پیامدهای سیاسی و عقیدتی تفرقه میان مسلمانان

حکیمه مهدیان


چکیده

مقدمه

مفهوم شناسی

گفتار اول: پیامدهای سیاسی

1. پیروزی باطل بر حق

2. بردگی فکری مسلمانان

3: نابودی دولتهای اسلامی

4. تجزیه سرزمینهای اسلامی

5. دشمن شناسی نادرست

6. عدم دفاع از یکدیگر در برابر دشمن

7. اتحاد با دشمن

گفتار دوم: پیامدهای عقیدتی تفرقه

مهمترین پیامدهای عقیدتی تفرقه

1. فرقه گرایی

2. تکفیر

3. نسبت دادن عقاید نادرست به یکدیگر

نتیجه گیری

منابع

 

چکیده

تفرقه از مهم­ترین عوامل نابودی یک امت و ابزاری همیشگی برای پیشبرد نقشه­های دشمنان آن است. تفرقه میان یک امت پیامدهای فراوانی به دنبال دارد. در این نوشتار پیامدهای سیاسی و عقیدتی تفرقه میان مسلمانان مورد بررسی قرار می­گیرد. بر اساس مهم­ترین یافته­های این تحقیق، ایجاد تفرقه میان مسلمانان به شکل­های گوناگون از راهکارهای همیشگی دشمنان اسلام است که بر اساس آن پیامدهایی همچون بردگی فکری، تجزیه سرزمین­های اسلامی، تکفیر یکدیگر و فرقه­تراشی گریبان­گیر مسلمانان شده است.

مقدمه

وحدت و انسجام میان پیروان یک دین از مهم­ترین مؤلفه­های پیشبرد آن دین به شمار می­آید که در صورت نبود آن مشکلات فراوانی گریبان­گیر رهبران و پیروان آن دین خواهد شد.

دین اسلام که قدمتی به درازای چهارده قرن داشته و امروزه پیروان فراوانی در سراسر جهان پیدا کرده است؛ تاریخی پرفراز و نشیب را به خود دیده است، چنانکه گاه حضوری قدرتمند در عرصه‌ی جهانی داشته و سیطره‌ی  خود را از حجاز تا قلب اروپا پیش برده است و گاه نیز اسیر دست دشمنان سیاستمدار خود بوده است. در حوزه‌ی  علم و دانش، در برهه­ای از تاریخ علوم دانش­های گوناگونی همچون ریاضیات، منطق، فلسفه، طب و ... به وسیله‌ی  دانشمندان معروف جهان اسلام به نقاط مختلف جهان صادر شده است. با وجود این، باید اذعان کرد این دین، همواره دشمنانی داشته که به دنبال رخنه در صفوف مسلمانان و ایجاد تفرقه میان آنها داشته­اند، تا بدین وسیله مانع از رشد و توسعه این دین شوند. تفرقه میان یک امت، پیامدهای متعددی به دنبال خود دارد که آشنایی با آنها امری ضروری است. آشنایی با پیامدهای سیاسی و عقیدتی تفرقه، رسالت این نوشتار مختصر است.

مفهوم شناسی:

تفرقه در لغت به معنای جدایی، تفرقه، پراکندگی است.[1] علامه‌ی  دهخدا در توضیح واژه‌ی  «تفرقه» می­نویسد:

«پراکنده کردن، پراکنده شدن، پراکنده و جدا جدا کردن چیزی را، جدایی، پراکندگی.»[2]

همچنین واژه‌ی  «اختلاف» در لغت ـ نقیض اتفاق ـ به معنای ناسازگاری، با یکدیگر خلاف کردن، نزاع، منازعه، تنازع است.[3]

گفتار اول: پیامدهای سیاسی

مهم­ترین پیامدهای سیاسی تفرقه میان مسلمانان عبارت­اند از:

1. پیروزی باطل بر حق

همان گونه که وحدت نیروهای خودی برای دشمن، شکننده و وحشت آفرین است تفرقه و اختلاف آنان نیز باعث تقویت روحی و شادمانی دشمن می­شود. دشمن با بهره­گیری از این نقطه ضعف بی­گمان در صدد پیاده کردن نقشه­های خود و وارد کردن ضربه­های کاری بر پیکر نیروهای اسلام خواهد بود. به عنوان مثال معاویه و سپاه شام که از وحدت نیروهای حضرت علی (علیه السلام)  به خشم آمده بودند، پس از شنیدن اختلاف و عصیان برخی از آنان به شادمانی و سرور پرداختند. معاویه پس از اطلاع از گسترش تفرقه و اختلاف بین نیروهای حضرت، بی­درنگ نیروهای مهاجم و غارتگر خود را به مناطق تحت حاکمیت آن حضرت اعزام داشت.

از شگردهایی که در نبرد بسیار کاری و مطلوب است، ایجاد اختلاف میان سپاه دشمن و برهم زدن صفوف به هم پیوسته آنهاست. زیرا در این صورت سپاه دشمن آسیب پذیرتر است و به سادگی می­توان بر آن چیره شد.

برای نمونه می­توان به نقشه نعیم بن مسعود تازه مسلمان اشاره کرد.

آنگاه که گروه­های مخالف اسلام با کنار گذاشتن اختلافات خود، برای ریشه کن کردن اسلام متحد شدند و به مدینه هجوم آوردند، یهود مدینه نیز با وجود پیمان نامه با مسلمین، با آنان همدست شد. نعیم خدمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)سید و عرض کرد: «­ای رسول خدا! من مسلمان شده ام، اما هیچ یک از افراد قبیله ام از این موضوع آگاه نیست. بنابراین برای انجام هر گونه امری در خدمت شما هستم».

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)در جواب فرمودند: «به هر شکل که می­توانی این جمعیت را متفرق کن».

نعیم ابتدا به سوی یهود بنی قریظه رفت و پس از ابراز دوستی و بیان روابط نزدیک گذشته گفت: «وضعیت شما و قریش در نبرد با محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم یکسان نیست. اینجا (مدنیه) وطن و شهر شماست. خانواده و اموال شما در اینجاست. اینها آمده­اند که ضربه­ای به محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) بزنند و اگر نتوانستند، راه خویش می­گیرند و به شهر و دیار خود باز می­گردند، بعد شما می­مانید و مسلمانان».

پس بهتر است، قبل از شروع جنگ، از قریش چند نفر گروگان بگیرید تا مجبور شوند در موقع خطر به حمایت شما اقدام کنند. پس از آن مخفیانه به سمت قریش آمد و گفت: «به من خبر رسیده است که محمد «صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم» با یهود بنی قریظه به توافق رسیده است و آنان از موضعگیری خود علیه مسلمانان سخت پشیمان شده­اند و برای جبران گذشته می­خواهند چند نفر از شما را گروگان بگیرند و به مسلمانان بدهند تا آنها را گردن زنند. هوشیار باشید و به آنها گروگان ندهید. روزی که قرار بود یهود حمله خود را از داخل مدینه و مشرکان از بیرون مدینه آغاز کنند، پس از ساعت­ها انتظار، یهود حمله خود را شروع نکرد، وقتی قریش دلیل تأخیر را جویا شد، یهود، پیشنهاد نعیم را مطرح کرد. سرانجام اتحاد مشرکان و یهودیان تبدیل به اختلاف شدید گشت و یهود دست از یاری آنان برداشت. قریش پس از مدتی با کمبود علوفه، آذوقه، سردی هوا و توفان رو به رو شد و با تحمل

شکستی سخت به خانه­های خود بازگشت.[4]

بنابراین یکی از عوامل شکست جبهه حق در هر سطحی، پراکندگی و اختلاف است. حق با چندگانگی و عدم هماهنگی یارانش، ضعیف و ناتوان می­شود و باطل بایگانگی و هماهنگی حامیانش، قوی و نیرومند می­گردد.[5]

امیر المؤمنین (علیه السلام)  چه زیبا این مطلب را گوشزد می­فرمایند: «آنها در يارى كردن باطل خود، وحدت دارند، و شما در دفاع از حق متفرّقيد! شما امام خود را در حق نافرمانى كرده و آنها امام خود را در باطل فرمانبردارند!» [6]

«انی و الله لا ظن ان هولاء القوم سیدالون منکم باجتماعهم علی باطلهم و تفرقکم عن حقکم .....».

در نتیجه ایجاد تفرقه و دشمنی میان اقوام و گروه­های مختلف جامعه و دامن زدن به اختلافات مذهبی و قومی، از مهمترین اصول بنیادین عملی استکبار جهانی برای اعمال سلطه به کشورهای جهان سوم است.[7]

گاردنر در کنفرانس جهانی تبشیر در دینبورگ، یکی از راه­های غلبه مسیحیت بر مسلمانان و زمینه سازی برای تبشیر و جذب به سوی مسیحیت را شکستن اتحاد، همدلی و همکاری صمیمانه میان مسلمانان و ایجاد تفرقه و جدایی میان پیروان دو مذهب شیعه و سنی به ویژه در کشور ایران می­داند.[8]

دشمنان و استعمارگران به خوبی دریافته­اند که هیچگاه نمی­توانند بر مسلمانان یک دل و متحد در برابر دشمنان، تسلط پیدا کنند. پس باید این وحدت را به اختلاف تبدیل کنند تا زمینه نفوذ و سلطه را برای خود فراهم کنند.[9]

فرعون­های زمان روی همین اصل بر ملت­های ضعیف، حکومت کرده و همواره آنان را در برابر یکدیگر در حال جنگ و نزاع نگاه می­دارند: «إن فرعون علا فی الارض و جعل اهلها شیعا».[10]

توجه به همین معناست که امام سجاد (علیه السلام) ، اختلاف و پراکندگی دشمنان را طلب می­فرمایند: «خدایا مشرکان را به یکدیگر مشغول بدار و بدین وسیله آنها را از گرد مسلمانان دور بدار.»[11]

2. بردگی فکری مسلمانان

انسان ظرفیت ذهنی محدودی دارد و در اغلب اوقات نمی­تواند تمام جهات یک مسئله را ملاحظه کند، از این روست که اگر یک سلسله اشتغالات ذهنی داشته باشد، دیگر قادر نیست در دیگر مسائل نیز غور کند، یا اگر او را به یک سلسله مسائل پیش پا افتاده مشغول کنند دیگر درباره مسائل مهم زندگی خود چندان نمی­تواند اندیشه کند. این حقیقتی است که استثمارگران کاملا به آن پی برده­اند. به همین جهت برای آنکه بتوانند با خاطری آسوده، مصالح جامعه­ای را قربانی امیال و هوس­های خودشان کنند، مردم را به مسائل بی­اهمیت و یا کم اهمیت سرگرم کرده، تا از اندیشیدن درباره مسائل کلی جهان اسلام باز بمانند. این روش همان چیزی است که می­توان آن را بردگی فکری نامید؛ چرا که انسان­ها ناگزیر درباره‌ی  همان اموری اندیشه می­کنند که دشمنان خواسته­اند و دیگر ­مجالی برای فکر کردن درباره مصالح و مفاسد خودشان را ندارند.

اختلافات مذهبی و کشمکش­های مردم با یکدیگر یکی از بهترین زمینه­ها را برای کسانی که بخواهند فکر آنان را در یوغ بندگی خود درآورند، فراهم می­سازد. به همین جهت استثمارگران همیشه می­کوشند میان افراد یک جامعه، اختلافات مذهبی به وجود آورند و یا اگر اختلافی وجود دارد تا آنجا که قدرت دارند دامنه آن را توسعه دهند، چون در چنین هنگامی، نیروی فکری مردم، صرف درگیری­های مذهبی می­شود و قهراً چنین

انسان­هایی برای هر نوع بردگی فکری آمادگی خواهد داشت.[12]

3: نابودی دولت­های اسلامی

یکی از پیامدهای وخیمی که اختلافات بین مسلمین در پی دارد نابودی دولت­های اسلامی است. اختلافات شیعه و سنی پس از وفات پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، موجب انحراف جریان دولت اسلامی شد و این اختلافات تا به آنجا پیش رفت که امپراطوری عظیم عثمانی که در واقع نمایشگر حکومتی اسلامی بود فرو ریخت و به این ترتیب بزرگترین دولت اسلامی از بین رفت.

دولت عثمانی که از اوایل سده 14 با سرعت رو به رشد گذاشت، در قرن 17 میلادی بخش­هایی از اروپا را نیز به خود افزود. [13] اما متأسفانه پس از مدتی این دولت اسلامی دچار افول و نابودی شد. بی­شک نمی­توان عواملی چون دخالت بیگانه، عدم اجرای دقیق احکام اسلامی و ... را در فروپاشی امپرطوری عثمانی نادیده گرفت. اما باید گفت اختلافات شیعه و سنی یکی از بیشترین نقش­ها را در این زمینه ایفا کرده است.

دولت صفویه که به دولتی شیعی موسوم است، یکی از دشمنان سرسخت امپراطوری عثمانی است. دشمنی و رقابت سیاسی صفویه با عثمانی که از آغاز سده دهم هجری (شانزدهم میلادی)، با تشکیل این دولت شیعه مذهب در ایران آغاز شد، یکی از مهمترین علل فروپاشی دولت عثمانی است.

از آنجا که عثمانی خطری برای کشورهای اروپایی محسوب می­شد، کشورهای مسیحی غرب با نفوذ در دربار صفویه و تحریک آنها علیه عثمانی قصد داشتند این دولت را از بین ببرند. تقسیم جهان اسلام در سده دهم هجری به چهار قدرت عثمانیان، صفویه در ایران، ازبکان در ماوراء النهر، مغولان (گورکانیان) در هند و دشمنی و جدال بین برخی از این دولت ها، راه نفوذ غرب در ممالک اسلامی را هموار ساخت که در دراز مدت به فروپاشی قدرت و دولت مسلمانان منجر شد.[14]

4. تجزیه سرزمین­های اسلامی

همان طور که اتحاد پیروان یک مذهب مترقی برای پیشبرد اهداف استثماری مانع بزرگی است، اجتماع گروه زیادی در یک منطقه جغرافیائی تحت عنوان «هموطن» نیز ممکن است مزاحمت­هایی برای استثمارگران به وجود آورد. چون این اجتماع بزرگ که مردم آن در یک منطقه خاص، گرد آمده و همه خود را در غم و شادی و مصلحت و مفسده یکدیگر شریک می­دانند، نیروی عظیمی است که می­تواند مانع از اجرای نقشه­های استثماری باشد. به همین جهت کسانی که می­خواهند زندگی مردم این منطقه را وسیله اهداف شوم خود قرار دهند مقدمات تجزیه این گونه سرزمین­ها را فراهم می­آورند.

استثمارگران برای تجزیه این گونه از سرزمین­ها به راه­های مختلفی متوسل می­شوند، از جمله این که برخی از مردم آن را تحت عناوینی مانند مذهب، نژاد، زبان و یا چیزهای دیگر تحریک می­کنند که خواهان تجزیه قسمتی از آن کشور بزرگ گردند و این تحریک­ها همچنان ادامه پیدا می­کند. استثمارچیان آن قدر به مردم تحریک شده کمک­های گوناگون می­کنند که خواه ناخواه دولت مرکزی به ستوه آید و با تجزیه‌ی  آن بخش از سرزمین خود که مثلا دارای مذهب یا نژاد یا زبان خاصی است موافقت کند و به همین ترتیب این تحریک­ها پس از تجزیه یک بخش دوباره تکرار می­شود تا بخش­های دیگر نیز از آن جدا شود. به طوری که پس از یک قرن یک کشور مثلا سیصد میلیون نفری به چند کشور کوچک تقسیم گردیده است و قهرا چنین کشورهایی خیلی آسان تر از آن کشور بزرگ ممکن است تحت استثمار و بردگی سودجویان درآیند.

بنابراین اختلاف میان مسلمانان مهمترین ابزاری است که دشمنان در تجزیه سرزمین­های آنان به کار می­گیرند.

در این باره می­توان به کشور هندوستان اشاره کرد که بر اثر اختلافات شیعه و سنی به دو کشور هند و پاکستان تقسیم شد و تا به امروز این دو کشور اسلامی با یکدیگر کشمکش دارند.[15]

5. دشمن شناسی نادرست

گاه اختلاف و پراکندگی میان یک امت تا جایی پیش می­رود که خودی ها، یکدیگر را دشمن می­پندارند و به جای توجه به دشمن واقعی، یکدیگر را نشانه و هدف گرفته و زمینه نابودی خود را فراهم می­کنند.[16] در این فرآیند پیروان مذاهب با تعصب­های کورکورانه و بدون در نظر داشتن شرایط جامعه اسلامی و با فراموش کردن دشمن اصلی، در برابر یکدیگر صف­آرایی می­کنند.[17] آنها به جای مبارزه با استعمار وحشی و خونخوار و ستیز با استکبار جهانی، چنگال قهر خود را متوجه مسلمانان همکیش خود ساخته و به جای قیام علیه ستمکاران و چپاولگران جهانی که تمام تلاششان نابود ساختن اسلام و تعالیم قرآن کریم است، کمر همت به قتل و مبارزه با مسلمانان می­بندند.[18]

رهبر معظم انقلاب اسلامی در ایران، این خطر را چنین گوشزد می­فرمایند: «مواظب باشید که دشمن در سنگر خودی جا نگیرد. مواظب باشید که شما به جای تهاجم به دشمن به خودی حمله نکنید، عالم به زمان باشید. یعنی دشمن و دوست و عرصه مبارزه را بشناسید.»[19]

امروزه رژیم صهونیستی تغییراتی در متن قرآن داده است و نسخه­هایی از این قرآن تحریف شده را در سطح جهان توزیع کرده است. 16 آیه از قرآن حذف شده است و برخی آیات جابجا شده است. آیه­های حذف شده مربوط به یهودیان، تاریخ و تخلفاتشان می­باشد.[20] در مقابل مسلمانان به جای مقابله با چنین حرکتی، به جان یکدیگر افتاده­اند و از شناخت دشمن حقیقی قرآن غافل مانده­اند.

مرحوم کاشف الغطاء بسیار دردمندانه این مصیبت را بیان می­کند: «راستی کدام مصیبتی اسفبارتر و دردناک­تر از این که مسلمانان با دست خود یکدیگر را نابود کنند و غافل باشند و یا خود را به نادانی بزنند که دشمنی که آنان را آلت دست خود قرار داده چه نقشه­هایی علیه آنان طرح کرده.»[21]

6. عدم دفاع از یکدیگر در برابر دشمن

هانونو مستشرق فرانسوی رسما اعلام کرد که: «مسلمانان در سرتاسر جهان از شرق تا غرب عالم دارای یک رابطه مشترک و برادری دینی هستند که دل یک مسلمان شرقی برای یک مسلمان در فرانسه می­تپد، همین ارتباط عامل آن شده که امت واحدی را تشکیل دهند، از این رو لازم است از هر راه شده این رابطه را قطع کنیم تا غرب بتواند اهداف خویش را در مشرق زمین پیاده نماید»[22]

هدف دشمنان این است تا با ایجاد اختلاف به اهداف خود برسند که از آن با عنوان سیاست «جدایی بینداز و حکومت کن» یاد می­شود. [23] زیرا در این حالت، مسلمانان از یکدیگر در برابر دشمن دفاع نخواهند کرد و هر گروه، گروه دیگر را به دلیل خصومت و دشمنی در مقابل دشمن حقیقی اسلام، تنها خواهد گذارد.

رهبر معظم انقلاب در ایران اسلامی در این زمینه می­فرمایند: «... آن روزی که سنی فلسطینی زیر فشار است، یک عده­ای را با این شعار، با این تبلیغات که اینها سنی هستند، شما شیعه هستید سعی می­کنند نگذارند کمک کنند. امروز که شیعه لبنان زیر فشار است به یک عده­ای می­گویند شما سنی هستید اینها شیعه هستند به آنها کمک نکنید ...»[24]

7. اتحاد با دشمن

اختلاف و تفرقه علاوه بر آنکه شناخت دشمن را برای افراد، سخت می­کند، آسیب دیگری نیز دارد و آن اینکه ممکن است گروه یا گروه­های درگیر، با دشمنان اصلی خود، برای نابودی رقیب متحد شوند. از این گونه انحرافات در تاریخ بسیاری می­توان یافت.

به عنوان نمونه پس از تجزیه عثمانی، حکومت­هایی که به وسیله‌ی  استعمارگران نصب شدند، همسو با حرکت­های استعماری در جهت تفرقه و تجزیه امت اسلامی حرکت کردند. به همین دلیل عملکردها و جهت­گیری هایشان در داخل و خارج از کشورشان، علیه مصالح کل مسلمانان و به نفع استعمار بوده است، چه از طریق پیمان­های سیاسی ـ نظامی و اقتصادی، چه از طریق کمک گرفتن از استعمار به صورت نقدی، نظامی، تسلیحاتی و ... .

بنابراین سیاستمداران این گونه کشورها به جای تلاش در جهت اتحاد مسلمین، به اتحاد و پیوند با استعمارگران و دشمنان مسلمین می­پردازند و با آنها ارتباط برقرار می­کنند. ثمره این اتحاد آن است که امت اسلامی روز به روز ناتوان تر می­شود. مرحوم کاشف الغطاء با اشاره به این مطلب می­فرمایند: «شما فلسطین را با دست دولت­های عربی و اسلامی به قتل رسانیدید تا ذبح شرعی و به دست مسلمانان و رو به قبله باشد و بدین ترتیب، خوردن و بلعیدن آن برای شما امپریالیست­ها و صهیونیست­ها حلال باشد».[25]

گفتار دوم: پیامدهای عقیدتی تفرقه

مهم­ترین پیامدهای عقیدتی تفرقه عبارت­اند از:

 1. فرقه گرایی

با فاصله گرفتن از اسلام اصیل و جدایی دین از سیاست، جدایی مقام دینی و معنوی از مقام سیاسی و اجرایی و تبدیل خلافت به سلطنت، فرقه سازی­ها و تمایلات فرقه ای، که خود یکی از پیامدهای تفرقه و پراکندگی مسلمانان بود، در جامعه اسلامی رو به رشد و گسترش نهاد.[26]

یکی از گام­های مهمی که دشمنان اسلام برای در هم شکستن مجد، عظمت و اتحاد مسلمانان و ایجاد جو تفرقه و اختلاف میان آنان برداشته و بر می­دارد، جریان فرقه سازی و مذهب تراشی و ساختن دین­های دروغین و استعماری است، تا به این وسیله اسلام و عقائد مذهبی مسلمانان را نابود سازند.

دستور العمل استعمارگر پیر انگلیس به جاسوس­های خود در مناطق اسلامی، در این زمینه چنین است: «تبلیغ عقاید و مذاهب من­درآوردی و ساختگی در مناطق اسلامی با برنامه ریزی آگاهانه و منظم».

آنان معتقدند نشر و تبلیغ این مذاهب جعلی نبایستی منحصر و محدود در مراکز تشیع باشد بلکه در میان فرقه­های چهارگانه‌ی  اهل تسنن نیز باید مذاهبی این گونه، انتشار یابد.[27]

در نهایت می­توان گفت اختلاف مسلمانان در صدر اسلام، موجب پدید آمدن دو فرقه اساسی شد. پس از آن، اختلافات آنان بالا گرفت و هر اختلاف اندک سبب پدید آمدن فرقه­ای میان مسلمانان شد.

2. تکفیر

این پدیده، عموما بر خواسته از تنگ نظری، بدبینی، مطلق اندیشی و جهل به معتقدات و مبانی اندیشه دیگران بوده و بیشترین زیان را متوجه جامعه و فرهنگ اسلامی کرده است. بسیاری از کشمکش­های خونین فرقه ای، قتل و حبس اندیشمندان و نیز نابودی آثار ارزشمند فکری، ناشی از چنین روش و منشی بوده و اکنون نیز به قوت خود باقی است. خوارج بر مبنای «تکفیر» گرد هم آمدند و به عنوان فرقه­ای رسمی آغاز به کار کردند، و این روند هم چنان میان گروه­های سیاسی، کلامی و فقهی، ادامه دارد. در تاریخ اسلام به نمونه­های بسیاری از تکفیر بر می­خوریم. دامنه آن، حتی به اختلاف­های فقهی کشیده شد که بنای اصلی آن، بر پذیرش و قبول و حتی مأجور بودن است. امامان شیعه با گشودن باب اجتهاد و تأویل، جلوگیری از تنگ نظری و بدبینی نسبت به مخالفان، پرهیز دادن از خودخواهی و استبداد در رأی، و معامله مسلمانی با مخالفان مذهبی، کوشیدند از رواج چنین پدیده­ای جلوگیری کنند. تبیین برداشتی گسترده از اطلاق عنوان «مؤمن»، مصداق ایمان دینی، نجات بخشی آن، سخت­گیری در شرایط تکفیر و جلوگیری از اتهام مخالفان مذهبی به کفر و بی­دینی، از ظاهر و مفهوم بسیاری از روایات به دست می­آید. سیره و سخنان آنان حاکی از این است که اگر چه جایگاه همگان در ایمان، تقرب الهی و منزلت معنوی یکسان نیست، اما ایشان دایره عنوان مسلمانی و ایمان نجات بخش را، از بسیاری از مخالفان مذهبی و حتی برخی از اصحاب تندرو خود، وسیع تر می­دانستند. این در حالی است که در عصر آنان، گاهی موضوعات و اختلافات حاشیه ای، چون پذیرش داوری دیگران و یا حدوث و قدم قرآن و چه بسا توجه به مباحث کلامی و برخی پرسش­های اعتقادی، موجب اتهام به کفر می­شد. به عنوان نمونه، حضرت علی (علیه السلام)  بعد از جریان حکمیت، در قنوت نماز خود، افرادی نظیر معاویه، عمر و عاص، ابوموسی اشعری و ابواعور سلمی را نفرین کرد، اما به تکفیر آنان نپرداخت و با آنها به عنوان کافر معامله نکرد.

چنان که صادق آل محمد (علیه السلام)  نیز می­فرمایند: «ملعون ملعون من رمی مؤمناً بکفر و من رمی مؤمناً بکفر فهو کقتله؛ ملعون است و ملعون، آنکه به مؤمنی نسبت کفر دهد. و هر که مؤمنی را به کفر متهم نماید، چنان است که وی را به قتل رسانده باشد».[28]

3. نسبت دادن عقاید نادرست به یکدیگر

یکی از پیامدهای وخیم دیگری که اختلاف دارد، آن است که دو گروه عقاید نادرستی را به یکدیگر نسبت می­دهند. از آنجا که آنان با هم اختلاف دارند، از روی حدس و گمان عقایدی را به یکدیگر نسبت می­دهند. البته نمی­توان نقش عناصر تفرقه افکن را نیز نادیده گرفت. اگر این حد از اختلاف نبود و دو فرقه در کنار یکدیگر به بحث می­نشستند، در می­یافتند بسیاری از تصوراتشان نسبت به حریف، باطل و پوچ است.

به عنوان مثال برخی از اهل سنت تصور می­کنند: شیعیان مهرهای خود را می­پرستند. شیعیان هم اهل سنت را به دشمنی با اهل بیت(علیهم السلام)  متهم می­کنند.[29] یا اهل سنت معتقدند شیعیان قرآنی غیر از قرآن آنها دارند[30] و قائل به تحریف قرآن هستند از این رو کافرند.[31] حال آنکه اگر اختلاف وجود نداشت، چنین تصورات باطلی هم وجود نداشت.

یکی از عقاید اشتباه که شیعیان به آن متهم هستند غلو است. گروهی از دشمنان ائمه(علیهم السلام)  دست به یک نیرنگ شیطانی زدند و در قالب دوست اخباری مشتمل بر غلو و مدح ائمه(علیهم السلام)  جعل کردند. هدفشان هم این بود که جامعه اسلامی با شنیدن این اخبار خلاف اسلام از ائمه(علیهم السلام)  روی گردان شوند و پیروانشان را طرد و تکفیر کنند.[32] شیعه در طول تاریخ خود بیشترین ضربه را از ناحیه غلات خورده است. بعضی موارد آن را می­توان چنین بر شمرد: مخدوش کردن چهره ائمه(علیهم السلام) ، مخدوش کردن چهره اصحاب ایشان، فراهم کردن دستاویزی برای دشمنان اسلام به منظور کوبیدن شیعه، هدر دادن بسیاری از نیروهای ائمه(علیهم السلام)  و پیروانشان که صرف مبارزه با غلات می­شد.[33]

ابراهیم بن ابی محمود می­گوید: به حضرت امام رضا(علیه السلام)  گفتم: «ما اخباری را در فضایل امیرالمؤمنین(علیه السلام)  و فضائل شما از مخالفان شما می­شنویم که مانند این اخبار را نزد شما نمی­یابیم، آیا ما این اخبار را قبول کنیم؟ امام در جواب می­فرمایند: «ای پسر ابی محمود مخالفان ما اخباری را در فضائل ما جعل کردند و این اخبار را سه قسم کردند، قسم اول اخباری که مشتمل بر غلو درباره ماست. قسم دوم اخباری که مشتمل بر کوتاهی در منزلت ماست. قسم سوم اخباری که مشتمل بر تصریح به طعن و مذمت دشمنان ماست. پس وقتی که مردم اخباری را بشنوند که درباره ما غلو کرده و مثلا نسبت ربوبیت به ما داده است، شیعه ما را تکفیر می­کنند و به آنان نسبت می­دهند که به ربوبیت ما اعتقاد دارند». و وقتی که مردم اخباری را بشنوند که مشتمل بر کوتاهی در منزلت ماست درباره ما معتقد به تقصیر ـ تنزل ائمه از جایگاه حقیقی خود ـ می­شوند. و وقتی که اخباری را بشنوند که مشتمل بر طعن­ها و مذمت­ها درباره دشمنان ماست که تصریح به نام آنان کرده است، متقابلا ما را با ذکر نام مورد طعن و مذمت قرار می­دهند.[34]

نتیجه­گیری

نتایج به دست­آمده از این نوشتار عبارت­اند از:

1.                 ایجاد تفرقه میان مسلمانان راهکار همیشگی دشمنان اسلام بوده است که از دیرباز تا کنون مورد استفاده قرار می­گیرد.

2.                 تفرقه میان مسلمانان پیامدهای سیاسی متعددی به دنبال داشته است که برخی از آنها عبارت­اند از: پیروزی باطل بر حق، بردگی فکری مسلمانان، تجزیه سرزمین­ها و نابودی دولت­های اسلامی، اتحاد با دشمنان و ... .

3.                 مهم­ترین پیامدهای عقیدتی تفرقه میان مسلمانان نیز عبارت­اند از: فرقه­گرایی، تکفیر همدیگر و نسبت دادن عقاید نادرست به یکدیگر.

منابع

1.                    قرآن کریم

2.                    نهج البلاغه

3.                    صحیفه سجادیه

4.                    آذرنوش، آذرتاش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، نشر نی، تهران، 1379،

5.                    آقا نوری، علی، امامان شیعه و وحدت اسلامی، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، 1387،

6.                    اسحاقی، سید حسین، نسیم همبستگی: از اتحاد ملی تا انسجام اسلامی، مرکز پژوهش­های اسلامی صدا و سیما، قم، 1386،

7.                    اصفهانی، رضا، بردگی فکری، قلم، تهران، 1337،

8.                    ثواقب، جهانبخش، نگرشی تاریخی بر رویارویی غرب با اسلام، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1379،

9.                    جمالی، نصرت الله، عوامل سقوط حکومت ها در قرآن و نهج البلاغه، نهاوندی، قم، 1378،

10.                 حسینی، سید کمال، دشمن شناسی از دیدگاه قرآن، لوح محفوظ، تهران 1386،

11.                 دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، تهران، 1377،

12.                 زمانی، محمد حسن، آشنایی با استشراق و اسلام شناسی غربیان، انتشارات بین المللی المصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، قم، 1388،

13.                 صادقی، سید غلامحسین، تشیع و تسنن، مرکز پژوهش­های اسلامی صدا و سیما، قم، 1381،

14.                 صالحی نجفی آبادی، نعمت الله، غلو: درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین، کویر، تهران، 1384،

15.                 فتحی شقاقی، جهاد اسلامی، امام خمینی، شیعه و سنی، مسئله فلسطین، ترجمه: هادی خسرو شاهی، اطلاعات، تهران، 1375،

16.                 گروهی از نویسندگان، عوامل پیروزی و شکست، مرکز تحقیقات اسلامی نماینده ولی فقیه در سپاه، ناشر: نویسنده، بی­جا، 1378،

17.                 گروهی از نویسندگان، ره آورد گفتمان، معاونت پژوهشی دفتر نماینده مقام معظم رهبری در امور اهل سنت بلوچستان، دفتر نماینده مقام معظم رهبری در امور اهل سنت بلوچستان، قم، 1379،

18.                 لطیفی پاکده، لطف علی، انسجام اسلامی: زمینه ها، مبانی، موانع و راهکارهای اتحاد اسلامی، دفتر عقل، قم، 1388،

19.                 منصور نژاد، محمد، رویکردی دینی به مسئله وحدت و همگرایی، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تهران، 1387،

20.                 موثقی، سید احمد، استراتژی وحدت در اندیشه سیاسی اسلام، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1371،

21.                 موثقی، سید احمد، علل و عوامل ضعف و انحطاط مسلمین در اندیشه سیاسی و آرای اصلاحی سید جمال الدین اسد آبادی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1378،

22.                 همتی، همایون، نقد و تحلیلی پیرامون وهابیگری، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1367،

 



[1] .  آذرنوش، آذرتاش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، نشر نی، تهران، 1379، ص 504.

[2] .  دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، تهران، 1377، ج 5، ص 6848.

[3] .  همان، ج 1، ص 151 و آذر نوش، آذر تاش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، همان، ص 179.

[4] .  مرکز تحقیقات اسلامی نماینده ولی فقیه در سپاه، عوامل پیروزی و شکست، ناشر: نویسنده، بی­جا، 1378، صص 151ـ 149. برای این مورد می­توان نمونه­های فراوانی را در تاریخ اسلام به ویژه زمان حکومت امام علی (علیه السلام)  نام برد. برای مطالعه بیشتر ر.ک: همان، صص 155ـ 152.

[5] .  همان، صص 155 و 152.

[6] .  نهج البلاغه، ترجمه دشتی، خطبه 25.

[7] .  حسینی، سید کمال، دشمن شناسی از دیدگاه قرآن، لوح محفوظ، تهران 1386، ص 261.

[8] .  زمانی، محمد حسن، آشنایی با استشراق و اسلام شناسی غربیان، انتشارات بین المللی المصطفی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، قم، 1388، ص 220.

[9] .  حسینی، سید کمال، دشمن شناسی از دیدگاه قرآن، همان، ص 278.

[10] . همانا فرعون در زمین تکبر و گردنکشی آغاز کرد و میان اهل آن سرزمین تفرقه و اختلاف افکند. قصص: 4.

[11] .  صحیفه سجادیه فیض الاسلام، دعای 27.

[12] .  اصفهانی، رضا، بردگی فکری، قلم، تهران، 1337، صص 90 و 89 و 78.

[13] .  منصور نژاد، محمد، رویکردی دینی به مسئله وحدت و همگرایی، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تهران، 1387، ص 155.

[14] .  ثواقب، جهانبخش، نگرشی تاریخی بر رویارویی غرب با اسلام، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1379، ص 217.

[15] .  اصفهانی، رضا، بردگی فکری، همان، ص 83 ـ 81.

[16] .  جمالی، نصرت الله، عوامل سقوط حکومت ها در قرآن و نهج البلاغه، نهاوندی، قم، 1378، ص 140.

[17] .  صادقی، سید غلامحسین، تشیع و تسنن، مرکز پژوهش­های اسلامی صدا و سیما، قم، 1381، ص 104.

[18] .  همتی، همایون، نقد و تحلیلی پیرامون وهابیگری، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1367، ص 22.

[19] .  اسحاقی، سید حسین، نسیم همبستگی: از اتحاد ملی تا انسجام اسلامی، مرکز پژوهش­های اسلامی صدا و سیما، قم، 1386، ص 213.

[20] .  حسینی، سید کمال، دشمن شناسی از دیدگاه قرآن. همان، ص 101.

[21] .  موثقی، سید احمد، استراتژی وحدت در اندیشه سیاسی اسلام، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1371، ج 2، ص 373.

[22] .  زمانی، محمد حسن، آشنایی با استشراق و اسلام شناسی غربیان، همان، ص 82.

[23] .  همتی، همایون، نقد و تحلیلی پیرامون وهابیگری همان، ص 25.

[24] .  اسحاقی، سید حسین، نسیم همبستگی: از اتحاد ملی تا انسجام اسلامی، همان، ص 200.

[25] .  موثقی، سید احمد، استراتژی وحدت در اندیشه سیاسی اسلام، همان، ج 2، صص 371 ـ 369.

[26] .  موثقی، سید احمد، علل و عوامل ضعف و انحطاط مسلمین در اندیشه سیاسی و آرای اصلاحی سید جمال الدین اسد آبادی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1378، ص 96.

[27] .  همتی، همایون، نقد و تحلیلی پیرامون وهابیگری، ص 30 و اصفهانی، رضا، بردگی فکری، همان، ص 79.

[28] . آقا نوری، علی، امامان شیعه و وحدت اسلامی، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، 1387، صص 289 ـ 286.

[29] .  لطیفی پاکده، لطف علی، انسجام اسلامی: زمینه ها، مبانی، موانع و راهکارهای اتحاد اسلامی، دفتر عقل، قم، 1388، ص 77.

[30] .  فتحی شقاقی، جهاد اسلامی، امام خمینی، شیعه و سنی، مسئله فلسطین، ترجمه: هادی خسرو شاهی، اطلاعات، تهران، 1375، ص 179.

[31] .  لطیفی پاکده، لطف علی، انسجام اسلامی، زمینه ها، مبانی، موانع و راهکارهای اتحاد اسلامی، همان، ص 77.

[32] .  صالحی نجفی آبادی، نعمت الله، غلو: درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین، کویر، تهران، 1384، ص 78.

[33] .  معاونت پژوهشی دفتر نماینده مقام معظم رهبری در امور اهل سنت بلوچستان، ره آورد گفتمان، دفتر نماینده مقام معظم رهبری در امور اهل سنت بلوچستان، قم، 1379، ص 119.

[34] .  صالحی، نجف آبادی، نعمت الله، غلو: درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین، همان، صص 79 و 78.