سیری در مصحف فاطمه (سلام الله علیها)

مهناز حیدرپور


چکیده

مقدمه

1. حقيقت مصحف فاطمه (س)

1.1. معناي لغوي و اصطلاحي

تعريف لغوي

معناي اصطلاحي

2. اصل وجود مصحف فاطمه (س)

3. دريافت کننده مصحف

4. نويسنده مصحف

5. املا کننده مصحف

6. محتواي مصحف

6.1. آنچه در مصحف نيامده است

6.1.1. قرآن

6.1.2. احکام شرعي

6.2. آنچه در مصحف آمده است

6.2.1. خبر از جایگاه رسول الله (ص) وآينده فرزندان حضرت فاطمه (س)

6.2.2. نام پيامبران و اوصياء

6.2.3. حوادث آينده

6.2.4. نام تمام فرمانرواياني که تا قيام قيامت به حکومت خواهند رسيد

7. حجم مصحف

8. سرنوشت مصحف

نتيجه گيري

منابع

 

چکیده

مصحف فاطمه (س) کتابی است منسوب به حضرت فاطمه (س) که در روایات متعددی از آن خبر داده شده است. هدف از نگارش این نوشتار، نگاهی کلی به مطالب پیرامون این مصحف است. بر اساس مهم­ترین یافته­های این تحقیق، مصحف فاطمه (س) مجموعه­ای از بیانات خداوند است که پس از وفات حزن­انگیز رسول اکرم (ص) به وسیلة جبرائیل امین بر حضرت فاطمه (س) القا شده است. این بیانات به وسیله‌ی امام علی علیه‌السلام نوشته شده و در مجموعه­ای جمع­آوری شده که به نام مصحف فاطمه (س) معروف شده است.

مقدمه

از جمله حقايقي که در معارف اهل بيت(ع) وارد شده و حاکي از عظمت مقام ايشان به ويژه حضرت صديقه کبري (س) مطابق روايات، در مدت کوتاه حيات حضرت فاطمه (س) پس از رحلت پيامبر اکرم(ص) جبرئيل مکرر بر ايشان وارد شده و ضمن تسليت و تعزيت، از جايگاه پيامبر اکرم(ص) و حوادث آينده مطالبي را براي ايشان بازگو مي کرد. مجموعه اين مطالب که توسط حضرت علي(ع) ثبت مي شد، به نام مصحف فاطمه (س) معروف است. شناخت ماهيت، محتوا، چگونگي تکون و حاملان اين مصحف از يک سو و پاسخ به شبهات پيراموني از جمله اهداف اين نوشتار مي باشد.

 

 

1. حقيقت مصحف فاطمه (س)

پیش از هر چیز بیان معنای لغوی و اصطلاحی مصحف ضروری به نظر می­رسد:

1.1. معناي لغوي و اصطلاحي

تعريف لغوي

 مصحف در کتب لغت به معناي کتاب يا مجموعه اي از اوراق نوشته شده که در يک مجلد و بين دو جلد قرار گيرد معني شده است. به طور مثال در کتاب العين مصحف چنين تعريف شده است: «إنما سمي المصحف مصحفا لأنه اصحف اي جعل جامعا للصحف المکتوبه بين الدفتين»[1] «مصحف مصحف نامیده شده است، زیرا به عنوان جمع­کنندة برای کاغذهای نوشته­شده میان دو جلد قرار داده شده است.» در کتاب لسان العرب نیز چنين آمده است: «الجامع للصحف المکتوبه بين الدفتين»[2] «جمع­کنندة برای کاغذهای نوشته­شده میان دو جلد» مطابق تعريف لغوي، مصحف فاطمه (س) يعني کتابي که منسوب به حضرت فاطمه (س) است.

معناي اصطلاحي

 مطابق تعريف اصطلاحي، مقصود از مصحف فاطمه (س) کتابي است که مطالب آن از جانب خداي متعال توسط جبرئيل امين به دختر گرامي پيغمبر خدا حضرت فاطمه زهرا(س) القا شده و به وسیلة همسر آن بانوي بزرگ، مولا علي (ع) ثبت گرديده است.[3]

2. اصل وجود مصحف فاطمه (س)

مصحف فاطمه (س) در بسياري از روايات ذکر شده است. از آنجا که حداقل تعدادي از اين راوايات صحيح مي باشند، لذا در اصل وجود آن ترديدي وجود ندارد. در زير به نمونه اي از اين احاديث که سند آن نيز صحيح مي باشد، اشاره مي شود:

«ابوعبيده گويد: يکي از شيعيان از حضرت صادق(ع) درباره "جفر" پرسيد. امام(ع) فرمود: "جفر" پوست گاوي است پر از علم. گفت "جامعه" چيست؟ فرمود: طوماري است به درازاي هفتاد ذراع و عرض يک پوست مانند ران شتر فربه که تمام نيازمندي هاي مردم در آن است. همه قضايا حتي "جريمه خراش" در آن هست. گفت: "مصحف فاطمه" چيست؟ امام(ع) مدتي طولاني سکوت کرد، آن گاه فرمود: شما از آنچه مي خواهيد و نمي خواهيد، جستجو مي کنيد. فاطمه (س) پس از پيامبر(ص) هفتاد و پنج روز در دنيا بود و از فراق پدر اندوه بسياري داشت. جبرئيل مي آمد و او را در مرگ پدر تسلّي مي داد و او را خوشدل مي ساخت. از احوال پدر و جايگاهش سخن مي گفت و سرگذشت فرزندانش را پس از وي گزارش مي کرد. و علي(ع) اين ها را مي نوشت، آن نوشته ها (مصحف فاطمه (س)) است..[4]

از اين روايت بدست مي آيد که پس از ارتحال پيامبر اکرم (ص) حضرت فاطمه (س) بسيار غمگين و محزون بودند. در آن ايام جبرئيل با ايشان مراوده داشت و با سخن گفتن و ذکر حوادث آينده به ايشان تسلي مي داد. مطالبي که در طول اين مدت به وسیلة جبرئيل براي ايشان بيان شده بود، در مجموعه اي به نام مصحف فاطمه (س) نگهداري و ثبت گرديد.

3. دريافت کننده مصحف

 امام خميني(ره) دربيان مقام والاي حضرت زهرا(س) با اشاره به حديثي که بيان شد چنين مي فرمايند:

مسأله آمدن جبرئيل براي کسي يک مسأله ساده نيست. خيال نشود که جبرئيل براي هرکسي امکان دارد بيايد. يک تناسب لازم است بين روح آن کسي که جبرئيل [براي او] مي خواهد بيايد و مقام جبرئيل که روح اعظم است. اين تناسب بين جبرئيل که روح اعظم است و انبيا درجه اول بوده است مثل رسول خدا و موسي و عيسي و ابراهيم و امثال اينها، بين همه کس نبوده است. بعد از اين هم بين کسي ديگر نشده است. حتي درباره ائمه هم من نديده ام که وارد باشد اين طور جبرئيل برآنها نازل شده باشد، فقط اين است که براي حضرت زهرا(س) است که جبرئيل به طور مکرر در اين 75 روز وارد مي شده...در هر صورت من اين شرافت و فضيلت را از همه فضائلي که براي حضرت زهرا ذکر کرده اند ـ با اينکه آنها هم فضائل بزرگي است ـ اين فضيلت را بالاتر از همه مي دانم. اين از فضائلي است که مختصات حضرت صديقه (س) است. [5]

آيه الله جوادي آملي درشرح زيارت جامعه کبيره در ذيل عبارت «و مختلف الملائکه» در اين باره اين چنين مي فرمايند:

همين محادثه و سخن گفتن جبرئيل (ع) و ساير فرشتگان سبب شد كه آن حضرت "مُحَدَّثة" لقب بگيرد. تعبير "كان جبرئيل يأتيها"؛ جبرئيل (در اين هفتاد و پنج يا نود و پنج روز) مرتب پيش او مي‌آمد، به همان معناي تردّد و رفت و آمد (اختلاف) است كه در اين فقره از زيارت آمده است.[6]

برخي در اين باب دچار شبهه شده و گمان کرده اند که ميان نبوت و وحي و يا ميان نبوت و سخن گفتن با ملائکه ملازمه وجود دارد. از اين رو گفته اند با توجه به اينکه پيامبر اکرم (ص) خاتم انبيا و رسل هستند بعد از ايشان نزول ملائکه رخ نداده است و لذا اعتقاد به مصحف حضرت فاطمه (س) صحيح نمي باشد.[7] اين اشخاص اعتقاد به مصحف را برابر با اعتقاد به ادامه نزول وحى بعد از پيامبر اکرم (ص) و اعتقاد به نبوت حضرت فاطمه (س) دانسته اند.

در رد اين شبهه مي توان گفت هيچ ملازمه اى بين سخن گفتن ملائکه با يک شخص و نبوّت او نيست و آياتي از قرآن کريم که به تکلم افراد مختلفي با ملائکه که نبي هم نبوده اند، اشاره مي کند، دليل بر اين مدعا است. قرآن کريم درباره حضرت مريم و گفتگوي فرشتگان با وي چنين مي فرمايد: 

«وَ إِذْ قَالَتِ الْمَلَئكَةُ يَامَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَئكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفَئكِ عَلىَ‏ نِسَاءِ الْعَالَمِين‏»[8] «و (به ياد آوريد) هنگامى را كه فرشتگان گفتند: «اى مريم! خدا تو را برگزيده و پاك ساخته و بر تمام زنان جهان، برترى داده است.»

در قرآن کريم به روشني درک مي شود که ساره همسر حضرت ابراهيم (ع) نيز با فرشتگان گفتگو داشته است:

«وَ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى‏ قَالُواْ سَلَامًا  قَالَ سَلَامٌ  ... فَلَمَّا رَءَا أَيْدِيهَُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنهُْمْ خِيفَةً  قَالُواْ لَا تخََفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلىَ‏ قَوْمِ لُوطٍ وَ امْرَأَتُهُ قَائمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَهَا بِإِسْحَاقَ وَ مِن وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ قَالَتْ يَاوَيْلَتىَ ءَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هَاذَا بَعْلىِ شَيْخًا  إِنَّ هَاذَا لَشىَ‏ْءٌ عَجِيبٌ قَالُواْ أَ تَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ  رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ عَلَيْكمُ‏ْ أَهْلَ الْبَيْتِ  إِنَّهُ حَمِيدٌ مجَِّيدٌ»[9] «فرستادگان ما [فرشتگان‏] براى ابراهيم بشارت آوردند گفتند: «سلام!» گفت: «سلام!» و طولى نكشيد كه گوساله بريانى (براى آنها) آورد. هنگامى كه ديد دست آنها به آن نمى‏رسد (و از آن نمى‏خورند، كار) آنها را زشت شمرد و در دل احساس ترس نمود. به او گفتند: «نترس! ما به سوى قوم لوط فرستاده شده‏ايم!» و همسرش ايستاده بود، (از خوشحالى) خنديد پس او را بشارت به اسحاق، و بعد از او يعقوب داديم. گفت: «اى واى بر من! آيا من فرزند مى‏آورم در حالى كه پير زنم، و اين شوهرم پير مردى است؟! اين راستى چيز عجيبى است!» گفتند: «آيا از فرمان خدا تعجب ميكنى؟! اين رحمت خدا و بركاتش بر شما خانواده است چرا كه او ستوده و والا است!»

امام صادق(ع) نيز در اين زمينه فرموده اند:

«... فاطمه (س) محدثه ناميده مي شود، زيرا فرشتگان از آسمان آمده و همانگونه که مريم (س) را مورد خطاب قرار مي دادند، به وي نيز مي گفتند: اي فاطمه، همانا خداوند تو را برگزيده، پاک ساخته و بر زنان جهان برگزيده است. اي فاطمه، براي پروردگارت فروتن باش و سجده نما و با رکوع کنندگان، رکوع کن. پس فرشتگان با وي سخن گفتند و او نيز با ايشان سخن گفت...» [10]

مطابق اين روايات، محدث کسي است که فرشتگان با او سخن مي گويند. در روايتي امام صادق(ع) اين قيد را نيز مي افزايند که: «...و المحدث يسمع الصوت و لا يرى شيئا...»[11] «محدث کسي است که صدا را مي شنود ولي چيزي را نمي بيند.» مطابق با اين معنا امامان(ع) و اوصيای رسول الله (ص) و حتي برخي از نيک کرداران پاک­نهاد، مانند سلمان (محدث) دانسته شده اند. عالمان اهل سنت نيز چنين معنايي از محدث را پذيرفته اند و در منابع تفسيري و روايي خود آورده و افرادي چون عمر بن الخطاب و عايشه را محدث دانسته اند.[12]

4. نويسنده مصحف

در روايات بسياري حضرت علي عليه السلام به عنوان نگارنده مصحف معرفي شده اند، از جمله امام صادق عليه السلام در جواب سؤال «حماد بن عثمان» مبني بر اينکه نويسنده مصحف کيست، مي فرمايد: «فَجَعَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) يَكْتُبُ كُلَّ مَا سَمِعَ حَتَّى أَثْبَتَ مِنْ ذَلِكَ مُصْحَفا»[13] «اميرمؤمنان هر چه را مي شنيد، مي نوشت، تا اينکه به صورت کتابي در آمد.» در روايت ديگري چنين آمده است: «وَ كَانَ عَلِيٌّ ع يَكْتُبُ ذَلِكَ فَهَذَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ(ع)»[14] «و امام علی علیه‌السلام آن را می­نوشت، پس این مصحف فاطمه (س) است.» 

فقط در يکي از نقل ها بيان شده است که مصحف به وسیلة ملائکه در حجره به نزد حضرت آورده شده است[15] که ظاهر آن اين است که به صورت مکتوب بوده است. بدين ترتيب مکتوب بودن آن به وسیلة حضرت علي(ع) متعارض مي باشد. البته اين حديث به دليل وجود شخصي به نام جعفر بن محمد بن مالک فزاري در سند آن که به فساد در مذهب، وضع حديث، روايت از مجهولان، دروغگويي و غلوّ متهم است، مردود مي باشد.[16] لذا نگارنده مصحف بدون ترديد حضرت علي(ع) مي باشد.

5. املا کننده مصحف

نکته ديگري که درباره مصحف قابل طرح است، املا کننده آن مي باشد. در روايات، تعابير مختلفي در مورد املا کننده اين مصحف ذکر شده است. خداوند متعال[17]، ملک[18] ، جبرئيل[19] و رسول الله[20] کساني هستند که در روايات به عنوان املا کننده مطرح شده اند.

در مورد جبرئيل و ملک که تعارضي وجود ندارد و به راحتي قابل جمع است. در مورد خداوند و جبرئيل نيز تعارضي وجود ندارد، زيرا خداوند به واسطه جبرئيل، اين احاديث را بيان فرموده است. ولي نمي توانيم معتقد باشيم مقصود از «رسول اللّه » پيامبر اسلام است، زيرا در روايات بسياري تصريح شده است که سخنان اين مصحف پس از وفات رسول اللّه (ص) و در تسلاي وفات آن حضرت، براي حضرت فاطمه (س) بيان شده است.[21] به نظر مي رسد بهترين وجه جمع اين است که منظور از رسول الله در اينجا فرستاده خدا يعني فرشته اي است که از جانب خدا مأمور بوده است.

 يکي از نويسندگان معاصر در اين باره چنين مي گويد:

ظاهر روايت (تنافي) را مي نماياند؛ چرا که جمله اي از آن مي گويد: (کلام من کلام الله انزل عليها). اين جمله نشانگر آن است که (نزول آنچه بوده براي حضرت زهرا(س) بدون واسطه بوده است) و اما جمله اي ديگر که مي گويد: (املاء رسول الله)، نمايان­گر اين است که املاکننده رسول الله است و روشن است که اگر مراد از رسول الله، پيامبر(ص) باشد، اين دو جمله با هم در تنافي خواهند بود؛ چرا که اگر مراد از (رسول الله) پيامبر(ص) باشد و املاکننده هم آن بزرگوار باشد، ديگر تعبير به (أنزل عليها) استوار نخواهد بود. بدين سان مي توان گفت که مراد از (رسول الله) جبرئيل است و چون چنين شود، تنافي از آن دو جمله نيز رخت برخواهد بست. بنابراين معناي کلام حضرت صادق(ع) اين است که: «فاطمه (س) مصحفي بر جاي نهاده است که قرآن نيست. اما کلام خداوند است که بر آن بزرگوار نازل شده و جبرئيل آن را املا کرده و علي(ع) نوشته است.» [22]

مؤيد اين مطلب آيات و رواياتي است که در آنها از ملائکه تعبير به رسول شده است که براي نمونه به چند مورد اشاره مي شود: «...لما قال جبرئيل إنا رسل ربك...»[23] ، «الحَْمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَئكَةِ رُسُلاً ...»[24]، «اللَّهُ يَصْطَفِى مِنَ الْمَلَئكَةِ رُسُلا ...»[25]، «قَالُواْ يَالُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ»[26].

حال که روشن شد سخنان اين مصحف از آن پروردگار ـ به واسطه جبرئيل ـ و نويسنده آن امام علي(ع) مي باشد، اين پرسش به ذهن مي رسد که چرا علي رغم اينکه حضرت فاطمه (س) نه گوينده و نه نويسنده آن مي باشند، به ايشان منسوب شده است؟ در پاسخ بايد گفت اين سخنان براي حضرت فاطمه (س) و براي تسلاي خاطر ايشان نازل شد، لذا اين مصحف، منسوب به حضرت فاطمه (س) شده است. نظير اين امر در انتساب تورات به حضرت موسي(ع) و انجيل به حضرت عيسي(ع) و زبور به داود(ع) ديده مي شود. به عنوان نمونه در قرآن چنين آمده است:[27] «صحُُفِ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسى‏» (اعلي: 19)

6. محتواي مصحف

آیا مصحف فاطمه (س) همان قرآن کریم است؟ آیا احکام فقهی در آن است؟ آیا سخنان پیامبر نیز در آن آمده است؟ ... . این پرسش­ها موجب می­شود تا مطالب موجود در این قسمت را در دو حوزه بررسی کنیم:

6.1. آنچه در مصحف نيامده است

در روایات رسیده از امامان معصوم : اموری بیان شده که در مصحف فاطمه (س) نیامده است. این امور عبارت­اند از:

6.1.1. قرآن

از مهمترين پرسش هايي که درباره مصحف حضرت فاطمه (س) مطرح است، تفاوت آن با قرآن کريم مي شود، از آنجا که قرآن نيز مصحف خوانده مي شود، برخي از برادران اهل سنت گمان برده اند شيعه، قرآني ديگر ـ به جز قرآن موجود ـ در اختيار دارد که همان مصحف فاطمه (س) است! و از آنجا که مطابق برخي احاديث حجم اين مصحف سه برابر قرآن است، آنها مدعي شده اند که شيعيان قرآن موجود را ناقص مي دانند. اما اگر به روايات بنگريم، درمي يابيم اين مصحف حتي در بردارنده يک آيه هم نيست. پس از رحلت پيامبر اسلام(ص) به نوشته هايي از آيات قرآن اطلاق «مصحف » مي شد و در آن زمان مصحف­هاي متعددي وجود داشت و هر مصحف به شخصيتي که داراي آن بود نسبت داده مي شد. مثل اينکه مي گفتند مصحف علي(ع) به اعتبار اينکه حضرت علي(ع) داراي مصحف بود. البته هم اکنون نيز تعبير «مصحف شريف » به قرآن مجيد شهرت بسيار دارد. گرچه چنين استعمالي در آن زمان شهرت فراوان داشت ولي اين طور نبوده که مصحف تنها به نوشته هاي آيات قرآن گفته شود بلکه با توجه به معناي لغوي که به مجموعه صحيفه هاي نوشته شده بين دو جلد که به صورت کتاب درآمده باشد مصحف مي گويند،  به نوشته هايي که در موضوعات و مطالبي غير از آيات قرآن نوشته شده باشد نيز مصحف اطلاق مي گردد و مصحف فاطمه (س) به همين اعتبار است.[28] نکته جالب توجه اين است که واژه مصحف در قرآن وارد نشده است. جلال الدين سيوطي پنجاه و چهار نام براي قرآن، از خود قرآن استخراج کرده است که در ميان آنها کلمه «مصحف» ديده نمي شود.[29]

در همین باره امام صادق(ع) مي فرمودند: ... مصحف فاطمه (س) که در آن چيزي از قرآن نمي باشد...» [30]

همچنین ابوبصیر از  امام صادق علیه‌السلام فرمود: « ... و همانا نزد ما مصحف فاطمه (س) است و آنها چه مي دانند مصحف فاطمه (س) چيست؟ امام فرمودند: حجم مصحف سه برابر قرآني است که در اختيار داريم و سوگند به خداوند در آن حرفي از قرآن وجود ندارد.» [31] 

ایشان در بیانی دیگر فرمودند: «... و نزد ما مصحف فاطمه (س) است. آگاه باشيد که سوگند به خدا در آن حرفي از قرآن وجود ندارد.» [32]

در این میان روايتي از امام صادق(ع) نقل شده که با آنچه تاکنون گفته شد متعارض است و دال بر وجود آيه اي از قرآن در مصحف مي باشد:

«عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْكافِرينَ بِوَلَايَةِ عَلِيٍّ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ ثُمَّ قَالَ هَكَذَا هِيَ فِي مُصْحَفِ فَاطِمَةَ (ع)» [33]

«امام صادق(ع) آيه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ را چنين تلاوت کردند: سؤال کننده اي از عذابي که براي کافران به ولايت علي واقع مي شود و دفع کننده اي براي آن وجود ندارد، سؤال نمود. پس امام(ع) فرمودند: اين آيه اين چنين در مصحف فاطمه (س) آمده است.»

با توجه به روايات بسيار در نبودن آیه­ای از  قرآن در مصحف که در بين آنها روايات صحيحه هم کم نيست، اين روايت در مقام تعارض قابل اعتنا نيست. علاوه بر اينکه به دليل محمد بن سليمان ديلمي در سند آن، ضعيف شمرده مي شود.[34]

6.1.2. احکام شرعي

در روايتي از امام صادق(ع) به صراحت آمده است که مصحف حضرت فاطمه (س) مشتمل بر حلال و حرام نيز نمي باشد: «آگاه باشيد همانا در آن [مصحف فاطمه (س)] چيزي از حلال و حرام وجود ندارد. بلکه در آن علم به حوادث آينده است.» [35]

6.2. آنچه در مصحف آمده است

مصحف فاطمه (س) بخشي از معارف الهي است که به وسیلة جبرئيل به حضرت زهرا (س) الهام شد و به عنوان اسرار امامت در اختيار ائمه معصومين (ع) قرار گرفت. از اين رو محدود به زمان و مکان نبوده و قابل قياس با دانش­هاي بشري نيست. مطابق روايات اين مصحف شريف شامل موارد زير مي باشد:

6.2.1. خبر از جایگاه رسول الله (ص) وآينده فرزندان حضرت فاطمه (س)

در قسمتي از روايتي که در ابتداي بحث بيان شده به اين مطلب اشاره شده است: «وَ يُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا وَ مَكَانِهِ وَ يُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا»[36] جبرئيل از پدر و جايگاهش و از آنچه درباره فرزندان آن حضرت در گذرگاه زمان اتفاق مي افتد، سخن مي گفت و گزارش مي داد.

6.2.2. نام پيامبران و اوصياء

از جمله مواردی که در مصحف فاطمه (س) آمده است، نام پیامبران و اوصیای ایشان است.

«و سئل عن محمد بن عبد الله بن الحسن فقال ع ما من نبي و لا وصي و لا ملك إلا هو في كتاب عندي يعني مصحف فاطمة و الله ما لمحمد بن عبد الله فيه اسم»[37]

«از امام صادق(ع) درباره محمدبن عبدالله بن حسن معروف به نفس زکيه سؤال شد. حضرت فرمودند: هيچ پيامبر، وجانشين پيامبر و پادشاهي نيست مگر اين که نامش در اين کتابي که در نزد من است (يعني مصحف فاطمه (س) ) وجود دارد. سوگند به خداي سبحان، نامي از محمد بن عبدالله بن حسن در آن نيست.»[38]

 6.2.3. حوادث آينده

از امام صادق علیه‌السلام راجع به مصحف فاطمه (س) پرسیده شد. ایشان فرمودند:

«... أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ فِيهِ شَيْ‏ءٌ مِنَ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامِ وَ لَكِنْ فِيهِ عِلْمُ مَا يَكُونُ»[39]

«آگاه باشيد همانا در آن [مصحف فاطمه (س)] چيزي از حلال و حرام وجود ندارد، بلکه در آن علم به حوادث آينده است.»

6.2.4. نام تمام فرمانرواياني که تا قيام قيامت به حکومت خواهند رسيد

علاوه بر روايتي که قبلا نقل شد (روايت امام صادق(ع) درباره محمدبن عبدالله بن حسن) در روايت ديگري نيز بر اين مسأله تأکيد شده است که اسامي حکمرانان در مصحف فاطمه (س) آمده است:

«...أما مصحف فاطمة ففيه ما يكون من حادث و أسماء من يملك إلى أن تقوم الساعة...»[40]

«اما مصحف فاطمه (س) پس در آن حوادث آينده و اسامي کساني که تا روز قيامت به حکومت مي رسند، وجود دارد.»

با توجه به روايت­هاي فوق بخشي از مصحف فاطمه (س) درباره رويدادها و تغيير و تحولات سياسي و اجتماعي است که پس از رحلت پيامبر(ص) تا آخر الزمان به وقوع خواهند پيوست. شايد بتوان گفت که اين کتاب ارزشمند، تقويم اهل بيت عصمت و طهارت(ع) است. لذا ائمه (ع) در مواردي با استناد به آن، رخدادي را پيش گويي کرده و يا ماجرايي را نفي و اثبات مي نمودند.[41] به عنوان نمونه مي توان به حديث ذيل از امام صادق(ع) اشاره کرد:

«عَنْ فُضَيْلِ بْنِ سُكَّرَةَ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ يَا فُضَيْلُ أَ تَدْرِي فِي أَيِّ شَيْ‏ءٍ كُنْتُ أَنْظُرُ قُبَيْلُ قَالَ قُلْتُ لَا قَالَ كُنْتُ أَنْظُرُ فِي كِتَابِ فَاطِمَةَ ع لَيْسَ مِنْ مَلِكٍ يَمْلِكُ الْأَرْضَ إِلَّا وَ هُوَ مَكْتُوبٌ فِيهِ بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِيهِ وَ مَا وَجَدْتُ لِوُلْدِ الْحَسَنِ فِيهِ شَيْئاً»[42]

فضيل بن سکره، که يکي از ياران آن حضرت بود، گفت: روزي به محضر امام صادق(ع) شرفياب شدم، امام(ع) به من فرمود: اي فضيل، آيا مي داني پيش از آمدنت به چه چيزي نگاه مي کردم؟ فضيل گفت: نه، نمي دانم. امام(ع) فرمود: داشتم به کتاب فاطمه (س) نگاه مي کردم. هيچ حاکمي در روي زمين به حکومت و رياست نمي رسد، مگر اين که با نامش و نام پدرش در کتاب فاطمه (س) نوشته شده باشد. و من در اين کتاب براي فرزندان حسن چيزي نيافتم.

7. حجم مصحف

از دیگر مباحث پیرامون مصحف فاطمه (س) بحث از حجم مصحف است. ابوبصیر نقل می­کند که امام صادق علیه‌السلام در  این باره فرمودند:

«... و إن عندنا لمصحف فاطمة (ع) و ما يدريهم ما مصحف فاطمة قال مصحف فيه مثل قرآنكم هذا ثلاث مرات ...»[43]

ظاهر عبارت اين حديث دال بر اين است که حج مصحف فاطمه (س) سه برابر حجم قرآن مي باشد.

8. سرنوشت مصحف

بنا بر روايات متعددي که در جوامع حديثي مکتب اهل بيت عليهم السلام ثبت است، مواريثي خاص از علم و سلاح معصومين(ع)، دراختيار جانشينان معصومشان قرار مي‌گيرد؛ مواريثي که بخشي از شئونات امامت به شمارمي روند.[44] مصحف حضرت فاطمه (س) نيز بر طبق روايات همچون ميراثي در نزد ائمه بوده است و ايشان در هنگام شهادت آنرا به امام بعدي مي سپردند:

«... أبو بصير قال سمعت أبا عبد الله ع يقول ما مات أبو جعفر (ع) حتى قبض مصحف فاطمة(ع)»[45]

«ابوبصير مي گويد از امام صادق شنيدم: امام باقر(ع) تا مصحف حضرت فاطمه (س) را در دست نگرفتند، وفات نکردند.»

در حديثي طولاني امام رضا(ع) نشانه‌هاي امام را مي‌شمارد و مي‌ فرمايد: «يکي از علامت‌هاي امام اين است که مصحف فاطمه (س) نزد اوست:

«... عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع قَالَ لِلْإِمَامِ عَلَامَاتٌ يَكُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَحْكَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَى النَّاسِ ... وَ يَكُونُ عِنْدَهُ مُصْحَفُ فَاطِمَةَ (ع)»[46]

«از امام رضا(ع) نقل شده است: امام داراي نشانه هايي است. امام داناترين، بهترين در داوري، و پرهيزکارترين مردم است... و نزد او مصحف فاطمه (س) است.»

برخي بعد از تسلي حضرت فاطمه(ع) در فقدان پيامبر، اين مطلب را دومين دليل براي نزول مصحف مي شمرند:

 مصحف، نشانه اي براي امامت است. اين دومين علت نزول مصحف است. فيض الهي به حضرت فاطمه و همسرش و امام معصوم از نسل او، اقتضا داشت اين مصحف ـ که در بر دارنده علوم غيبي است ـ نازل شود، تا نشاني بر امامت دارنده آن باشد. [47]

از آنچه گفته شد مي توان نتيجه گرفت که اکنون اين مصحف شريف نزد امام عصر(ع) مي باشد.

نتيجه گيري

از آنچه گفته شد مي توان نتيجه گرفت که مصحف به طور عام کتاب يا مجموعه نوشتاري است که مجلد شده باشد و فقط به قرآن اطلاق نمي شود. مصحف فاطمه (س) کتابي است که پس از وفات پيامبر(ص)  از سوي خداوند به وسيله جبرئيل بر حضرت فاطمه(ع) نازل شده است. سخنان اين مصحف، براي تسلّي خاطر حضرت فاطمه (س) ـ در مرگ پدر ـ نازل شد. نويسنده اين کتاب حضرت علي(ع) است. مصحف فاطمه (س) در بردارنده هيچ آيه يا موضوعي در باره قرآن يا احکام شرعي نيست، بلکه مشتمل بر احوال پيامبر(ص) بعد از رحلت، آينده فرزندان حضرت زهرا (س)، اخبار رخدادهاي آينده، نام هاي پيامبران و اوصياي آنان، حکمرانان، و وصيت ايشان است. حجم آن سه برابر قرآن است. . اين کتاب ارزشمند اکنون نزد امام عصر (عج) بوده و يکي از نشانه هاي امامت به شمار مي رود، چنان که پيش از آن همواره در دست امامان معصوم(ع) قرار داشته و آن بزرگواران در مناسبت هاي مختلف به آن رجوع مي کرده اند.

 

منابع            

1.                 ابن منظور الفريقي المصري، جمال الدين محمد بن مکرم، لسان العرب، دار صادر، بيروت لبنان، 2000

2.                 اظهري، کرار حسين، حقايقي پيرامون مصحف فاطمه(س)، پايان نامه کارشناسي ارشد، جامعه المصطفي، سال دفاع 1383

3.                 امام خميني(ره)، صحيفه نور، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1368

4.                 اماني، محمد حسن، «مصحف فاطمه (س) از نگاه امامان»، مجله کوثر، ، شماره 8، آبان 1376

5.                 اميني، عبداللّه، «پژوهشي درمصحف حضرت فاطمه (س) از ديدگاه شيعه»، قسمت اول، مجله پيام زن، شماره 87، خرداد 1378

6.                 اميني، عبداللّه، «پژوهشي درمصحف حضرت فاطمه (س) از ديدگاه شيعه»، قسمت دوم، مجله پيام زن، شماره 88، تير 1378،

7.                 جوادي آملي، عبدالله، ادب فناي مقربان، مرکز نشر اسراء، 1387

8.                 السيوطي، جلال الدين عبدالرحمن ابي بکر، الاتقان في علوم القرآن، دارالکتب العلميه، بيروت لبنان، 1407

9.                 شيخ صدوق، علل الشرائع، انتشارات مكتبه الداورى قم

10.             شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1413 هجرى قمرى

11.             صفار، محمد بن حسن بن فروخ ، بصائر الدرجات، انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشى قم، 1404 هجرى قمرى

12.             طبرسى، ابو منصور احمد بن على ، الإحتجاج، نشر مرتضى، مشهد مقدس، 1403 هجرى

13.             طبرى، محمد بن جرير ، دلائل الإمامه، دار الذخائر للمطبوعات، قم

14.             العاملي، مصطفي قصير، کتاب علي(ع)، المعاونيه الثقافيه للمجمع العالمي لاهل بيت(ع)، المطبعه امير، 1415

15.             علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء، بيروت - لبنان، 1404 هجرى قمرى

16.             الفراهيدي، الخليل بن احمد، العين، مؤسسه دارالهجره، 1405

17.             كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365 هجرى شمسى

18.             مازندرانى، ابن شهرآشوب ، مناقب آل أبي طالب (ع)، مؤسسه انتشارات علامه قم، 1379 هجرى قمرى

19.             مجاهديان، سيد مجتبي، «بازخواني مصحف فاطمه (س)در پاسخ به شبهات مطرح»، مجله معارف، شماره 57، تير 1387،

20.             مهدوي راد، محمد علي، «پژوهش گونه اي درباره مصحف فاطمه(س)»، مجله آيين پژوهش، شماره 75، مرداد و شهريور 1381

21.             واردي، سيد تقي، «مصحف فاطمه((س))»، مجله پاسدار اسلام، شماره 284، مرداد 1384

 

 

 

 

 

 

 



.[1]  العين، ص 120، ذيل واژه صحف.

.[2]  لسان العرب، ج 8، ص 203. 

. [3]  حقايقي پيرامون مصحف فاطمه (س)، پايان نامه.

[4] . کافي، ج 1، باب فيه ذكر الصحيفة و الجفر و الجامعه، ص 241.

[5] . صحيفه نور، ج 19، ص 278 و 279 با کمي تلخيص.

[6] .  ادب فناي مقربان، ص 130.

.[7]  کتاب علي(ع)، ص 108.

[8] . آل عمران :42 و نیز ر.ک. مريم: 19- 17.

[9] . هود :69 – 73.

[10]  «إنما سميت فاطمة ع محدثة لأن الملائكة كانت تهبط من السماء فتناديها كما تنادي مريم بنت عمران فتقول يا فاطمة الله اصطفاك و طهرك و اصطفاك على نساء العالمين يا فاطمة اقنتي لربك و اسجدي و اركعي مع الراكعين فتحدثهم و يحدثونها » علل الشرايع، ج 1، باب 146، ص 182، ح 1.

.[11]  « عن‏ زرارة قال سألت أبا جعفر ع عن الرسول و النبي و المحدث فقال الرسول الذي يأتيه الملك فيحدثه و يكلمه كما يحدث أحدكم صاحبه و النبي الذي يؤتى في منامه نحو رؤيا إبراهيم قال قلت و ما علم أن الذي رأى في منامه إنه حق قال بينه الله حتى يعلم أنه حق و ينزل عليه و قد كان رسول الله ص نبيا و المحدث يسمع الصوت و لا يرى شيئا» بصائرالدرجات، ص 369، ح3

[12] . کتاب علي(ع)، ص 112.

[13]. کافي، ج 1، ص 240.

[14] . همان، ص241.

.[15]  «...قال أبو جعفر ع و لما أراد الله تعالى أن ينزل عليها جبرئيل و ميكائيل و إسرافيل أن يحملوه فينزل به عليها و ذلك في ليلة الجمعة من الثلث الثاني من الليل فهبطوا به و هي قائمة تصلي فما زالوا قياما حتى قعدت و لما فرغت من صلاتها سلموا عليها و قالوا السلام يقرئك السلام و وضعوا المصحف في حجرها فقالت لله السلام و منه السلام و إليه السلام و عليكم يا رسل الله السلام ثم عرجوا إلى السماء...» دلائل الامامه، ص 27 و 28.

[16] . مهدوي راد، محمد علي، «پژوهش گونه اي درباره مصحف فاطمه (س)»، مجله آيين پژوهش، شماره 75.

[17] . «عن أبي بصير قال دخلت على أبي عبد الله ع فقلت له إني أسألك جعلت فداك عن مسألة... ثم قال و إن عندنا لمصحف فاطمة ع و ما يدريهم ما مصحف فاطمة قال مصحف فيه مثل قرآنكم هذا ثلاث مرات و الله ما فيه من قرآنكم حرف واحد إنما هو شي‏ء أملاها الله و أوحى إليها» بصائر الدرجات، ص 151 و 152 و نیز ر.ک. بحار الأنوار، ج 26، ص 38 و 39.

[18] . «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمَّا قَبَضَ نَبِيَّهُ ص دَخَلَ عَلَى فَاطِمَةَ ع مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَرْسَلَ اللَّهُ إِلَيْهَا مَلَكاً يُسَلِّي غَمَّهَا وَ يُحَدِّثُهَا ...» کافي، ج 1، ص 240  

[19] . روايت صحيحه اي که در اول بحث بيان شد: «...كَانَ جَبْرَئِيلُ ع يَأْتِيهَا فَيُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَى أَبِيهَا وَ يُطَيِّبُ نَفْسَهَا وَ يُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا وَ مَكَانِهِ وَ يُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا وَ كَانَ عَلِيٌّ ع يَكْتُبُ ذَلِكَ فَهَذَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ ع»

[20] . «عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) ... وَ عِنْدَنَا وَ اللَّهِ مُصْحَفُ فَاطِمَةَ مَا فِيهِ آيَةٌ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ إِنَّهُ لَإِمْلَاءٌ مِنْ إِمْلَاءِ رَسُولِ اللَّهِ وَ خَطَّهُ عَلِيٌّ بِيَدِه‏» بحار الانوار، ج 47، ص 271، ح 3

« عن علي بن سعيد قال كنت جالسا عند أبي عبد الله ع و ... عندنا و الله مصحف فاطمة ما فيه آية من كتاب الله و إنه لإملاء رسول الله (ص) و خطه علي ع بيده‏» بصائرالدرجات، ص 153، ح 5

.[21]  اميني، عبداللّه، «پژوهشي درمصحف حضرت فاطمه (س) از ديدگاه شيعه»، قسمت اول، پيام زن، شماره 87.

.[22]  مهدوي راد، محمد علي، «پژوهش گونه اي درباره مصحف فاطمه(س)»، مجله آيين پژوهش، شماره 75

[23] . «عن أبي بصير و غيره عن أحدهما قال إن الملائكة لما جاءت في هلاك قوم لوط قالوا إنا مهلكو أهل هذه القرية ... لما قال جبرئيل إنا رسل ربك...» علل الشرايع، ص 551، باب 340، ح 6

.[24]  فاطر: 1.

[25] . حج: 75.

[26] . هود: 81.

.[27]  اميني، عبداللّه، «پژوهشي درمصحف حضرت فاطمه (س) از ديدگاه شيعه»، قسمت اول، پيام زن، شماره 87

.[28]  اماني، محمد حسن، «مصحف فاطمه (س) از نگاه امامان»، مجله کوثر، ، شماره 8.

[29] . الاتقان في علوم القرآن، ج 1، ص 115 – 111.

[30] . بصائر الدرجات، ص 150، ح 1.

[31] . همان، ص 151، ح 3.

[32] . همان، ص 157، ح 19.

[33] . بحارالانوار، ج 37، ص 176، ح 63.

[34]  در این منبع از آیه الله خویی(ره) چنین نقل شده است: «ان محمد بن سلیمان، هذا لایعمل بروایته لتضعیف النجاشی و الشیخ المؤید بتضعیف ابن القضائری» (مجمع رجال الحدیث، ج 17 ص 138). مهدوي راد، محمد علي، «پژوهش گونه اي درباره مصحف فاطمه (س)»، مجله آيين پژوهش، شماره 75.

[35] . «... أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ فِيهِ شَيْ‏ءٌ مِنَ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامِ وَ لَكِنْ فِيهِ عِلْمُ مَا يَكُونُ» کافي، ج1، ص 240، ح 2.

[36] . کافي، ج 1، باب فيه ذكر الصحيفة و الجفر و الجام، ص 241.

.[37]  مناقب آل ابي طالب(ع)، ج 4، ص 249.

.[38]  محمد بن عبدالله بن حسن مشهور به (نفس زکيه) مراد است که به روزگار امام صادق(ع) عليه حکومت بني عباس قيام کرد. وي مردم را براي بيعت به سوي خويش فراخواند. امام(ع) او را از رويارويي با حکومت نهي کرد, اما او نپذيرفت. بنابراين در آن عصر کساني بودند که براي محمد بن عبدالله, جايگاه (وصايت) قائل بودند و امام(ع) با توجه به آن فضا در جواب سؤال کننده, بدان گونه که گذشت، پاسخ داده اند.

[39]  . کافي، ج 1، ص 240، ح 2 و بحارالانوار، ج 26، ص 18، ح 2.

[40] . «و كان الصادق ع يقول علمنا غابر و مزبور و نكت في القلوب و نقر في الأسماع و إن عندنا الجفر الأحمر و الجفر الأبيض و مصحف فاطمة ع و عندنا الجامعة فيها جميع ما يحتاج إليه الناس فسئل عن تفسير هذا الكلام فقال أما الغابر فالعلم بما يكون و المزبور فالعلم بما كان و أما النكت في القلوب فهو الإلهام و النقر في الأسماع فحديث الملائكة نسمع كلامهم و لا نرى أشخاصهم و أما الجفر الأحمر فوعاء فيه توراة موسى و إنجيل عيسى و زبور داود و كتب الله و أما مصحف فاطمة ففيه ما يكون من حادث و أسماء من يملك إلى أن تقوم الساعة و أما الجامعة فهو كتاب طوله سبعون ذراعا إملاء رسول الله من فلق فيه و خط علي بن أبي طالب ع بيده فيه و الله جميع ما يحتاج الناس إليه إلى يوم القيامة حتى إن فيه أرش الخدش و الجلدة و نصف الجلدة» احتجاج، ج 2، ص 372 .

[41] . واردي، سيد تقي، «مصحف فاطمه(ع)»، مجله پاسدار اسلام، شماره 284.

.[42]  کافي، ج 1، ص 242، ح 8.

.[43]  بصائرالدرجات، ص 152، ح 3.

[44] . مجاهديان، سيد مجتبي، «بازخواني مصحف فاطمه (س)در پاسخ به شبهات مطرح»، مجله معارف، شماره 57.

.[45]  بصائرالدرجات، ص 158، ح 23.

[46] . «عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع قَالَ لِلْإِمَامِ عَلَامَاتٌ يَكُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَحْكَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَى النَّاسِ وَ أَحْلَمَ النَّاسِ وَ أَشْجَعَ النَّاسِ وَ أَسْخَى النَّاسِ وَ أَعْبَدَ النَّاسِ وَ يُولَدُ مَخْتُوناً وَ يَكُونُ مُطَهَّراً وَ يَرَى مِنْ خَلْفِهِ كَمَا يَرَى مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لَا يَكُونُ لَهُ ظِلٌّ وَ إِذَا وَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ وَقَعَ عَلَى رَاحَتَيْهِ رَافِعاً صَوْتَهُ بِالشَّهَادَتَيْنِ وَ لَا يَحْتَلِمُ وَ تَنَامُ عَيْنُهُ وَ لَا يَنَامُ قَلْبُهُ وَ يَكُونُ مُحَدَّثاً وَ يَسْتَوِي عَلَيْهِ دِرْعُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ لَا يُرَى لَهُ بَوْلٌ وَ لَا غَائِطٌ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ وَكَّلَ الْأَرْضَ بِابْتِلَاعِ مَا يَخْرُجُ مِنْهُ وَ تَكُونُ رَائِحَتُهُ أَطْيَبَ مِنْ رَائِحَةِ الْمِسْكِ وَ يَكُونُ أَوْلَى بِالنَّاسِ مِنْهُمْ بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَشْفَقَ عَلَيْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ وَ يَكُونُ أَشَدَّ النَّاسِ تَوَاضُعاً لِلَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ يَكُونُ آخَذَ النَّاسِ بِمَا يَأْمُرُ بِهِ وَ أَكَفَ‏ النَّاسِ عَمَّا يَنْهَى عَنْهُ وَ يَكُونُ دُعَاؤُهُ مُسْتَجَاباً حَتَّى أَنَّهُ لَوْ دَعَا عَلَى صَخْرَةٍ لَانْشَقَّتْ بِنِصْفَيْنِ وَ يَكُونُ عِنْدَهُ سِلَاحُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ سَيْفُهُ ذُو الْفَقَارِ وَ يَكُونُ عِنْدَهُ صَحِيفَةٌ يَكُونُ فِيهَا أَسْمَاءُ شِيعَتِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ صَحِيفَةٌ فِيهَا أَسْمَاءُ أَعْدَائِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ تَكُونُ عِنْدَهُ الْجَامِعَةُ وَ هِيَ صَحِيفَةٌ طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً فِيهَا جَمِيعُ مَا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ وُلْدُ آدَمَ وَ يَكُونُ عِنْدَهُ الْجَفْرُ الْأَكْبَرُ وَ الْأَصْغَرُ إِهَابُ مَاعِزٍ وَ إِهَابُ كَبْشٍ فِيهِمَا جَمِيعُ الْعُلُومِ حَتَّى أَرْشِ الْخَدْشِ وَ حَتَّى الْجَلْدَةِ وَ نِصْفِ الْجَلْدَةِ وَ ثُلُثِ الْجَلْدَةِ وَ يَكُونُ عِنْدَهُ مُصْحَفُ فَاطِمَةَ (ع)»  من‏لايحضره‏الفقيه ج : 4 ص : 418 و 419.

[47] . اميني، عبداللّه، «پژوهشي در مصحف حضرت فاطمه (س) از ديدگاه شيعه»، قسمت دوم، مجله پيام زن، شماره 88