علماء جبل عامل و عالم جليل القدر و بزرگ عرب، محمد بن حسن حر عاملي هستي. حالا بگو، ميان خسرو و حر چقدر فاصله است؟

شيخ با سرعت و بدون فوت وقت گفت: «يك متكا». شاه از شجاعت و حاضر جوابي شيخ در حیرت فرو رفت.[10]

پس از اين شيخ حر در اصفهان در خصوص امامت و روايات به بحث و گفتگو پرداخت، شيخ حر و علامه مجلسي يكديگر را اجازه روايت دادند.[11]

عظمت علمي و ديني شيخ بسياري از علماء اصفهان را بر آن داشت، تا از شاه سليمان تقاضا كنند شيخ را از بازگشت به مشهد منصرف كند تا از وجود او در حوزه علميه اصفهان و پايتخت امپراطور بزرگ ايران استفاده شود.

شیخ حر در پاسخ در خواست شاه سلیمان مبنی بر اقامت داشتن در اصفهان، علاقة خود را به اقامت در جوار ثامن الائمه اعلام داشت. شاه سلیمان نیز شيخ را قاضي القضاة خراسان کرده و با تجليل روانه ساخت.[12]

مقام شيخ الاسلامي

شيخ حر عاملي در مشهد و در يكي از حساس‌ترين نقاط ايران كه همواره دستخوش بحران مرزي بوده است، مقام شيخ الاسلامي را عهده‌دار شد.

«سانسون» در سفرنامه خود، وظايف شيخ الاسلام را اينگونه بیان كرده است: «سومين شخص ايران، آخوند يا شيخ الاسلام ناميده مي‌شود و شيخ الاسلام بمعني عالم طراز اوّل يا مرد معمر و محترم قانون محمدي مي‌باشد. شيخ الاسلام بزرگترين صاحب منصب امور شرعي و مدني است. به دعاوي، بيوه زنان و يتيمان و صغاري كه زير نظر قيّم اداره مي­شوند، رسيدگي مي­كند و همچنين اداره ساير امور شرعي نيز به عهده اوست.»[13]

از جمله حوادث تاریخی مهمّ این عصر می­توان، به قتل عام مردم اين ديار در صحن مطهر امام رضا(ع) توسط ازبكان اشاره کرد که در نوبۀ خود یکی از فجايع بزرگ تاريخی در این برهمه از زمان  به شمار مي‌آيد

سفرهای زیارتی شیخ

شيخ حر عاملي چه در زمان سكونت خود در جبل عامل و چه در غیر آن، چندين مرتبه به زيارت خانه خدا و عتبات عاليات موفق گرديد.

در سال 1088 ق وقتی که شيخ برای زیارت خانه خدا در مكه مكرمه حضور داشت، فاجعه دردناك شهادت شیخ محمد استرابادی به وقوع پيوست. هنگامی که شیخ از این توطئه آگاه شد، به همراهان خود دستور داد كه از خانه بيرون نروند. پس از چندی شیخ به خانه «سيد موسي بن سليمان» كه يكي از اشراف مكه بود پناه برد، سيد موسي به كمك ياران خود مخفيانه شيخ حر عاملي و ساير شيعيان را به سمت يمن روانه ساخت و آنان را از اين مهلكه نجات داد.[14]

فعّاليت­هاي علمي

مرحوم شیخ را می توان یکی از موفق ترین علمای دینی تاریخ تشیع دانست. فعالیت های علمی این عالم برجسته را می توان در چند محور بررسی کرد:

1. نقل روايت

شيخ در سن هيجده سالگي از عالم برجسته آن زمان، يونس بن ظهيري عاملي اجازه نقل روايت را دريافت كرد. اهمیت این موضوع از این جا روشن می شود که در آن دوران براي اجازه نقل حديث، تقوي، راستگوئي و داشتن فضايل اخلاقي از شروط لازم به شمار می آمد. شیخ حر به دلیل داشتن شرایط لازم با کسب اجازه نقل روایت، قلم به دست گرفت تا اولين اثر خود را در كنار خوشه‌چيني از علماء عصر به رشته تحرير درآورد.[15]

2. نگارش کتاب وسائل الشیعه

یکی از خدمات انکار ناپذیر مرحوم شيخ حر عاملی،‌ نگارش کتاب گرانسنگ وسائل الشیعه است. امروزه فقیهی نیست که بی نیاز از  این کتاب ارزشمند باشد. مرحوم شیخ در این کتاب با جمع­آوری روایات فقهی از منابع اولیه شيعه چون اصول كافي، من لا يحضره الفقيه، استيصار، تهذيب و غيره در تمام ابواب فقه، فقها و ره پویان مکتب امام صادق علیه السلام را از مراجعه فراوان به منابع نخستین، بی نیاز کرده است.

مرحوم علامه اميني در وصف این کتاب مي‌گويد:

هذا صراط الهدي ما ضل سالکه                الي المقاصد بل تسمو به الرتب[16]

(این راه هدایتی است که هر کس آنرا بپیماید نه تنها گمراه نمی­شود بلکه به مراتب بلند نائل می­گردد)

3.  تألیف کتب

مرحوم شیخ حر عاملی جز کتاب وسائل الشیعه، آثار علمی دیگری نیز به رشته تحریر در آورده است که برخی از آنها عبارتند از:

جواهر السنيه، صحيفه ثانيه، الايقاظ من الهجعه برهان علي الرجعه، خلق الكافر، الفوائد الطوسيه، بدايه الهديه، امل الآمل، اثبات الهداه، هدايه الامه و ... .

5. تربیت شاگردان

فعالیت های علمی شيخ منحصر در تحقيق و نگارش نبود، بلكه در تدريس و تربيت شاگردان نیز از مردان موفق زمان خود به شمار مي‌رفت، حلقه تدریس شیخ حر در صحن مطهر امام رضا عليه السلام محل خوشه گیری شاگردان از خرمن علم و معرفت شیخ بود.

بعضي شاگردان شیخ كه از وی روايت نقل كرده‌اند،‌ عبارتند از:

شيخ مصطفي حويزي و فرزندانش شيخ محمد رضا و شيخ حسن، سيد محمد حسيني، سيد محمد بن محمد بديع رضوي، مولا محمد فاضل مشهدي فرزند محمد مهدي، سيد محمد موسوي عاملي، مولا محمد تقي عبد الوهاب استرآبادي، مولا حسن بن محمد طاهر قزويني طالقاني، سيد نور الدين جزائري، محدث مولا محمد صالح هروي، حاج محمود میمندي، شيخ محمود بن عبدالسلام المغني، شيخ ابوالحسن بن محمد النباطي العاملي، سيد محمد بن زين العابدين موسوي.[17]

نبوغ شعری شیخ حر عاملی

شيخ را بايد از شاعران برجسته، شيعه دانست، با وجود این،‌ باید اذعان کرد كه فقاهت کم­نظیر شیخ، لطافت باران شعرش را تحت الشعاع قرار داده است؛ اما كه اگر كسي خود را به دايرة ادبيات و هنرش نزديك سازد و به كنكاشي در آثار غيرروايي او بپردازد، شميم دل انگيز ذوق ادبي او را حس خواهد كرد.

واقعيت اين است كه شيخ مي‌توانست با صرف بيشتر اوقات در نظم و نثر و ادبيات عرب خود را در زمرة شاعران و ادبيان بزرگ قرار دهد، اما او ادبيات را وسيله­ای براي رسيدن به هدفی كه همان انتشار علوم اهلبيت است، مي‌دانست و در دو راهي انتخاب شعر و غوطه ور شدن دركلام نوراني ائمه اطهار علیهم السلام، مسير دوم را انتخاب كرد. او دربارة مدح اهلبيت شعري را سروده است كه آقا بزرگ تهراني آنرا اینگونه نقل مي‌كند.

« و مديحي لآل بيت نبي                عن مديحي سواهم قد ثنايي

هم بدور التقي شموس المعالي         أشرف الخلق حجة الرحمن»[18]

غروب شيخ

شيخ حر عاملي پس از عمری تلاش در خدمت مکتب اهل بیت عصمت و طهارت، همچون مولایش امیرالمومنین علیه السلام در روز 21 ماه رمضان و در سال 1104ق، در هفتاد و یک سالگي چشم از جهان فرو بست. هزاران تن از شیفتگان شیخ  در زير گنبد حضرت رضا عليه السلام بر جسم مطهرش نماز خواندند و سپس او را در ايوان حجره‌اي از حجره‌هاي صحن شريف امام رضا عليه السلام جنب مدرسه ميرزا جعفريه به خاك سپردند.[19]

مرقدش در كنار حرم رضاي آل محمد(ص) واسطه بين مردم و پيشواي هشتم شيعيان گشت. سلام بر او روزي كه چشم به جهان گشود، و روزي كه در «مشهد» قبلة نور، چشم از جهان فرو بست.

خلاصه‌ی  سخن آنکه:

1.         شیخ حر عاملی در سال 1033 ق در روستای مشغره لبنان و در خانواده­ای که همگی اهل فضل و فضیلت بودند به دنیا آمد و از محضر اساتید زمان خود بیشترین بهره ها را برد؛

2.         شیخ حر در 40 سالگی به مشهد هجرت کرده و پس از مدتی به اصفهان آمده و با مرحوم علامه مجلسی دیدار داشت؛

3.         مرحوم شیخ حر با رفتن به خراسان و به دست گرفتن منصب شیخ الاسلامی گامی بزرگ در مقابله با ناعدالتی در جامعه آن عصر برداشت؛

4.                     مهمترین اثر علمی شیخ حر، کتاب گرانسنگ وسائل الشیعه است؛

5.         سرانجام شیخ حر عاملی در سال 1104 ق در مشهدالرضا علیه السلام درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد.

 

فهرست منابع

1- امینی، عبدالحسین، شهيدان راه فضيلت، تهران، انتشارت روزبه؛

2- ابراهيم زاده، حسن و محمود شريفي، ديدار با ابرار، تهران، نشر سازمان تبليغات اسلامي، 1374 ؛

3- دواني، علي، مفاخر اسلام، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1377؛

4- شوشتري، قاضي نور الله، مجالس المومنين، تهران، كتابفروشي اسلاميه، 1377؛

5- عاملي، محسن امين، اعيان الشيعه، بیروت، دار التعاريف للمطبوعات، 1403 ق؛

6- عاملي، محمد بن حسن، امل الآمل، بغداد، مكتبه الاندلس؛

7- عابدي، محمد، پيكار با منكران، قم نشر معروف پژوهشكده باقر العلوم، 1377؛

8- تهراني، شيخ آقا بزرگ، الذريعه الی تصانیف الشیعه، قم، انتشارات اسماعيليان، 1408 ق؛

9- عاملي، شيخ محمد بن حسن، وسائل الشيعه، تهران، مكتبه الاسلاميه، 1398 ق؛

10- فيض، عباس، گنجينة آثار قم، انتشارات استوار، 1349 ش؛

11- موسوي، محمد باقر، روضات الجنات، قم، انتشارات اسماعيليان؛

12- برخي پژوهشگران حوزه علميه قم، گلشن ابرار، نشر معروف، 1379 ش.



[1]- اعيان الشيعه ج1 ص 13

[2] - مجالس المومنين، ج1 ، ص 177.

[3]- شهيدان راه فضيلت، ص 329 .

[4]- گلشن ابرار، ج1، ص 233 .

[5] - امل الآمل، ج1 ، ص 9 .

[6]- گلشن ابرار، ج1، ص 240 .

[7]- گلشن ابرار، ج1، ص 234.

[8]- ديدار با ابرار، ص 29. 

[9]- همان، ص 30 .

[10]- پيكار با منكران

[11]- روضات الجنات، ج7، ص 104 .

[12]- گنجينه آثار قم، ص 248.

[13]- دين و سياست در عصر صفوي، ص 94.

[14]- امل الآمل، ج1، ص 50. 

[15]- وسائل الشيعه، ج 20، ص 49.

-[16] شهیدان راه فضیلت، ص 210.

[17]- گلشن ابرار، ج1، ص 239.

-[18] الذريعه، ج9، ص 234.

[19] - گلشن ابرار، ص241.