مهدی علیه‌السلام در نگاه اهل تسنن

لینا بوجباره


مقدمه

مفهوم شناسی

سنت در لغت

السنه در اصطلاح

اهل تسنن

مهدی در احادیث اصحاب و تابعین

مهدی در صحاح سنه

مهدی از دیدگاه علمای اهل تسنن

1- تولد امام مهدی

2- اوصاف حضرت مهدی

3- علائم ظهور مهدی

4- لقب مهدی

اعتراف دانشمندان اهل سنّت به صحّت احادیث مهدی (علیه‌السلام)

مهدی موعود (علیه‌السلام) در گفتار دانشمندان بزرگ اهل سنّت

منابع

 

مقدمه

اعتقاد به وجود مهدی (علیه‌السلام) از مختصات شیعه و منحصر به اینها نیست و بسیاری از فرقه‌های اسلامی اعم از شیعه و سنی در این عقیده اتفاق نظر دارند.

ایمان و عقیده به وجود و ظاهر حضرت مهدی (علیه‌السلام) در اسلام بقدری اصیل و ریشه‌دار و با اهمیت است که از دیدگاه دانشمندان و بزرگان اهل تسنن نیز مانند شیعیان یکی از ضروریات دین مبین بشمار می‌رود و منکر آن از دین اسلامی خارج می‌شود.

بسیاری از عالمان اهل تسنن درباره‌ی وجود حضرت مهدی (علیه‌السلام) کتاب نوشتند، و خود اعتراف کردند که روایات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) درباره‌ی حضرت مهدی (علیه‌السلام) متواتر است.

در اکثر این کتاب‌ها از اوصاف نسبی و زندگی حضرت مهدی، علایم ظهور و محل بیعت و... و دیگر ابعاد مربوط به آن حضرت نیز سخن رفته است.

که در این تحقیق برخی از گفته‌ها و نظرهای راویان و دانشمندان بزرگ اهل سنت درباره‌ی مهدی موعود، بیان می‌کنیم.

مفهوم شناسی

سنت در لغت

همانطور که در کتب لغت آمده:

1-             السنه: السیره حسنه کانت ام قبیحه، یراد بها ما امر به رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) من القرآن و الحدیث.[1]

2-             السنه: الطریق-الطبیعه- الشریعه و هم القائلون بخلافة ابی بکر، و هم فرقة کبیره من المسلمین.[2]

3-             السنه: السیره حمیده کانت او ذمیمه. [3]

4-             السنه: به معنای سیره، طریقت، خویی، سرشت، رسم، روش و شریعت است. [4]

السنه در اصطلاح

1- شرع اوامر و نواهی رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) که از اقوال و افعال او به وسیله‌ی روایات حدیث نقل شده است، سنت پیامبر، طریقه‌ی اوست که به آن عمل می‌کرد.

اهل تسنن

نام عمومی فرقه‌ای است که پس از رحلت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) خلافت را به شورای مسلمانان منوط دارند.[5] آن گروه که پس از قرآن از روش و طریقت و اقوال و افعال پیامبر و خلفای راشدین پیروی می‌کنند.

علمای اهل تسنن می‌‌گویند: هرکس به سنت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و سیره صحابه عمل کند سنی است.

اهل سنت بعد از قرآن فقط فعل و قول و تقدیر پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را ملاک احکام شرع می‌دانند، اینها عدول از سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را موجب لطف و آگاهی از سنت را شرط امامت در نماز می‌دانند مذاهب عمده‌ای آنها چهار مذهب عبارت است از، مالکی، حنفی، شافعی و حنبلی.[6]

مهدی در اصطلاح

مهدی امام دوازدهم از ائمه شیعه امامیه و یگانه فرزند امام حسن عسکری (علیه‌السلام) می‌باشد.

نام آن حضرت همان نام حضرت پیامبر است، با القابی چون، مهدی، قائم، منتظر، خلف صالح، بقیة الله، امام زمان، صاحب الزمان، و ولی عضر ملقب است. تولد ایشان در شب نیمه‌ی شعبان سال 200(هـ.ق) می‌باشد، مادرش از ؟ قیصر روم، ام ولد و بانوی رومی که نرجس و به قولی ملیکا نام داشت.

همه‌ی شیعیان امامیه به اجماع بر امامت آن حضرت متفق‌اند و او را زنده و از انظار غایب و مستور و حضرتش را نقظه‌ی امید خود و منجی عالم بشریت می‌دانند و منتظر فرج  آن حضرت هستند. بنابر روایات و اخبار او دو غیبت، صغری و کبری داشت. غیبت صغری 74 سال طول کشید و در این مدت چهار سفیر داشت که این سفیران نامه‌ها و توضیحات حضرت را به مردم می‌رساندند، این سفراء عبارت است از:

1- ابوعمر عثمان بن سعید 2- ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید 3-ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی 4- ابوالحسن علی بن محمد سبری.

شیعه امامیه منتظر ظهور او در آینده و گرفتن حکومت و خلافت الهی در دست اقتدار هستند.

مهدی در احادیث اصحاب و تابعین

در زمان و پس از وفات رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) داستان مهدویت، همواره بین اصحاب بزرگ آن جناب و تابعین، مورد بحث بوده است. برای نمونه:

1- انس بن مالک از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) روایت کرده است که فرمود: «نحل سبعةُ بنو عبدالله ساداتٌ اهل الجنة: انا و اخی علی و عمّی حمزه و جعفر و الحسن و الحسین و المهدی»[7]؛ ما هفت تن فرزندان عبدالمطلب، سروران اهل بهشتیم؛ من، برادرم علی، عمویم حمزه، حسن، حسین و مهدی»

2- ابوسعید ادخدری روایت کرده است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود:

«لاتقوم الساعه حتی تملأها الأرض ظلماً و عدواناً ثم یخرجج من عترتی ـ او من اهل بیتی ـ من یملاها وَسطاً و عدلاً، کما مُلئت ظلماً و عدواناً»[8] رستاخیز به پا نمی‌شود تا این که زمین پر از ظلم و دشمنی گردد، در آن هنگام مردی از عترت ـ یا اهل بیت ـ من قیام می‌کند و آن را پُر از عدل و داد می‌نماید همان گونه که پُر از ظلم و دشمنی شده است.

3- عبدالله بن مسعود روایت گرده است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود:

«لو لم یبق من الدنیا اِلا یوم لطل الله ذلک الیوم حتی یبعث رجلاً منّی ـ او من اهل بیتی ـ یوطئی اسمه اسمی، یسملأ الأرض قسطاً و عدلاً کی ملنت ظلماً و جوراً؛[9] اگر عمر دنیا طولانی می‌سازد که در آن روز، مردی را که از فرزندان من، یا از اهل بیت من ـ و هم نام من است برانگیزاند که زمین را پر از عدل و داد کند چنان که پر از ظلم و ستم شده باشد.»

4- در سنن ابو داود از قول ام سلمه آمده است که گفت: شنیدم که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌فرمود:

«المهدیّ من عترتیريال من ولد فاطمه»[10]؛ مهدی از عترت من و از فرزندان فاطمه (س) است.

5-             ابوهریره از حضرت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) روایت کرده است که حضرت پیامبر فرمودند:

6-     «لو لم یبق من الدنیا! لا یوم لطوله الله تعالی حتی یملک رجل من اهل بیتی»[11] اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خدای تعالی آن روز را طولانی کند تا این که مردی از اهل بیت من حکومت را به دست گیرد.»

مهدی در صحاح سنه

بسیاری از عالمان اهل تسنن درباره‌ی وجود حضرت مهدی کتاب نوشتند، و احادیث در مورد مهدی نقل کرده‌اند، که معتبرترین کتب روائی آنها صحاح سته است، در اینجا برخی از این روایات نقل می‌کنیم:

امام احمد بن حنبل، در کتاب «مسند» خود، از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نقل می‌کند که فرمود: «ابشرکم بالمهدی، یُبعث فی امتی علی اختلافٍ من الناس و زلازل، فیملأ الأرض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً، شما را به ظهور مهدی (علیه‌السلام) بشارت می‌دهم، او در میان امت من برانگیخته می‌شود، ظهور وی پس از اختلاف زیاد و تزلزل و عدم امنیت خواهد بود.» [12]

امام احمد حنبل، در کتاب «مسند» خود از ابوسعید خدری نقل می‌کند: قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): تملأ الأرض ظلماً و جوراً، ثم یخرج رجل می عترتی یملک سبعاً او تسعاً، فیملأ الأرض قسطاً و عدلاً؛[13] هنگامی فرامی‌رسد که زمین پُر از ظلم وجود شود، آن وقت مردی از خاندان من قیام می‌کند هفت یا نه سال در روی زمین حکومت می‌کند، و زمین را پُر از عدل و داد می‌نماید.»

2- محمد بن اسماعیل بخاری، نامی‌ترین محدث اهل سنت در کتاب صحیح خود از ابوهیره نقل می‌کند:

«قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): کیف انتم إذا نزل ابن مریم فیئم و إمامکم منکم؛ چگونه خواهید بود هنگامی که عیسی بن مریم (علیه‌السلام)[14] در میان شما نازل شود و امام شما از میان خود شما باشد؟»

همچنبن (بخاری) در کتاب صحیح خود، از سعید بن مسیّب، از ابوهریره نقل می‌کند که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود: «والذی نفسه بیده؛ لیوشکن ان ینزل فیکم ابن مریم حکماً عدلاً، فیکسر الصلیب و یقتل الحنزیر و یضع الجزیه و یفیض المال حتی لا یقبله احد حتی تکون السجده الواحده خیراً من الدنیا و ما فیها؛[15] به خدا بزرگ سوگند! به یقین پسر مریم به عنوان داوری دادگر در میان شما نازل خواهد شد، صلیب را خواهد شکست، و خوک را از میان خواهد برد، جزیه را کنار خواهد گذاشت، و بقدری ثروت خواهد بخشید که دیگر کسی نپذیرد. در آن روزگار، یک سجده برای خدا بهتر از همه‌ی دنیا و هرچه در آن است خواهد بود.»

3- مسلم بن حجاج نیشابوری در کتاب (صحیح) خود که دومین کتاب معروف از کتب (صحاح) اهل سنت است از ابوسعید خدری و جابر بن عبدالله انصاری نقل می‌کند که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود: «یکون فی آخرالزمان خلیفه یقسم المال و لا یعده؛[16] در آخر الزمان خلیفه‌ای می‌آید که مال را به طوری مساوی تقسیم می‌کندو آن را نمی‌شمارد.»

همچنین (مسلم در کتاب «صحیح» خود، از جابر بن عبدالله انصاری نقل می‌کند که پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود:

«یکون فی آخرا متی خلیفه یحثی المال حثیاً، لا یعده عدداً؛[17] در پایان روزگار امت من، خلیفه‌ای می‌آید که مانند سیل بخشش می‌کند و آن را نمی‌شمارد.»

همچنین (مسلم) در کتاب «صحیح» خود، از جابر بن عبدالله انصاری نقل می‌کند که پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود:

«یکون فی آخرا متی خلیفه بحثی المال حثیاً، لا یعده عدداً؛[18] در پایان روزگار امت من، خلیفه‌ای می‌آید که مانند سیل بخشش می‌کند و آن را نمی‌شمارد.»

4- ابن ماجه نیز در «سنن» خود احادیثی درباره‌ی امام مهدی نوشته:

ابن ماجه در فصل «ابواب الفتن» باب خروج المهدی (علیه‌السلام) از قول علی بن ابیطالب (علیه‌السلام) آورده است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود:

«المهدی من اهل البیت، یصلحه اللهُ فی لیلةٍ؛[19] مهدی از ما اهل بیت است، و خداوند یک شبه او را آماده‌ی قیام می‌کند.»

5- ابوداود سیستانی در کتاب سنن خود یکی از کتب (صحاح سته) است از ابی طفیل از علی (علیه‌السلام) نقل می‌کند که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود:

لو لم یبقی من الدهر إلا یوم لبعث الله رجلاً من اهل بیتی، یملئها عدلاً کما ملئت جوراً؛[20] اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمی‌ماند، خداوند مردی از اهل بیت مرا برانگیزد تا زمین را پُر از عدل و داد کند بعد از آن که پر از ظلم و ستم شده باشد.

همچنین ابوداود از ابوسعید خدری در صحیح خود نقل می‌کند:

قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): المهدیمنی، أجلی الجبهه، أقنی الأنف، یملؤ الأرض قسطاً و عدلاً کما ملئت جوراً و ظلماً، یملک سبع سنین؛[21] مهدی از من است، پیشانیش باز و نورانی، و بینی‌اش کشیده و باریک است، زمین را پر از عدل و داد می‌کند همانگونه که پر از ظلم و ستم شده است، هفت سال حکومت می‌کند.»

6-     ابو عیس محمد بن عیسی بن سوره ترمذی در کتاب «الجامع الصحیح» معروف به سنن ترمذی، از عبدالله بن عمر از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نقل می‌کند که فرمود:

«لا تذهب الدنیا حتی یملک العرب رجل من اهل بیتی، یواطئی اسمه اسمی؛ دنیا به آخر نمی‌رسد، تا این که مردی از اهل بیت من عرب را مالک شود او همنام من است.»

7-     ابو عبدالرحمن احمد بن شعیب، معروف به نسائی در کتاب سنن خود، بنابر نقل «غایة المرام و ینابیع الموده در باب: دما جاء فی العرب و العجم) در جلد سوّم، از مسعده نقل کرده است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود:

8-     «ابشروا، إنما أمن ؟ لایدری آخره خیر ام اوله، اک حدیقة اطعم منها فوج عام، ثم اطعم منها فوج عام، لعلّ آخرها فوجاً یکون أعرضها عرصاً و اعمقها عمقاً و احسنها حسناً، کیفتهلک أمّه انا اولها، و المهدی، و المهدی اوسطها، و المسیح آخرها، و لکن بین ذلک ثیح أعوج لیسو منّی و لا انا منهم؛[22] مژده باد شما را و به دیگران نیز مژده دهید که مَثَلِ اُمت من چون باران است که معلوم نیست، آخر آن بهتر یا اوّل آن و مانند بوستانی است که گروهی در مدّت یک سال از آن استفاده کنند و سپس گروهی دیگر از آن بهره برداری نمایند، کسی چه می‌داند شاید آخرین گروه مردمی داناتر، کنجکاوتر باشند، چگونه هلاک می‌شود اُمّتی که من در اوّل آن، و مهدی (علیه‌السلام) در وسط آن، و مسیح (علیه‌السلام) در آخر آن باشد، ولکن دراین حیات مردمانی کج و گمراه نه آنها از من ونه من از آنها هستم، انچه تا آنجا نقل نمودیم نمونه‌ای از انبوه روایاتی است که نامی‌ترین محدثان اهل سنت آنها را در معتبرترین کتب خود آورده‌اند.

مهدی از دیدگاه علمای اهل تسنن

حدیث شناسان بزرگ و عالمان فرهیخته و مورد اعتماد اهل تسنن، احادیث زیادی درباره‌ی اعتماد به وجود و تولد آن حضرت، صفات، خصوصیات، زندگی و علایم ظهور نقد کرده‌اند و بر صحت و ثبوت اذعان کردند، که نمونه احادیث درباره‌ی این مطالب بیان می‌کنیم:

1- تولد امام مهدی

1. محمد بن طلحه شافعی، نوشته است: ابوالقاسم محمد بن الحسن، در سال 258 در سامره متولد شد. نام پدرش، حسن خالص است. حجت، خلف صالح و منتظر از القاب او است.[23]

2. محمد بن یوسف، بعد از ذکر وفات امام عسکری (علیه‌السلام) می‌نویسد: فرزندی جز محمد نداشت، و گفته شده که او همان امام منتظر است.[24]

3. ابن حجر در کتابش، بعد از بیان احوال امام عسکری (علیه‌السلام) نوشته است:

فرزندی جز ابوالقاسم، که محمد و حجت نامیده می‌شود، باقی نگذاشت. آن کودک، هنگام وفات پدر، پنج ساله بود.[25]

4. شعرانی، نوشته است، مهدی، فرزند امام حسن عسکری است که در نیمه‌ی شعبان 255هـ.ق متولد شده. زنده و باقی خواهد ماند. تا با عیسی ظهور کند.[26]

5. محمد بن علی حموی، نوشته است: ابوالقاسم محمد منتظر، در سال259 هـ.ق در شهر سامراء متولد شده.[27]

علاوه بر اشخاص که نام برده شد، گروهی دیگر از علمای اهل سنت، نیز به تولد امام زمان اعتراف کرده‌اند.

ولی بعضی علمای اهل سنت متولد شدن حضرت مهدی (علیه‌السلام) را نپذیرفته‌اند و بر این باورند که مهدی موعودی که در احادیث اسلامی به آن نوید شده، هنوز متولد نشده او در آخر به دنیا آمد از جمله، شمس الدین دهبی، ابن؟ به این موضوع تصریح دارند.[28]

آقای محسن العباد، استاد دانشگاه مدینه در این پاره می‌نویسد:

«مهدی نزد اهل ... در آخر الزمان به دنیا خواهد آمد، و حاکمیت اسلامی را به دست خواهد گرفت.»[29]

2- اوصاف حضرت مهدی

حاکم نیشابور در مستدرک و دیگران از ابو سعید خدری روایت کرده‌اند که حضرت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود: «المهدی منی اجلئی الجبهه، اقنی ؟؟[30]...؛ مهدی از من است. پیشانی آشکار و بینی بلند و باریک است...»

3- علائم ظهور مهدی

احمد حنبل به سند خود از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نقل کرده که فرمود: «إذا رأیتم الرایات السود قد اقبلت من خراسان فأتوهاولو حبو علی الثلج[31]؛ هرگاه پرچمهای سیاه را مشاهده نمودید که از جانب خراسان به حکومت درآمدند آنها را همراهی کنید و لو با زانوها بر روی برف.»

4- لقب مهدی

کعب گوید: انما سمی المهدی لأنه یهدی لا مرقذحفی[32]، به درستی که او را مهدی (علیه‌السلام) نامیدند، زیرا هدایت می‌کند به امر که مخفی است.

اعتراف دانشمندان اهل سنّت به صحّت احادیث مهدی (علیه‌السلام)

علمای اهل سنت، فقط به نقل روایات راجع به حضرت مهدی (علیه‌السلام) در صحاح خود و دیگر کتب معتبر دیگر اکتفاء نکرده‌اند، بلکه گروه زیادی از شخصیّت‌های برجسته‌ی ایشان اعتراف کرده‌اند که این احادیث، «مشهور» یا «متواتر» است.

چند نمونه ازاعتراف بعضی از این علماء نقل می‌کنیم:

1- محمد شبانجی، دانشمند معروف مصری، در کتاب «نور الأبصار» چنین می‌نویسد: «تورات الأخبار عن النبی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) علی ان المهدی من اهل بیته و انّه یملأ الأرض عدلاً؛[33] اخبار متواتری از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) رسیده است که مهدی (علیه‌السلام) از خاندان اوست و زمین را از عدل پر می‌کند.»

2- ابن حجر عسقلانی، در کتاب (فتح الباری) درباره‌ی اخبار و احادیث راجع به حضرت مهدی می‌گوید: «اخبار به تواتر رسیده است که مهدی (علیه‌السلام) از امّت است، و عیسی بن مریم از آسمان فرود آید و پشت سر او نماز می‌خواند.» [34]

3- ابن حجر هیثمی مکی، در کتاب «الصؤعق المعرقه، چنین نقل می‌کند: اخباری متواتری از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نقل شده است که مهدی ظهور خواهد کرد و او از اهل بیتش است، و زمین را از عدل پُر خواهد نمود.»

مهدی موعود (علیه‌السلام) در گفتار دانشمندان بزرگ اهل سنّت

در این نوشته، آرای گروهی از علمای ایشان را درباره‌یآن حضرت می‌آوریم.

1- ابن ابی الحدید معتزلی می‌گوید: تمام فرقه‌های مسلمانان اتفاق دارند که دنیا و تکلیف به پایان نمی‌رسد مگر این که مهدی (علیه‌السلام) ظهور نماید.

2- ابن اثیر می‌گوید: آن مهدی موعود (علیه‌السلام) که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ظهور او را بشارت داده است، در آخرالزمان خواهد آمد.»

3- زبیدی نویسنده کتاب «تاج العروس» می‌گوید: مهدی موعود که بشارت ظهور او را داده‌اند، در آخر زمان میآید. خداوند ما را از یارانشان قرار دهد.»

4- محمد امین سویدی می‌گوید: آنچه در مورد اتفاق همه دانشمندان است این است که مهدی (علیه‌السلام) کسی است در آخر الزمان قیام می‌کند، و زمین را از عدل پُرمی‌نماید.»

منابع

1-             ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، احیا التراث العربی، تهران.

2-             ابن اثیر مبارک بن محمد، النهایه، بیروت، المکتبه العلمیه.

3-             ابن ماجه، محمد بن زید، بیروت، سنن ابن ماجهريال دارالمعارف، انتشارات نصایح، چاپ 1419هـ.

4-             ابن منظور، محمد، لسان العرب، بیروت، داراحیاء التراث العربی.

5-             ابوعیسی، محمد عیسی، سنن الترمذی، بیروت، دارالفکر.

6-             اکبری‌نژاد، مهدی، مقاله ولادت امام مهدی در دیدگاه شیعه و اهل تسنن، بانک معلومات، قم.

7-             العباد، عبدالمحسن، ؟ اهل السنه المهدی، مقاله، بانک معلومات قم، خیابان ارم.

8-             القیومی، احمد محمد، المصباح المفید، بیروت، المکتبه العلمیه.

9-             بخاری، محدم بن اسماعیل، صحیح البخاری، بیروت، دارالمعرفه.

10-        حنبل، احمد حنبل، مسند احمد حنبل، بیروت، دارصادر.

11-        رضوانی، علی اصغر، شیعه شناسی و پاسخ به شبهات، نشر مشعر، 1384.

12-        زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس، جواهر القاموس، چاپ دوم، بیروت، دار مکتبة الحیاة.

13-        سلمان، خدا مراد، فرهنگ نامه مهدویت، بنیاد فرهنگی حضرت موعود، طهران.

14-        شعرانی، عبدالوهاب، الیواقیت و الجواهر، بیان عقاید الجواهر، داراحیاء التراث العربی، 1411هـ.

15-        شهیدی، اسدالله، ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام، مذاهب و نحل، انتشارات مسجد جمکران، بهار، 1387.

16-         عسقلانی، ابن حجر، فتح الباری، بیروت، دارالحدیث، القاهره.

17-        کنجی شافعی، محمد بن یوسف، کفایة، الطالب، تهران، داراحیاء التراث اهل البیت.

18-        فراهیدی، احمد خلیل، ترتیب کتاب العین، انتشارات اسوه، قم.

19-        محبی، شهید سعید، دایرة المعارف تشیع، زیر نظر سید جوادی، بهاء الدین خرمشاهی، کارمدار، تهران.

20-        منظور، محمد فرهنگ فرق اسلامی، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، مشهد، 1268.

21-        معلوف، لویس، المنجمد فی اللغه، انتشارات اسلام، طهران.

22-        نیشابوری، محمد بن مسلم حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دارالجمیل.

23-        هیثمی مکی، ابن حجر، الصواعق المعرفه.

24-        یوسف الدمشقی، جمال الدین، عقدالدررفی اخبار الإمام المنظر، انتشارات نصایح، 1416هـ.

 

 



[1] .ابن منظور، محمد، لسان العرب، ص399.

[2] . معلوف، لویسن، المنجمد، ص353.

[3] . القیومی، احمد محمد، المصباح المفید، ص292.

[4] . محبی، شهید سعید، دایرة المعارف تشیع، ص614.

[5] . مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، ص1318.

[6] . محبی، شهید سعید، دایرة المعارف تشیع، ص614.

[7] . محمد، یزید، سنن ابن ماجه، ج2، ص269.

[8] . یوسف الدمشقی، جمال الدین، عقدالدور، ص149.

[9] . ترمذی، ابوداود، سنن الترمذی، ص343.

[10] . هاشمی شهیدی، اسدالله، ظهور حضرت مهدی نقل از سنن ابی داود، ص99.

[11] . محمد، یزید، سنن ابن ماجه، باب الجهاد، ج2، ص928.

[12] . حنبل، احمد، مسند احمد حنبل، ج3، ص38.

[13] . همان، ص28.

[14] . بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج2، ص633، باب 945.

[15] . همان.

[16] . همان، ص28.

[17] . نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج2، ص672، کتاب الفتن.

[18] . همان.

[19] . محمد، یزید، سنن ابن ماجه، ج2، باب خروج المهدی، ح4080.

[20] . عبدالله، ابوبکر، سنن ابوداود، ج2، ص207.

[21] . ترمذی، محمد بن عیسی، ج4، ص505، کتاب الفتن، باب ما جاء فی المهدی، ح2330.

[22] . شهیدی، اسدالله هاشمی، ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب، ص76.

[23] . شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السؤول، ص89.

[24] . کنجی شافعی، محمد بن یوسف، کفایة الطالب، ص312.

[25] . هیثمی، احمد بن حجر، الصواعق المرقه، ص206.

[26] . شعرانی، عبدالوهاب، الیواقیت و الجواهر، ص143.

[27] . حموی، محمد علوی، تاریخ منصوری، ص114.

[28] . اکبرنژاد، مهدی، مقاله (ولادت امام مهدی (عج) در دیدگاه شیعه و اهل سنت، بنگ معلومات.

[29] . العباد، عبدالمحسن، عقیده اهل السنه و الأثر فی المهدی المنتظر، ص60، نقل از مجله مشکاة، ص62. شماره87، تابستان1384.

[30] . رضوانی، علی  اصغر، شیعه شناسی، ص314، نقل از مستدرک حاکم، ج4، ص557.

[31] . همان، نقل از مستدرک حاکم، ج4، ص5.

[32] . جمعی از محققان مرکز تخصصی مهدویت، امام مهدی در احادیث شیعی و سنی نقل از مصنف صنعانی، ص327، ح20772.

[33] . عسقلانی، ابن حجر، فتح الباری، ص169.

[34] . هیثمی مکی، ابن حجر، الصواعق المعرقه، ج2، ص480.