معرفی برخی شاگردان امام جواد علیه السلام

ارم صادق


چکیده

مقدمه

نگاهی به زندگانی امام جواد علیه السلام

شاگردان امام جواد (علیه‌السلام)

1- فضل بن شاذان

تألیفات و آثارات

2- علی بن مهزیار

تالیفات و آثار:

3- عبدالعظیم حسنی

تالیفات و آثارات

4- احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی

تالیفات و آثارات:

5- محمد بن عیسی بن عبید بن یقطین

تالیفات و آثارات:

6- صفوان بن عیسی بیاع سابری

تالیفات و آثارات

7- زکریا بن آدم بن عبدالله بن سعد اشعری قمی

تالیفات و آثارات

8- حماد بن عیسی جُهنی

تالیفات و آثارات

فهرست منابع

 

چکیده:

بنابر مصادر تاریخی تعداد شاگردان امام جواد(علیه‌السلام) بالغ بر صد و سیزده نفر بودند که در زمینه های مختلف اخلاق و فقه و ... از امام علیه السلام احادیثی نقل کرده­اند. در این نوشتار به معرفی اجمالی و برخی آثار برجای مانده از شاگردان برجسته امام جواد علیه السلام که مورد توجه و قابل اعتماد حضرات معصومین علیهم السلام نیز بودند و مورد مدح ایشان قرار گرفتند، اشاره خواهد شد که عبارتند از فضل بن شاذان، علی بن مهزیار، محمد بن عیسی ابن یقطین، عبدالعظیم حسنی، حماد بن عیسی جهنی، زکریا بن آدم، سعید اشعری قمی، ابی نصر بزنطی و صفوان بن یحیی.

مقدمه

یکی از فعالیت مهم ائمه معصومین علیه السلام تربیت شاگردان و راویان بوده که در سایه تعلیمات ناب دینی پرورش و تربیت می­یافتند و احکام و معارف دینی را به مناطق دیگری که شعیان حضور داشتند، منتقل می­کردند؛ شاگردانی که علم و تقوی، مورد اعتماد بودن از مهمترین ویژگی­های ایشان بود.

استفاده از ابزار مهم تبلیغی تربیت شاگردان که از عصر رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و توسط خود ایشان آغاز شده بود، پس از رحلت ایشان به دست توانایی عترت پاکش و امامان معصوم ادامه یافت. اوج تربیت شاگردان را باید در زمان امام صادق علیه السلام مشاهده کرد که تعداد آنها به 4000 هزار نفر می­رسید. در عصر دیگر ائمه نیز به فراخور آزادی عملی که از آن برخوردار بودند و اقتضائات عصر و زمانی که در آن زندگی می­کردند، روش تربیت شاگردان ادامه یافت. در زمان امام جواد علیه السلام نیز شاگردان زیادی علی­رغم محدودیت­های که از سوی حکومت وقت برای ایشان اعمال می­شد، در محضر این امام همام تربیت یافته و تعالیم اهل بیت را منتشر ساختند. این نوشتار پس از معرفی اجمالی زندگی امام جواد (علیه السلام) و فعالیت علمی و فرهنگ آن امام همام، به معرفی برخی شاگردانی که در مکتب درسی ایشان و روایی ایشان تربیت یافتند، خواهد پرداخت؛ شاگردانی که هر کدامشان تالیفات زیادی داشتند و به خاطر ویژگیهای که در وجود ایشان بود، مورد تمجید امام جواد (علیه السلام) قرار گرفتند.

نگاهی به زندگانی امام جواد علیه السلام

محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی ابن الحسین بن علی ابن ابی طالب(علیه السلام) امام نهم از امامان دوازده گانه شیعیان و یکی از چهارده معصوم است. وی تنها فرزند امام رضا علیه السلام می­باشد.[1] سال تولد ایشان 195 هجری بوده[2] و بیشتر مورخین پانزدهم رمضان را روز ولادت آن حضرت می­دانند.[3] مادر ایشان از خاندان قطبیه بود که با چند نام خوانده شده است: سبکیه، مرسیه، ریحانه، دره، ام البنین و سکینه که ممکن است همان سبکیه باشند و امام رضا علیه السلام اسم شان را خیزران نامیده است[4] و شهادت این بزرگوار در آخر ذی القعده سال 220 به دست معتصم عباسی رخ داد[5] و با توجه به دیدگاه معروف، سن حضرت در هنگام شهادت 25 سال بوده ولذا حضرت را می­توان جوان ترین امامان به شمار آورد و به همین جهت بوده که برخی مردم در مورد امامت ایشان دچار شک و تردید شدند.

امام جواد علیه السلام در زمینه های مختلف علوم و معارف اسلامی در زمان کوتاه امامتشان فعالیت­های مأثری انجام دادند که می­توان آنها را در دو زمینۀ کلی دانست. یکی از آن­ها مناظرات امام جواد علیه السلام بود که در زمان مأمون و معتصم صورت می­گرفت و حضرت در همان سن کم به سؤالات مشکل در حوزه­های مختلف عقاید و احکام پاسخ می­گفتند و مردم از علم شان استفاده می کردند و بخش دوم احادیث امام جواد علیه السلام می­باشد که در زمینه­های مختلف فقهی، اعتقادی، اخلاقی به یادگار مانده است.[6]

آغاز امامت امام جواد علیه السلام هم زمان با آغاز قرن سوم هجری است. تا این زمان مدینه مهد علم و دانش و مرکز حوزه فقه و فرهنگ بوده است. مدینه­الرسول از زمان هجرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مرکز وحی الهی و پایگاه فقه و فرهنگ و تمدن اسلامی بوده و در زمان امام جواد علیه السلام اگر چه ایشان تحت فشار خلفای عباسی قرار داشتند، باز هم در هر فرصتی، دست از فعالیت­های فرهنگی نمی­کشیدند. امام جواد علیه السلام در مدینه، حوزه فقه و فرهنگ مدینه را حفظ کردند و به تربیت شاگردان و متخصصان بزرگ در این زمینه پرداختند.[7]

از دیگر اقدامات مهم امام جواد علیه السلام در دوران امامتشان حفظ ارتباط با شیعیان و شاگردان و تشکیل نهاد نمایندگی با مشارکت افراد امین و متعهد بود. ایشان از طریق ارتباط با وکلا و نمایندگی­های خویش تلاش های فرهنگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی را انجام می­دادند، به سوالات شرعی آنها پاسخ می­گفتند و از طریق دریافت خمس و هدایا و نذورات امور اقتصادی شیعه را مدیریت می کردند.  نمایندگان آن حضرت در اهواز، همدان، سیستان، ری، بصره، واسط و بغداد، کوفه و قم مستقر بوده اند.[8] شیخ طوسی از صد و سیزده نفر از این افراد نام می­برد که از محضر امام علیه السلام بهره بردند و صدها حدیث و روایت مسند از حضرتش در موضوعات گوناگون معارف اخلاق و فقه از حضرت گزارش کردند.[9] علی بن مهزیار اهوازی، ابوهاشم داود بن قاسم جعفری، عبدالعظیم حسنی، احمد بن محمد بزنطی، علی بن اسباط کوفی، احمد بن محمد بن خالد برقی از اصحاب معتمد و ثقه امام علیه السلام بوده و بیش از دیگران از وی نقل حدیث کرده اند.[10] علاوه بر این، عثمان بن سعید عمری و عمرو بن فرات از نواب حضرت بودند و ایوب بن نوح، جعفر بن محمد یونس احول احسین بن سلم بن حسن و محمد بن حسین کوفی از روات امام جواد علیه السلام به شمار می­روند. در ادامه به معرفی برخی از این راویان و شاگردان امام جواد علیه­السلام خواهیم پرداخت.

شاگردان امام جواد (علیه‌السلام)

1- فضل بن شاذان

فضل بن شاذان بن خلیل ازدی نیشابوری، ابومحمد، از دانشمندان بزرگ و گرانقدر شیعه در اواسط قرن سوم هجری است. اصل خاندانش از قبیله ازد و اهل یمن بودند که در دوستی علی علیه السلام شهرت یافته و در تشیع قدمی راسخ داشته اند. فضل در عصر امام عسگری علیه السلام جامع­ترین و بزرگترین دانشمند شیعه است. فضل در محیطی می زیست که مرکز روحانیت و علوم و فنون عامه بوده و شیعه در فشار و تحت مراقبت قرار داشته است وی پس از سفر به شهرها و کشورهای مختلف برای تحصیل و کسب علم و حدیث و فقه و کلام و تفسیر و علوم دیگر و فنون اسلامی به وطن خود نیشابور بازگشت و در آنجا به تألیف و تصنیف و رواج مکتب اهل بیت پرداخت. فضل غیر از چهار معصوم علیهم السلام (امام رضا، امام جواد، امام هادی و امام عسگری علیهم­السلام) از جمعی از فقهای نامی و محدثین بزرگ نیز روایت کرده است.[11] نجاشی نیز می نویسد: «فضل از امام رضا و امام جواد علیهما­السلام روایت کرده است، او دانشمندی موثق و یکی از فقها و متکلمین بزرگ ماست و در میان شیعه دارای مقامی والا می باشد.»[12] نخستین دانشمندی که به طور قطع و یقین فضل را شاگرد امام رضا علیه السلام دانسته و از طریق او از آن حضرت نقل روایت کرده، شیخ صدوق است. سید حسن صدر می نویسد که او در همه فنون علمی تقدم دارد و در علوم مربوط به قرآن، فقه، حدیث و کلام و در میان طائفه شیعه دارای جلالت خاصی است.[13] از جمله استادان وی می­توان محمد بن ابی عمیر، حسن بن محبوب، محمد بن اسماعیل، صفوان بن یحیی، محمد بن حسن واسطی را نام برد و برخی شاگردان وی نیز علی بن قتیبه نیشابوری، دو برادرش علی و محمد بن شاذان سهل بن فارسی، عباس بن مغیره، حامد بن آزری، عبدالله بن بیهقی می­باشند.[14]

تألیفات و آثارات

در مورد تالیفات فضل بن شاذان راویان نظریات مختلفی دارند. شیخ طوسی تالیفات وی را سی و دو کتاب ذکر کرده و نجاشی چهل و هشت و کشی یک صد و هشتاد اثر می­داند. مهم ترین کتاب او و تنها کتابی که بطور کامل به دست ما رسیده، کتاب ایضاح است که قدمتش از لحاظ نگارش و محتوا کم نظیر است و قصد فضل از تالیف این کتاب اثبات حقانیت مذهب شیعه جعفری با استناد به آیات و روایات است. وی پس از هشام بن حکم، یونس بن عبدالرحمن و سکاک جانشین آن بزرگواران در رد بر مخالفین بوده است. آثار دیگر او کتاب­های رجال، العین، الوعید، استطاعت، رد بر اهل تعطیل، مسائلی در علم، اعراض و جواهر، علل ایمان، اثبات رجعت و رد بر غالیان محمدیه است. آرامگاه این شاگرد امام علیه السلام تقریبا یک فرسخ از نیشابور فاصله دارد و زیارتگاه عام و خاص می باشد.[15]

2- علی بن مهزیار

علی بن مهزیار دورقی اهوازی، ابوالحسن، از فقها و دانشمندان شیعه و از روات و محدثان موثق احادیث امامیه شیعه بوده و در وثاقت او شک و تردیدی وجود ندارد. وی از پدر نصرانی به دنیا آمد و گویند که خود او نیز در آغاز نصرانی بوده که بعد در کودکی همراه پدرش مسلمان شده است و خداوند نیز بر او منت نهاد و به او تفقه در دین آموخت. وی در اصل از هندیجان بود و پس از آن که به اهواز آمد به اهوازی شهرت یافت. علی بن مهزیار از امام رضا علیه السلام و امام جواد علیه السلام حدیث نقل کرده و از جانب امام جواد و امام هادی علیه السلام وکالت و نیابت داشته و از اصحاب و یاران ایشان بوده است. نامه ها و توقیعاتی که از طرف امام جواد علیه السلام و امام هادی علیه السلام در امر شیعه اهواز به وی نوشته شده، همگی بر جلالت قدر او دلالت دارند. در کتب رجال مسطور است که این توقیعات نشانگر آن است که او در نقل روایت موثق و صحیح­الاعتقاد بوده است؛ ضمن اینکه هیچ دانشمندی از او نکوهش نکرده است. امام جواد علیه السلام در بیست و یک نامه پاسخ سوالات وی را داده است. حدود روایات منسوب به او به 473 مورد می رسد.

در اینجا مناسب است یکی مکاتبات امام جواد(علیه­السلام) با علی بن مهزیار که در آن از موقعیت این عالم صالح تمجید شده، آورده شود:

«ای علی، خدا به تو پاداش نیک عطا فرماید و تو را در بهشتش جای دهد و خواری دنیا و آخرت را از تو باز دارد و خدا تو را با ما محشور گرداند. ای علی من تو را آزمودم و در نصیحت و طاعت و خدمت و احترام تو کوشیدم و بر آنچه که بر تو واجب بود، قیام کردم، پس اگر بگویم مانند تو را ندیدم امیدوارم که صادق باشیم. خدا پاداش تو را بهشت فردوس قرار دهد و کار تو و خدمت تو در سرما و گرما و شب و روز بر من مخفی نیست، از خدا درخواست می کنم وقتی همه خلایق را در روز قیامت جمع کرد رحمتی به تو ببخشد که دیگران بر آن غبطه خورند. همانا او شنونده دعاست.»[16]

درباره مرتبۀ تقوای او گفته اند پس از اینکه آفتاب طلوع می کرد، سجده می نمود به حدی که جبهه و پیشانی او از شدت سجده پینه بسته بود و برای هزار نفر از برادران دینی همان دعایی را می کرد که برای خود می نمود.[17]

تالیفات و آثار:

علی بن مهزیار دارای تالیفاتی است که بیشتر آن ها در فقه می باشد و نشانگر قدرت علمی اوست. بعضی از آن ها عبارتند از کتاب الوضوء، الصلوۀ، الزکاۀ، الصوم، الحج، الطلاق، الحدود، الدیات، التفسیر، الفضایل، العتق و التدبیر، التجارات و الاجارات، المکاسب، المناسب، الدعاء، التجمل و الموده، المزار، الرد علی الفلاۀ، الوصایا، الحواریث، الخمس، الشهادات، الملاحم، التقب، الاشرب، فضائل المؤمنین و برهم، زهد، النوادر.

با بررسی موضوعات کتابها می­توان گفت که علی بن مهزیار، فقیه( 21 کتاب در فقه) مفسر، محدث (کتابهای اخلاقی فضایل و زهد)، متکلم (کتاب الرد علی الغلات) و عارف (کتاب تقیه) بوده است.[18]

وفات این شاگرد ناب امام علیه السلام بعد از سال 254 و مدفن وی در اهواز می باشد.[19]

3- عبدالعظیم حسنی

عبدالعظیم بن عبدالله علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی ابن ابی طالب، مکنی به ابوالقاسم و ابوالفتح و مشهور به عبدالعظیم از اعقاب امام حسن مجتبی علیه السلام و از عالمان و راویان بزرگ حدیث است. پدرش عبدالله و مادرش دختر اسماعیل بن ابراهیم بود. سال تولد وی بین سال های 180 تا 200 قمری تخمین زده می­شود و احتمالاً در زمان امام موسی بن جعفر علیه السلام کودکی بیش نبوده است. وی معاصر با زمان هفت تن از خلفای عباسی بوده است(هارون، امین، معتصم، واثق، متوکل، منتصر و مستعین) و این دوران، عصر ظهور نهضت های فکری و پیدایش مذاهب التقاطی در دنیای اسلام به شمار می­رود. علاوه وی در این دوان که مصادف با شرائط خفقان و سرکوب بوده، ایشان از طرف متوکل عباسی تحت تعقیب بوده و در حال تقیه به سر برده است. عبدالعظیم در روزگار امام هادی علیه السلام به قصد زیارت مرقد امام رضا علیه السلام و یا به قولی به دستور مستقیم ایشان، خانواده خود را در مدینه گذاشت و به عراق رفت و سپس روانه ری شد و به طور مخفیانه در خانه یکی از شیعیان سکنا گزید و مخفیانه با شیعیان ارتباط داشت. در اثر فعالیت های او بود که شیعیان ری رو به افزایش گذاشتند و تشیع در این دوره رو به گسترش نهاد. عبدالعظیم حسنی مردی صاحب ورع، پارسا، پرهیزگار، دیندار، خداپرست، معروف به امانت­داری، دارای صداقت لهجه، دانا به امور دین، گویای توحید و در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوی و عمل بعد بر تمام معاصرین خویش برتری داشته است. وی اتکای کامل و توسل تامّی به حضرات معصومین داشته و به تمام معنا از ائمه دین تبعیّت می­نموده است. مدتی با امام هادی علیه السلام مکاتبه و مراسله داشت و بدان وسیله اخذ علم و حدیث می نمود و هم چنین عقاید خود را بر امام هادی علیه السلام عرضه کرد و ایشان وی را تصدیق کردند و فرمودند: «انت ولینا حقا» یعنی تو به معنای واقعی نماینده و دوست ما هستی. علاوه بر خوشه چینی از خرمنه علم آسمانی امامان معصوم، عبدالعظیم در محضر درس افرادی همچون ابراهیم بن ابی محمود خراسانی، بکار بن مروم کمونه ای نیز شرکت می­کرد. و شاگردان زیادی را نیز تربیت کرد که از جملۀ آنها ابوتراب رویانی، ابوجعفر برقی، عبیدالله بن حسین علوی می باشند. شاگرد وی ابوتراب رویانی در بیان مقام علمی و دانش استاد خویش از قول ابوحماد رازی گفت است: «بر امام هادی علیه السلام وارد شدم و مسائلی را پرسیدم. هنگام وداع به من فرمود: هر وقت چیزی از امر دینت به تو سخت و مشکل شد از عبدالعظیم سوال کن و او را از جانب من سلام برسان.» عبدالعظیم مورد اعتماد ائمه علیه السلام بوده است و امام رضا علیه السلام پیام خود را به شیعیانش توسط وی ابلاغ فرمودند.

تالیفات و آثارات

از عبدالعظیم روایات بسیاری در موضوعاتی چون خداوند و صفات وی، نبوت، امامت، استدلال های کلامی و احکام شرعی نقل شده است. آثاری نیز به او منسوب است از جمله دو کتاب به نام های خطب امیرالمومنین و یوم لیله.

4- احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی

وی صحابی امام هفتم، هشتم و نهم و از محدثان و فقهای برجسته شیعه در روزگار خود و نیز از اصحاب اجماع بوده است. وی از اصحاب مورد اعتماد و مورد توجه و محترم نزد این سه امام بزرگوار بود.[20] کشی او را در شمار شش فقیه مهم و از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهم­السلام نام برده و این شش تن، طبقه سوم اصحاب اجماع را تشکیل می دهند.[21] بزنطی از عالمان متقدم امامیه در کوفه نیز به شمار می آمد. وی به سال 153 هجری در کوفه متولد شد و چهار سال از امام رضا علیه السلام جوان تر بوده است.[22] خاندان او در کوفه از جمله خاندان های معتبر امامی بوده اند وی به تصریح منابع در فرصت های برای استفاده از ائمه علیه السلام نزد ایشان می شتافت. بزنطی از محضر درس شیوخی نیز استفاده کرده است که از شمار آن­ها می توان عبدالله بن سنان، حماد بن عثمان، ابان بن عثمان و عاصم بن حمید را برشمرد و در فهرست شاگردان ابراهیم بن هاشم، حسین بن سعید اهوازی، احمد بن محمد برقی، حسن بن محبوب و علی بن مهزیار نام برد.[23] از نظر گرایش مذهبی در مورد او گفته شده که پس از شهادت امام کاظم علیه السلام نخست در شمار قائلان به وقف قرار داشت، اما در پی مکاتبه ای با امام رضا علیه السلام به امامت آن حضرت ایمان آورد.[24]

بزنطی در منابع امامیه از اعتبار بالایی برخوردار است. شیخ طوسی او را توثیق کرده است. نجاشی او را نزد امام رضا علیه السلام و امام جواد علیه السلام عظیم المنزله دانسته است. هم چنین وی را در شمار اصحاب اجماع آورده­اند.[25] محقق حلی از بزنطی به عنوان یکی از فقیهان متقدم امامیه یاد کرده که نقش او در گسترش دانش فقه تا عصر وی هم چنان مورد توجه بوده است.[26]

تالیفات و آثارات:

ابن ندیم از دو کتاب به نام­های مارواه عن الرضا (علیه السلام) و کتاب الجامع به عنوان آثار بزنطی یاد کرده و شیخ طوسی در المسائل خود به نام این دو کتاب اشاره کرده است.

5- محمد بن عیسی بن عبید بن یقطین:

محمد بن عیسی بن عبید بن یقطین، ابوجعفر مولی اسد بن خزیمه که به عبیدی نیز معروف است.[27] وی محدث، فقیه، کثیر الروایه و صاحب آثار و تألیفات بسیار است و در بغداد[28]، در محله «سوق العطش» سکونت داشت.[29] شیخ طوسی در رجال از وی در شمار اصحاب امام رضا علیه السلام نام می برد.[30] نجاشی از او تجلیل نموده و او را از بزرگان اصحاب دانسته است و او را دانشمندی موثق و مورد اعتماد و کثیر الروایه که تصانیفی نیکو داشت و از امام جواد علیه السلام هم به مکاتبه هم شفاهی روایت کرده است، یاد می­کند.[31] محمد بن عیسی در سند بیش از دویست و سی حدیث قرار دارد. این محدث پرکار از شاگردان و راویان امام رضا علیه السلام، امام جواد علیه السلام، امام هادی علیه­السلام و امام عسکری علیه السلام بوده و با امام هادی علیه السلام شفاهاً و یا مکاتبی ارتباط داشته است. تاریخ وفات محمد بن عسی معلوم نیست، اما دوره امام حسن عسکری علیه السلام را درک کرده و بعد از عصر آنحضرت، خبری از محمد بن عیسی در منابع نیست، بنابراین تاریخ وفات او بین سالهای 254 تا 260 هجری باید بوده باشد.[32]

تالیفات و آثارات:

آثار و تالیفات او عبارتند از: الامامی، الامل و الرجاء، بعد الاسناد، قرب الاسناد، ثواب الاعمال، التجمل و المروه، التوقیعات، الضیاء، الطوائف، اللؤلو، المعرفی، النوادر و بسیاری آثار دیگر که نجاشی در رجال خود ذکر کرده است. تنوع تالیفات محمد بن عیسی نشان می دهد که او در زمینه های فقه، حدیث، تفسیر و کلام، صاحب نظر بوده است.[33]

6- صفوان بن عیسی بیاع سابری:

او محدث وارسته، ثقه، جلیل، عابد و زاهد، فقیهی برجسته و از شیعیان امام کاظم و امام رضا و امام جواد علیهم السلام است. شیخ طوسی گفته است صفوان، مولای بجلی و مکنا به ابومحمد، فروشنده جامه­های نرم و ظریف سابری، اوثق و اعبد مردم دوران خویش، نزد اهل حدیث بوده است. وی شبانه روز صد و پنجاه رکعت نماز می گذارد و در هر سال سه ماه روزه می گرفت و سالی سه نوبت زکات مال می پرداخت، شاید علت آن بوده که وی با عبدالله بن جندب و علی بن نعمان در بیت الله الحرام عهد بسته بودند که هر کدام از دنیا رفتند، آن که بعد زنده بماند، نماز و روزه به نیابت او به جای آوردند. عبدالله و علی پیش از او از دنیا رفتند و صفوان تا زنده بود به عهد خود وفا کرد. نجاشی او را به کمال وثاقت و جلالت قدر ستوده است و گفته صفوان در نزد امام رضا علیه السلام مقامی ارجمند داشت. کشّی او را از رجال امام موسی کاظم علیه السلام برشمرده و نیز از سوی امامان رضا و جواد علیهما السلام وکالت داشت. وی از گرایش به واقفیه سالم ماند و در زهد و عبادت مقام والایی داشت. صفوان علاوه بر احادیث بسیاری که بدون واسطه از امام کاظم، امام رضا و امام جواد علیهم السلام اخذ کرد، از طریق چهل نفر از اصحاب صادق علیه السلام نیز از آن حضرت روایت نقل نموده است. وی 30 کتاب تالیف کرد که جز چند کتاب ذیل از آن ها اطلاعی در دست نیست. صفوان از اصحاب اجماع بوده که عموم علمای شیعه به فقاهت و وثاقت آنها تصریح کرده اند و احادیث آنان را صحیح دانسته اند. صفوان به سال 210 هجری در مدینه وفات یافت و امام جواد علیه السلام برای او حنوط و کفن فرستاد و به اسماعیل بن موسی بن جعفر علیه السلام دستور داد که بر او نماز گزارد.[34]

تالیفات و آثارات

شمار تالیفات صفوان بن یحیی به 30 عدد می­رسد که هم اکنون تنها از چند کتاب از این تالیفات اطلاع داریم: الوضوء، الصلواۀ، العجم، الزکاۀ، البیع، الزاء، النکاح، الطلاق، الفرائض، الوصایا، العتق و التدبیر، المحبه و الوظائف بشارات المدین و النوادر.[35]

7- زکریا بن آدم بن عبدالله بن سعد اشعری قمی

وی یکی از مهم ترین و برجسته ترین محدثان و اصحاب ائمه علیه السلام در قم بوده که کسی در عظمت و بزرگی منزلتش تردید نکرده است. نجاشی از وی با تعبیر ثقه، جلیل، عظیم القدر و «کان له وجه عند الرضا علیه السلام» یاد کرده است.[36] شیخ طوسی نیز وی را در شمار اصحاب امام صادق علیه السلام، امام کاظم و امام رضا علیهم­السلام ذکر کرده است.[37] وی در جای دیگر او را جزو وکلای ممدوح ائمه علیه السلام دانسته[38] و ایشان را در قم عهده دار مقام وکالت از جانب امام جواد علیه السلام معرفی کرده است.[39]

زمانی که علی بن مسیب به امام رضا علیه السلام عرضه داشت که در همه اوقات امکان درک محضر ایشان را ندارد و در این موارد به چه کسی می بایست مراجعه کند؟ آن حضرت فرمودند: از زکریا بن آدم که امین دین و دنیاست.[40] زمانی که امام رضا علیه السلام قصد خروج از قم را داشتند به زکریا بن آدم فرمودند: در قم بمان که خداوند به وسیله تو از اهل قم دفع بلا می سازد، همان سان که به وسیله قبر شریف امام کاظم علیه السلام از اهل بغداد بلاها را دفع می کند.[41]

تالیفات و آثارات

تالیفات زیادی برای زکریا بن آدم ذکر نشده است. شیخ طوسی و نجاشی مجموعه ای از مسائل مربوط به امام رضا علیه السلام و یک کتاب حدیثی را به وی نسبت داده اند.[42]

8- حماد بن عیسی جُهنی

او از راویان برجسته و محدثان مورد وثوق و ارجمند شیعه و از اصحاب اجماع می باشد که همه علماء و صاحب نظران وی را تصدیق و به فقاهتش اذعان و اقرار نموده اند. او دراصل کوفی بود ولی در بصره سکونت داشته است. وی محضر چهار امام را درک کرد. (امام صادق، امام کاظم، امام رضا و امام جواد علیهم السلام) و از امام صادق علیه السلام هفتاد حدیث شنید اما از شدت احتیاط که مبادا کم و زیادی در نقل عبارات آنها واقع شود، تنها بیست حدیث از آن حضرت بازگو نمود. روزی از امام کاظم علیه السلام استدعای دعا کرد تا خداوند خانه و همسر و فرزند و پسر و خدمتکاری به او عنایت فرماید و حج خانه خدا را همه ساله نصیب او سازد. پس آن حضرت چنین دعا کرد: «بار خدایا بر محمد و آله محمد درود فرست و خانه ای و همسری و پسری و خادمی و پنجاه سال حج به او روزی فرمای». حماد پنجاه حج را با دعای امام علیه السلام انجام داد و وقتی می خواست پنجاه و یکمین حج را انجام دهد، قبل از احرام بستن می خواست غسل کند، اما در رودخانه سیل او را برد و غرق شد و در سن نود و چند سالگی درگذشت و نزدیک مدینه مدفون شد.[43]

تالیفات و آثارات

از جمله کتبی که به حماد منسوب است می­توان به این موارد اشاره کرد: کتاب الزکاه، کتاب الصلواه، کتاب النوادر. وی در سند بیش از هزار حدیث واقع شده که در کتب معتبر و مجامع حدیثی آمده است.[44]

فهرست منابع

1ـ القرآن الکریم

2ـ الخطیب ابوبکر محمد بن علی تاریخ بغداد دارالکتب العربی بیروت، بی تا.

3ـ احمدی، حبیب الله، امام جواد الگوی زندگی، فاطمیا قم، 1390 اول.

4ـ حائری، محمد بن علی، جامع الرواه، انتشارات آیه الله مرعشی قم، 1403.

5ـ حسینی تفرشی، میر مصطفی، نقد الرجال، بی نا، تهران، 1318.

6ـ حلی محقق، جعفر حلی، المعتبر، چاپ سنگی، بی نا، 1318.

7ـ خویی، سیدابوالقاسم معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواه، نشر توحید، قم، 1413.

8 ـ صدوق (ابن بابویه) ابوجعفر محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، چاپ مهدی لاجوردی، قم 1363.

9 صدر، سیدحسن، تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام، انتشارات الاعلمی، تهران، بی نا.

10- طبرسی، محمد بن علی، احتجاج طبرسی به کوشش ابراهیم بهادری و محمد هادی، قم، 1413.

11ـ طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، به کوشش محمد صادق ال بحرالعلوم نجف، 1380.

12ـ طوسی، محمد بن حسن(شیخ الطائفه)، اختیار معرفه الرجال، بی نا، مشهد، 1348.

13ـ طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، الغیبه به کوشش عبادالله طهران و علی احمد ناصح قم، 1411.

14- طوسی، محمد بن حسن، رجال، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. بی­تا.

15ـ عطاری، قوجانی عزیز الله، مسند امام جواد علیه السلام، مشهد کنگره جهانی امام رضا (علیه‌السلام)، بی نا.

16ـ قمی، شیخ عباس قمی، سفینه البحار، دارالمرتضی، بیروت، 1355.

17- قمی، شیخ عباس قمی، منتهی الامال، انتشارات راه ظفر، تهران، 1380.

18- کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، 1391.

19- محمد زاده، مرضیه محمدزاده، محمد بن علی امام جواد علیه السلام، انتشارات دلیل ما، قم، 1390.

20- مامقانی، تنقیح المقال، نجف مطبعه المرتضوی.

21-  مفید، محمد بن محمد بن نعمان، ارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، بیروت، 1414.

22- نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1391.

 

 



[1]. تاریخ بغداد، ج 3، ص 55.

[2]. ارشاد، ج 2، ص 273.

[3]. کافی، جلد 1، ص 492.

[4]. عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 48.

[5]. منتهی الامال، ج 2، ص 617.

[6]. احتجاج، ج 2، صص 447ـ 480.

[7]. امام جواد الگوی زندگی، ص 176.

[8]. رجال شیخ طوسی، ص 197.

[9]. همان، ص 197.

[10]. مسند امام الاجواد، صص 275 ـ 316.

[11]. محمد بن علی امام جواد علیه السلام، صص 174 ـ 175.

[12]. رجال نجاشی، ص 216، و سفینه البحار، ج 2، ص 348.

[13]. تاسیس الشیعه، ص 344.

[14]. معجم رجال الحدیث، ج 13، ص 324.

[15]. نقد الرجال، ص 266.

[16]. الغیبه، ص 226.

[17]. اختیار معرفه الرجال، ص 460.

[18]. الفهرست طوسی، ص 114.

[19]. جامع الرواۀ، ج 1، ص 604.

[20]. الفهرست طوسی، ص 36.

[21]. اختیار معرفه الرجال، ص 810.

[22].

[23]. معجم الرجال الاحادیث، ج 2، ص 236.

[24]. الغیبه، ص 71.

[25]. اختیار معرفه الرجال، ص 556.

[26]. المعتبر، ص 104.

[27]. رجال طوسی، ص 435.

[28]. رجال نجاشی، ج 2، ص 218.

[29]. همان، ج 2، ص 219.

[30]. رجال طوسی، ص 393.

[31]. رجال نجاشی، ج 2، ص 218.

[32]. علی بن محمد امام جواد علیه السلام، ص 180.

[33]. رجال نجاشی، ج 2، ص 219.

[34]. معجم رجال الحدیث، ج 9، ص 128.

[35]. همان، ج 9، ص 128.

[36]. تنقیح المقال، ج 1، ص 447.

[37]. رجال طوسی، ص 200.

[38]. الغیبه، ص 211.

[39]. اختیار معرفه الرجال، ص 503.

[40]. همان، ص 595.

[41]. همان، ص 594.

[42]. الفهرست طوسی، ص 73.

[43]. همان، ص 61.

[44]. همان، ص 61.