زیبا
زهرا زیدی
1-3. جذبه و
تأثیر قرآن از نظر مستشرقان
2-3. اعجاز
علمی قرآن و مستشرقان
3-3. اعجاز و
زیبائی ادبی قرآن از منظر مستشرقان
4-3. اعجاز
بیانی قرآن از دید مستشرقان
5-3. اعتراف
مستشرقان به اعجاز وحیانی بودن قرآن
4. بررسی شبهات
واردة بر اعجاز قرآن از سوی مستشرقان
1-4. تحدی قرآن
و ترس اعراب از نیروی اسلام
2-4. فقدان
انسجام و نظم در قرآنی و نقد
مستشرقان عمدتا به آن دسته از اندیشمندان غربی گفته می شود که راجع به امور
مختلف موجود در مشرقزمین مطالعاتی داشتهاند. در این نوشتار اعجاز قرآن
کریم از دیدگاه آنها مورد بررسی قرار خواهد گرفت. بر اساس مهمترین یافتههای
این نوشتار، مستشرقان معروف جهان غرب در برابر عظیم بیکران قرآن کریم سرِ تعظیم فرو
آورده، به اعجاز آن در ساحتهای گوناگون ـ همچون اعجاز بیانی، اعجاز علمی،
اعجاز معرفتی و ... ـ اذعان کردهاند.
قرآن
کریم آخرین سروش آسمانی است که بر آخرین پیامبر
حضرت محمد6 نازل شد و جهانیان را به نور و کمال هدایت نمود .
قرآن
فقط یک کتاب نیست بلکه یک معجزة عظیم الهی است که یکی از نشانه و علامت بزرگ بر
صادق بودن آن حضرت میباشد. از این روست که اعجاز قرآن از همان آغاز ظهور اسلام
مورد توجه ویژه ی مسلمانان و مخالفان قرار گرفت.
قرآن
معجزة جاوید پیامبر اسلام 6و دلیل نبوّت و راستگویی پیامبر6است. اعجاز قرآن کریم در
ساحتهای مختلفی به اثبات رسیده است. از آن جمله اعجاز در الفاظ،
محتوا، عدم
تناقض در مفاهیم، آهنگ پیشگوئیها، اخبار غیبی و تحدّی و
غیره.
دلیل
اعجاز قرآن آن است که پس از چهارده قرن هنوز کسی نتوانسته است به تحدّی قرآن پاسخ
دهد و سورهای همانند آن بیاورد.
عظمت
قرآن کریم چنان است که توجه مستشرقان فراوانی را به خود جلب کرده است، چنانکه در
ابعاد مختلف عظمت و اعجاز قرآن کریم، نظریاتی گوناگونی از مستشرقان به چشم
میآید.
تلاش
نگارنده در این تحقیق جمعآوری نظریات مستشرقان راجع به اعجاز قرآن
است.
مهمترین واژگان دخیل در این نوشتار عبارتاند
از:
دیدگاه های لغتنويسان راجع به واژه «اعجاز»، تقريبا با يکديگر
همنواست؛ به گونه اي که ابن فارس مي گويد:
«واژه معجزه از مصدر اعجاز، مشتق از «عجز» مي باشد که به معناي ناتواني
و نيز پايان و انتهاي هرچيز است.»[1]
«عجز بر وزن فلس يعني ناتواني و اعجاز به معنای عاجز کردن است و
در قرآن نیز چنین آمده است:
«وَمَا أَنتُمْ
بِمُعْجِزِين»[2]
«شما نمىتوانيد [خدا را] درمانده كنيد.»[3]
راغب اصفهانی نیز در این باره می نویسد:
«ريشه و اصل واژه «معجزه» تأخر از چيزي و وقوع آن به دنبال امري است؛
ولي در عرف به معناي قصور و ناتواني از انجام کار، متداول گرديده است.»[4]
بنابراين مي توان چنين گفت که به لحاظ لغوی، اعجاز به معناي ناتوان کردن
و معجزه به معناي ناتوانی است.
اما راجع به معنای اصطلاحی اعجاز باید یادآور شد که انديشمندان مسلمان
در این باره ديدگاه واحدي ندارند.
طریحی در این باره می نویسد:
«معجزه امري است خارق العاده که مطابقت با ادعاي نبوت داشته همراه با
تحدي است.»[5]
سيوطي بر این باور است که معجزه امري است خارق عادت که در مقام محاجه
آورده مي شود و ديگران از آوردن آن عاجز باشند. [6]
محقق خوئي (ره) راجع به تعریف اصطلاحی معجزه می
نویسد:
«کسي که مقامي را از ناحيه خداوند دعا مي کند به عنوان گواه بر صدق
گفتارش عملي انجام دهد که قوانين طبيعت را بشکند، به طوري که ديگران از انجام دادن
آن عمل عاجز و ناتوان باشند، چنين عمل خارق العاده را معجزه و انجام دادن آن را
«اعجاز» مي نامند.[7]
علامه طباطبايي (ره) نیز در تعریف معجزه
میگوید:
«معجزه عبارت از امري است خارق العاده که دلالت کند که ماوراء، در طبيعت
و امور مادي تصرف کرده است، و اين به آن معني نيست که معجزه مبطل امر عقلي و ضروري
است.» [8]
با
وجود این، تعریف رایج و مشهور میان اندیشمندان مسلمان را می توان چنین معرفی
کرد:
معجزه عبارت است از کار خارق العاده ای که همراه با ادعای نبوت بوده و با
اراده خداوند متعال از شخص مدعی نبوت ظاهر می شود؛ ولی اگر کار خارق العاده ای از
بنده ای صالح سر زند که مدعی نبوت نباشد، کرامت نامیده می شود.[9]
استشراق در لغت به معنای تحقیق و علوم و آداب و رسوم شر قیان از طرف
دانشمندان غرب است.[10]
و مستشرق به فردی میگویند که این کار را انجام دهد.
استشراق در اصطلاح دو تعریف دارد:
تعریف عام: مجموعة تلاشهای علمی، غربیان برای شناسایی و شناساندن مردم
مشرق زمین.
تعریف خاص: اسلامشناسی به وسیلة غیر مسلمانان.[11]
قرآن
معجزه جاودان پیامبر اسلام و سند زنده حقانیت راه اوست. قرآن عزیز تنها معجزه حاضر
در عصر ماست که گواه همیشه صادق اسلام و راهنمای انسانه
است.
همه
ادیان الهی که قبل از اسلام وجود داشتند دارای یک پیامبر و هادی بودند که آن
پیامبران به تناسب زمان خود دارای معجزاتی بودند مانند معجزات حضرت ابراهیم، حضرت
موسی، حضرت عیسی :. با وجود این، معجزات آنها مختص به زمان خودشان بود. امّآ دین
مبین اسلام که با بعثت پیامبر6آغاز شد معجزهای متفاوت داشته معجزة جاودان و پایدار
که اعجاز آن از آغاز اسلام تاکنون حفظ شده است و تا روز قیامت حفظ خواهد شد و آن
کتاب جاودانی قرآن است.
قرآن
کریم با مبارزهطلبی و هماوردخواهی همگان را به این میدان فراخوانده تا اگر
میتوانند مانند آن،[12]
یا ده سوره[13]
یا حتی یک سوره[14]
همانند آن بیاورند، از این رو بر معجزه بودن خود تصریح و تأکید
میکند.
قرآن
کتابی است که از جهات گوناگون معجزه است امّا پرسش این است که جهات اعجاز قرآن
چیست؟ قرآن از چه ابعاد معجزه است؟ برخی ساحتهای اعجاز قرآن عبارتاند
از:
قرآن
از ابعاد و زوایای مختلف معجزه است و اعجاز آن به فصاحت و بلاغت منحصر نمیشود.
برخی از این ابعاد را خود قرآن به صراحتاً بیان کرده است و دربارة آنها «تحدّی»
کرده است و نسبت به برخی دیگر از وجوه اعجاز، در قرآن تحدی خاص نیامده است. این
موارد مشمول آیات تحدی به صورت عام قرار میگیرد.
امّا
هیچکس نمیتواند مدّعی بررسی همه جانبه ابعاد اعجاز قرآن باشد چرا که مسلّماً
بسیاری از رموز و شگفتیهای قرآن هنوز بر ما پوشیده مانده است، شاید بتوان گفت که
برشمردن همه وجوه اعجاز قرآن و بازشناسی دقیق آنها خود اعجازی دیگر است.[15]
1. فصاحت و
بلاغت:
قرآن یک معجزة ادبی است از جهت فصاحت و بلاغت که هیچ شعر یا خطبه و کلام عربی به
پایه ی آن نرسیده است.
2.
نظم خاص قرآن: نظم
خاص قرآن خود تأکید بر اعجاز آن است.
3.
امّی بودن آورندة
آن: اینکه معارف عالی قرآن با این همه جاذبه به وسیلة کسی آورده
شده که درس نخوانده بود، خود دلیلی بر اعجاز آن است.
4.
اخبار غیبی قرآن:
قرآن در موارد متعددی از اقوام گذشته که اثری از آنها نبود مثل قوم لوط و عاد و
ثمود و... سخن گفته است یا آنکه از وقوع حوادثی در آینده خبر داده است که پیشبینی
شکست ایران از روم که بعدها به وقوع پیوست، یکی از این نمونههاست.[16]
5.
اعجاز علمی قرآن و اسرار خلقت: قرآن
در مورد زوجیت گیاهان، حرکت خورشید و زمین ... در زمانی بحث کرد که همه از آن
بیخبر بودند.
6.
استقامت بیان: بروز
اختلاف و تعارض در کتابهای بشری امری غیرقابل اجتناب است، اما در قرآن کریم
هیچ اختلاف و تناقضی وجود ندارد به گونهای که پس از چهارده قرن کسی نتوانسته
یک مورد اختلاف یا تعارض را ارائه کند.[17]
قرآن
کتابی است که نمیتوان آن را با سایر کتب مقایسه کرد. قرآن یک کتاب آسمانی و وحیانی
است و از جهات و ابعاد گوناگون معجزه است. اما همیشه این کتاب عظیم هدف انبوه
تهاجمات و اشکالهای مستشرقان قرار گرفته است، امّا بسیاری از مستشرقان و پژوهشگران
حقیقتجوی غربی، در
برابر عظمت، اعجاز، جذابیت و ساختار قرآن سرِ تعظیم فرو آورده، سخن به اعتراف گشوده
که قرآن کتابی است که نظیری در دنیا ندارد.
دکتر
«واگلیری»، استاد دانشگاه ناپل میگوید: کتاب آسمانی اسلام، نمونهای از اعجاز است.
قرآن کتابی است که نمیتوان از آن تقلید کرد ... چطور ممکن است که این کتاب اعجاز
کار محمد 6 باشد، در صورتی که او یک نفر عرب درس ناخوانده بوده است. ما در این کتاب
مخزنها و ذخائری از دانش میبینیم که مافوق استعداد و ظرفیت باهوشترین اشخاص و
بزرگترین فیلسوفان و قویترین رجال سیاست است.[18]
مستشرقان زیادی وجود دارند که از جهت و ابعاد گوناگون قرآن را معجزه
میدانند که ما اینجا در مورد آنها به بحث میپردازیم.
قرآن
کتابی است که قلوب آدمیان را تحت تأثیر قرار میدهد و ناآگاهانه خواننده را به سوی
خود جذب می کند. این حقیقتی است که از آغاز همه معترف آن هستند و حتی دشمنانی که
گاهی با عناد و دشمنی وارد بحث و بررسی میشوند تحت تأثیر این کتاب عظیم قرار
میگیرند. «گوته» مستشرقان و شاعر بزرگ آلمانی در این باره
میگوید:
«ما
ابتدا از قرآن روی گردان بودیم، امّا طولی نکشید که این کتاب توجة ما را به خود جلب
کرد و ما را دچار حیرت ساخت تا آنجا که در برابر قوانین علمی و بزرگ آن سر تسلیم
فرود آوردیم.»[19]
دکتر
«ماردریس» نیز دربارة تأثیر فوقالعادهی قرآن مینویسد:
«سبک
قرآن بیگمان سبک کلام خداوند است ... از کارهای بیثمر است که انسان در صدد آن
باشد که تأثیر فوقالعادهی این نثر بیمانند را به زبان دیگر ادا کند، مخصوصاً به
زبان فرانسه که دامنهاش بسیار محدود است.»
ایشان در مدت 9 سال 63 سوره قرآن را به زبان فرانسه ترجمه کرد و در سال
1926 منتشر شد.[20]
فردی به نام «جان دیون پورت»
نیز در این باره مینویسد:
«قرآن به اندازهای از نقائض مبّرا و منزه است که نیازمند کوچکترین تصحیح
و اصلاحی نیست و ممکن است از اوّل تا آخر آن خوانده شود و انسان کمترین ناراحتی از
آن احساس کند، کشیشها ما را از خواندن این کتاب بازداشتهاند، امّا در واقع این
جاذبترین کتاب است.»[21]
«نولدکه» نیز که یکی از خاورشناسان بزرگ به شمار میرود، در مورد تأثیر
قرآن چنین میگوید:
«قرآن همواره بر دلهای کسانی که از دور با آن مخالفت میورزند، تسلط یافته
و آنها را به سوی خود جذب میکند.»[22]
امین
ریحانی مسیحی در نامهای که به علامه شیخ حسین کاشف العظاء نوشته،
میگوید:
«شما
میگوئید قرآن اعجاز میکند و این سخن واقعاً صحیح است. در دوران اقامتم در لندن و
نیویورک زیاد اتفاق ميافتاد که من قرآن را با همان لغت عربی، تلاوت میکردم که
نغمة دلربای آن همسایگانم را از خود بیخود کرده، عقل از سرشان به دوری کرده در
واقع این هم یکی از اعجاز قرآن است که آهنگ دلربای آن همه را به سوی خود مجذوب
میکند.»
همچنین «کارلتون. اسگون»
دکتر و انسانشناس آمریکائی میگوید:
«یکی
از مزایای عظیم قرآن، بلاغت آن است، قرآن هنگامی که درست تلاوت شود، چه شنونده به
زبان عربی آشنایی داشته باشد و چه نه، تأثیر شدیدی در او گذاشته و در ذهنش جا
میگیرد، این مزیّت بلاغی، قرآن قابل ترجمه نیست.»[23]
«امیل درمینگام» فرانسوی میگوید:
«قرآن کتابی است که نظیری ندارد و هر آیهای از قرآن گرچه دربارة زندگانی
خصوص پیامبر(ص) باشد، به گونهای بیان شده که روح را بیشتر از یک معجزه عقلی به
اهتزاز در میآورد»[24]
فردی
به نام «کینت گریک» استاد دانشگاه کمبریج،
دانشمند و قرآنپژوه است و کتابی نوشته به نام «قرآن را چگونه شناختم» و در این
کتاب از تأثیر و جاذبة قرآن چنین سخن میگوید:
«فردی که غیرمسلمان است و دربارة اعجاز قرآن و وحیانی بودن آن اعتقاد ندارد
همین که شروع به خواندن میکند تحت تأثیر قرار میگیرد و تا اینکه اندک اندک تأثیر
در او بیشتر میشود و من وقتی که برای اوّلین بار قرآن را بازکردم واقعاً متأثیر
شدم. امّا تصور کردم که اثری که در من پیدا شده استثنائی است، امّا بعداً با تمام
اروپائیانی که با قرآن تماس داشتند صحبتی داشتم و متوجه شدم که این حالت در همة
قرآن پژوهان (اروپائی) ایجاد میشود امّا مشروط بر اینکه قرآن عربی را بخوانند. چون
ترجمة آن، آنچنان جاذبیت ندارد. و تأثیر قرآن در خواننده دربارة اعتقاد نیست بلکه
تأثیر معانی و کلمات است. و اکنون که سی سال از اولین مطالعة من با قرآن میگذرد
باز هم مطالعة این کتاب مرا به سوی خود مجذوب میکنند.»[25]
قرآن
کتابی است که همة مطالب فلسفی، اخلاقی، قوانین دینی، سیاسی، اجتماعی و هر چیز دیگری
که انسان برای رسیدن صلاح و کمال به آن نیازمند است، را در خود جمع کرده است، این
در حالیست که تمام این معارفت نیز بر اساس اصل توحید بنا نهاده شده است. این در
واقع یکی از ساحتهای اعجاز علمی قرآن است که غربیها از این جهت بیشترین
استفاده را از قرآن بردهاند از این رو که بر این باورند که قرآن کتابی است که
بسیاری از علوم در آن جمع شده است.
مستشرقی به اسم «ژول لابوم» دربارة معجزة علمی و استفاده کل جهان از قرآن
مینویسد:
«دانش و علم جهانیان از سوی مسلمانان بدست آمد و مسلمین علوم را از قرآن که
دریای دانش است گرفتند، و نهرها از آن برای بشریّت در جهان جاری ساختند».[26]
آقای
«دینورت» هم معترف است که علوم دنیوی که در اروپا رواج پیدا کرده به خاطر قرآن است
وی مینویسد:
«واجب است اعتراف کنیم که علوم طبیعی و فلکی و فلسفة و ریاضیات که در اروپا
رواج یافت عموماً از برکت تعلیمات قرآن است و ما مدیون مسلمانانیم، بلکه اروپا از
این جهت شهری از اسلام است.» [27]
«هربرت جرج ونو» نیز دربارة اینکه قرآن منبع همه علوم است
میگوید:
«قرآن کتاب علمی و دینی و اجتماعی و تهذیبی و اخلاقی و تاریخی است ... هر
کس بخواهد تا دینی اختیار کند که سیر آن با تمدن بشر، پیشرفت داشته باشد، باید که
اسلام را اختیار کند و اگر بخواهد که معنی این دین را بیابد میباید به قرآن
مراجعه کند.»[28]
یکی
از وجوه اعجاز علمی قرآن برخورداری آن از اخبار غیبی است. و این بعد اعجاز نیز در
قرآن فراوان دیده می شود. قرآن کریم از حوادث گذشته یا آینده خبر داده است و
دقیقترین اخباری را که جز خدا کسی از آن خبر نداشت ذکر میکند.[29]
برخی
از مستشرقان نیز اعجاز اخبار غیبی قرآن را پذیرفتهاند به طور مثال بانو «لورا
واکیسا واگلیری» ایتالیائی، استاد ادبیات عرب و تاریخ تمدن اسلام در دانشگاه ناپل
ایتالیا میگوید:
«کتاب آسمانی اسلام نمونهای از اعجاز است ... در میان دیگر امتیازاتی که
قرآن دارد یکی پیشبینی حوادث آینده است و در قرآن توصیفی از وقایع و حوادثی را
میخوانید که قرنها پس از نزول قرآن صورت گرفته است، ما در این کتاب گنجینههائی
از دانش را میبینیم که مافوق استعداد و ظرفیت باهوشترین اشخاص و بزرگترین
فیلسوفان و قویترین رجال سیاسی است.»[30]
در
واقع میتوان گفت یکی از بارزترین ابعاد اعجاز قرآن پیشگوئی قرآن دربارة آینده و
اخبار عینی آن میباشد که مستشرقان نیز معترف این حقیقت
هستند.
قرآن
کتابی است که تمام محورهای زیبائی ظاهر سخن را هماهنگ ساخته و تمام قوانین ادبی سخن
را رعایت کرده است تا محتوای وحیانی و معارف ملکوتی را در حد اعلا به مخاطبان
برساند، از این روست که از جهت اعجاز ادبی نظیری در دنیا
ندارد.
«جرج
سیل» در مقدمه ترجمه خویش بر قرآن مینویسد:
«اسلوب قرآن بسیار زیبا و جوشان است و در بسیاری از آیاتش شیرینی و فخامت و
متانت موج میزند ... همین جذابیت بینظیر قرآن بود که مخالفان آن را سحر
دانستند.»[31]
«گوته» نیز در مقام اعتراف به اعجاز ادبی قرآن
مينویسد:
«درست نیست که ما قرآن را از جهت طراوت و شیرینی و زیبائی ادبیاش با کتابی
از کتب ادبی دیگری مقایسه کنیم ... چرا که قرآن در دل شنوندگانش باتمام قدرت نفوذ
کرده و متقاعدشان میساخت ... و با بلاغت و سخنان روان و زیبایش یک ملت وحشی را
به یک امّت متمدن تبدیل کرد».[32]
«هرشفلد» نیز در این باره مینویسد: «قرآن از جهت قدرت اقناع و بلاغت و
زیبائی ترکیب در جهان ادب نظیر ندارد».[33]
«کارل بروکلمان» که مؤلف کتاب «تاریخ الشعوب الاسلامیه» است در این کتاب
مینویسد: «آیات قرآن سرشار از ترسیمهای زیبای مطالب است لحن خطابی آن با نغمههای
موسیقی آیاتش عجین شده و احساس اصیل شاعرانه را بر ميانگیزاند.»[34]
یکی
از مستشرقین به نام «دیون پورت» دربارة اعجاز ادبی قرآن در کتاب خود به نام «عذر
تقصیر به پیشگاه محمّد 6و قرآن» مینویسد:
«قرآن از نظر ادبی شاعرانهترین اثر مشرق زمین است و قسمت اعظم آن نثری است
موزون و مسجّع ... وی میگوید: قرآن اثری است که به واسطة سنگینی عبارت آن خواننده
در آغاز رمیده میشود و سپس مفتون جاذبة آن میگردد و بالاخره بیاختیار مجذوب
زیبائیهای متعدد آن میشود»[35]
نتیجة کلام این است که قرآن در واقع کتابی است که از جهت ادبی نظیر ندارد،
و نمیتوان با کتبهای دیگر آن را مقایسه کرد و این مطلبی است که مستشرقان هم معترف
به این حقیقت هستند.
شاید
بتوان گفت که یکی از برجستهترین وجوه اعجاز قرآن اعجاز بیانی یا فصاحت و بلاغت
قرآن میباشد که مورد اتفاق همه دانشمندان و علمای محقق است. تعابیر قرآن اعم از
حروف و کلمات قرآن جایگاهی خاص و سنجیده شده دارند به شکلی که هر تعبیری از تعابیر
قرآن، اگر جایگزین با تعبیر مشابه آن شود و یا حذف گردد فصاحت و بلاغت قرآن دچار
خدشه میشود صاحبنظران و برخی از مستشرقان نیز معتقدند که اگر لفظی از عبارت قرآن
حذف شود و سپس در تمامی زبان عرب تأمل گردد تا مناسب آن پیدا شود یافت
نمیشود.
یکی
از مستشرقان مشهور و برجستة تاریخ اسلام فردی به نام «فیلیپ حتی» است ایشان با
نوشتن کتابی به نام «تاریخ عرب» (به زبان عربی) بر معارف قرآن و زندگانی
پیامبر6اشکال وارد کرده و دشمنی خود را در این کتاب با اسلام نشان داده است امّا با
وجود این، وی نیز اعجاز بیانی قرآن را قبول کرده و در این باره
مینویسد:
«اگر
به یاد بیاوریم که فقط به برکت قرآن این معجزه تاریخ صورت گرفته که لهجههای مختلف
اقوام عرب زبان یکی شد و مانند لهجههای رومی به صورت زبانهای مستقل درنیامد،
میتوانیم از این جهت میزان ادبی آن را بدانیم. زبان قرآن آهنگ دارد و در اوج بلاغت
است امّا شعر نیست.»[36]
یکی
از بارزترین ابعاد اعجاز قرآن وحیانی بودن آن است. یعنی در واقع این کتاب خدا و
کلام الهی است که توسط خداوند به پیامبر(ص) نازل شده است. و آن هم پیامبری که امّی
است و امّی بودن پیامبر(ص) در واقع دلیل واضح و روشن بر وحیانی بودن قرآن است و هر
فرد عاقل که قرآن بخواند از طریق محتوا و معارف آن به خوبی میفهمد که این کلام بشر
نیست بلکه کلام ما فوق بشر یعنی وحی است. و این حقیقتی است که همه متفکّران معترف
به آن هستند. یکی از مستشرقانی به نام آقای «توماس کارلایل» نیز معترف اعجاز معرفتی
و محتوائی قرآن است و میفرماید:
«ترجمة قرآن به زبان دیگر بسیاری از زیباییهای متن عربی قرآن را از بین
میبرد و یک انسان اروپائی نمیتواند با خواندن ترجمة قرآن مانند یک عرب بهره ببرد.
در عین حال یک اروپائی صفحات روزنامه را که خیلی روان و روشن است خوب و روان
میخواند، امّا عبارت زیادی را مرور میکند تا یک مطلب مفید را پیدا کند. ولی قرآن
کریم تمام آیاتش مشتمل بر مطالب مفید است. آیات قرآن – برخلاف داوری اشتباه افرادی
مثل برادی – جرقههای نوری است که نفس پاک محمد(ص) در خلوتهای سکوت آنها را
برافروخته و چون از دل برخاسته لاجرم به دل مینشیند.
همچنین برخی از دانشمندان غربی همچون دکتر موریس بوکای فرانسوی، جان دیون
پورت انگلیسی و چند تا مستشرقان دیگر قرآن را کتاب وحیانی که توسط پیک جبرئیل به
پیامبر(ص) نازل شده میدانند.
این
گروه مستشرقان وقتی با جستجو و تحقیق فراوان به این نتیجه رسیدند و این حقیقت
وحیانی بودن قرآن را به استدلال کشف کردند از آئینهای سابق مسیحیت و یهودیت دست
برداشته رسماً به دین مبین اسلام گرویدند و کتبهای زیادی نیز نوشتند که به خاطر
اختصار از بیان مطالب آنها خودداری میشود.[37]
همین
اعجاز معنوی قرآن است که توسط آن قرآن تحدّی کرده است و جدیدترین تهاجم غربیان
(برخی از مستشرقان) علیه تحدی قرآن و اعجاز قرآن سورههای جعلی اینترنتی است که
اواخر سپتامبر 1997 با مؤلف مجهول ایستگاهی مخصوص به نام (America online) تأسیس شد. و 4 سوره روی اینترنت منتشر شدند و به
خاطر شکایت مسلمانان حذف شدند امّا بعداً دوباره توسط دو شرکت
آمدند.
اسامی چهار سورة اینترنتی عبارت است از، سورة التجسد، سورة الایمان، سورة
الوصایا سورة المسلمون. این سورهها توسط فضلاء بارها نقد هم شدند. و در سالهای
اخیر سورههای دیگر هم در اینترنت ارائه شد و آن سورهها عبارتند از، سوره زکریا،
سوره الارض، سوره الکبر، سوره التراب، سورة المسجوع.[38]
مستشرقان شبهات زیادی به قرآن وارد کردهاند که برخی از آنان مربوط به
اعجاز قرآن است. برخی از آن شبهات عبارتاند از:
برخی
چنین شبهه کردهاند که عدم معارضة اعراب با قرآن به جهت عجز آنان نبود بلکه
عوامل دیگری نیز همچون ترس از نیروی عظیم اسلام وجود داشت. توان اسلام در زمان
پیامبر چشمگیر بود. در دورههای بعدی نیز که خلافت بهدست خلفای اموی
میرسد دعوت آنان که به محور دعوت اسلامی نبود تا عربها به مبارزه برخیزند، چرا که
در آن زمان انگیزه برای این کار به وجود نمیآمد!
نقد
و بررسی
اولاً دعوت پیامبر6در زمانی صورت گرفت که اسلام هنوز خیلی رشد نکرده بود و
مخالفین و دشمنان اسلام در اوج مخالفت خود بودند و اسلام هنوز از عظمت و شکوه
چندانی برخوردار نبود و حتی در آن زمان هم هیچ یک از فصحاء و بلغاء غرب نتوانست حتی
یک سوره مانند قرآن بیاورد.
ثانیاً در آن زمان اهل کتاب و مخالفان اسلام کاملاً در امن و امان به سر
میبردند و این دوران دوران آزادی کامل حکومتی بود و اگر کسی توان و قدرت معارضه با
قرآن را داشت مسلّماً به میدان میآمد به علاوه اینکه معارضة سرّی هیچ ممنوعیتی هم
نداشت. از این رو اگر توان بر معارضه بود و کسی جواب قانع کننده آورده و یا مطالبی
ارائه شده بود در فرصت مناسب حتماً اظهار میشد تا مردم هم بدان مطلّع شوند.[39]
مستشرقی به نام «رژی بلاشر» در کتاب خود به نام «در آستانة قرآن» سه شبهه
مطرح کرده است:
«خواننده (اروپائی )از برخورد با این «نثر خشک» و بیخلا و با آن «اصطلاحات
مرسوم فرانسوی» سخت دچار حیرت ميگردد و بعد بر اثر روش «درهم وحی» که در آن شورهای محرک اخلاقی و مقرّرات قضائی و داستانهای دینی
وجود دارد. ولی در آنها فکر در تلاش «یافتن رابطهای است که اصلاً وجود ندارد، به
کلی مسیر اصلی خود را از دست میدهد
و بالاخره اگر خواننده به قرأئت خود ادامه دهد، از عباراتی که «بارها و بارها تکرار
شده از داستانهای کتاب مقدس و یا افسانههای که باز «از سرگرفته شده» و نمونههای
آن را در اسفار خمسه و انجیل دیده «خسته و فرسوده» میگردد. و سرانجام او تسلیم یأس
میگردد، با نگاهی تیره آخرین فصول کتاب (ترجمه قرآن) را که در نظرش همچون «کتاب
رمز و معما و بدون اصالت و ارزش جلوه کرده مینگرد و کتاب را به «گوشهای» مینهد.
روشنترین نتیجهای که از این تجربه حاصل میگردد عبارت از این خواهد بود که
خواننده که در ابتدا با «حسن نیت» به خواندن قرآن پرداخته، نه عقیدهای صحیح
درباره اسلام خواهد داشت و نه «مفهومی رضایتبخش» از وحی محمد.[40]
در
واقع چهارگونه اشکالات بر اعجاز قرآن توسط بلاشر وارد شده است. اشکال اوّل نثر خشک
و بیخلاء بودن قرآن است. اگر چه در مطالب قبل اشاره شده که یکی از اعجاز قرآن
نورانی بودن آیات قرآن باشد.
اشکال دوّم: که در مورد اعجاز ادبی قرآن توسط
مستشرقان
وارد می شود تکرار شدن برخی عبارات در قرآن است.
اشکال سوم: در هم بودن
آیات و نبودن ارتباط موضوعی میان آنهاست.
نقد و
بررسی
شبهة اوّل: نثر خشک و بیخلاء قرآن در مقابل اعجاز ادبی قرآن
مایة
تعجب و شگفتی است که وقتی حتی برخی از مستشرقان هم متأثر از زیبائی و فصاحت و بلاغت
و نثر جذّاب و باطراوت قرآن و معترف اعجاز ادبی قرآن شدهاند و در طول تاریخ
مخصوصاً در عصر نزول حتی مخالفان اسلام هم از اوج بلاغت و جذابیّت قرآن مبهوت شده
بودند و ادیبان بزرگ قریش معترف جاذبیت قرآن بودند، این نویسنده قرآن را نثری خشک و
بی خلاء خوانده است.
افزون بر آن، کسی که قصد داوری در مورد یک متن دارد باید از آغاز ادبیات آن
زبان و شاخصهها را بشناسد و سپس به مقایسة متن بپردازد. آنان برای شواهد ادّعای
خود آیاتی میآورند که دلیل محکم بر فصاحت و بلاغت است. مثلاً شاخصههای طراوت و
جذابیت متن قرآن تنوع مطالب، بهکارگیری فنون،
قواعد و ضناعات ادبی، آهنگین بودن جملهها و ترکیبهای قرآن کریم است که تمام این
شاخصهها در قرآن وجود دارد.
شبهة
دوم: تکرار و قصّهها و عبارتها
در
پاسخ به این اشکال به طور اختصار
میتوان گفت تکرار عبارتها با قصّه در هیچ جای قرآن عبث و بیهوده نیست بلکه فردی
که آگاه به ادبیات عرب باشد میتواند به خوبی درک کند که تکرار مطالب دارای اغراض
و اهدافی هستند و گاهی تکرار برای اهمیت و توجه بیشتری است و گاهی برای متنبّه کردن
است و گاهی نیز برای درسهای متعدّد و نتیجهگیریهای متعدّد است، از این رو
میتوان گفت قرآن کتاب «قصهنگاری، محض» نیست بلکه یکی از هنر بزرگ قرآن همین است
که از یک فراز بهرهگیری متعدّد تربیتی میکند.
اشکال سوم: در هم بودن آیات قرآنی و عدم ارتباط موضوعی بین
آنها
این
اشکال در واقع فقط به وسیلة بلاشر مطرح نشده است بلکه مستشرقان زیادی هستند که این
اشکال را بر قرآن وارد میکنند که عبارتهای قرآن درهم هستند و ارتباط موضوعی میان
آنها برقرار نیست.
برای
پاسخ به این اشکال، باید یادآور شد که ارتباط دستههای آیات هر سوره را از این راه
میتوان کشف کرد که موضوعات عمده و محورهای کلیدی مطرح شده در هر دسته از آیات را
استخراج کنیم و سپس رابطه آن موضوعات و محورهای مهم دو دسته از آیات کنار هم را
ملاحظه و مقایسه نموده و به جایگاه آنها در یک نظام جامع معرفتی اسلام و قرآن دقّت
نماییم. در این صورت رابطة آن موضوعات خود را به نحوی نشان داده و طعم شیرینی کشف
آن ارتباط را در کام خود خواهیم چشید.[41]
ارتباط موضوعی آیات قرآن مباحث خاصی میطلبد که در علوم قرآن به اثبات
میرسد و به خاطر اختصار و عدم ارتباط با موضوع تحقیق از ذکر همه آن مطالب خودداری
میشود.
نتایج به دستآمده از این تحقیق عبارتاند
از:
1.
استشراق در اصطلاح عام خود به مجموعة تلاشهای علمی، غربیان برای شناسایی و
شناساندن مردم مشرق زمین گفته میشود.
2.
قرآن کریم از چهارده قرن پیش تا کنون مخالفان خود را به مبارزه دعوت کرده تا اگر
میتوانند حتی یک سوره مانند آن بیاورند، این تحدی دلیل بر اعجاز قرآن
است.
3.
وجوه اعجاز قرآن در فصاحت و بلاغت خلاصه نمی شود، بلکه اعجاز علمی، عدم وجود اختلاف
در قرآن کریم، امّی بودن آورنده آن و ... همگی از وجوه اعجاز قرآن به شمار
میآیند.
4.
مستشرقان فراوانی وجود دارند که پس از مطالعات گسترده راجع به قرآن کریم، به وجوه
متعدد اعجاز قرآن اذعان کردهاند.
1.
ابن
فارس، احمد، مقايس اللغه، مکتب الاعلام الاسلامی،
1404ق؛
2.
ابوزهره، محمد معجزة بزرگ
پژوهشی در علوم قرآنی، ترجمة محمود ذبیحی، چاپ اوّل، مشهد، بنیاد پژوهشهای
اسلامی، 1376
3.
بروکلمان، کارل، تاریخ
الشعوب الاسلامیه، نبیه امین فارس، دارالعلم للملائین، بیروت،
1988.
4.
جان دپون پورت، عذر تقصیر به
پیشگاه محمد و قرآن، ترجمة غلامرضا سعیدی، تهران، بیتا، بیجا.
5.
جوان آراسته، حسین، درسنامة
علوم قرآنی، چاپ هفتم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم،
1384.
6.
جویباری محمود، یکصد و
چهارده معمّائی قرآنی، قم، مؤسسّه بوستان کتاب، 1373.
7.
حلی، جعفر بن حسن،
المسلک فی اصول الدین، تحقیق رضا استادی،
مشهد، موسسه الطبع و النشر فی الآستانة الرضویه المقدسة، 1414.
8.
خویی، سید ابوالقاسم،
بیان در علوم و مسائل کلی قرآن، ترجمه محمد صادق نجمی هاشم هریسی، چاپ مهر استوار،
قم، اول، 1354.
9.
راغب
اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ترجمه فائزه خسروی،
تهران، دارالکتاب الاسلامی، 1361ش
10.
رژی بلانشر، در آستانه قرآن،
ترجمه دکتر محمود رامیاد.
11.
رضائی، محمدعلی اصفهانی،
پژوهشی در اعجاز علمی قرآن (علوم کیهان شناسی و ریاضیات، چاپ چهارم، انتشارات امین،
1383
12.
رضوی، ستاهد حسین، مقاله
پیرامون مستشرقین و تحدی قرآن.
13.
زمانی، محمدحسن، آشنائی با
استشراق و اسلامشناسی غربیان، قم، انتشارات بینالمللی المصطفی، چاپ اوّل،
1388
14.
ــــــــــــــــــــــــــ،
مستشرقان و قرآن نقد و بررسی آراء مستشرقان دربارة قرآن، چاپ سوم، مؤسسه بوستان
کتاب، 1385.
15.
سيوطي، عبد الرحمن، الانقان في علوم القرآن، بیروت، دارالکتب
العلمیة، 1407ق.
16.
طباطبايي، سید محمد حسين ، الميزان، ترجمه سید محمدباقر
موسوی همدانی، قم، نشر اسلامی، 1360ش.
17.
طريحي، فخرالدين، مجمع البحرين، تهران، الثقافة الاسلامیة،
1408ق.
18.
شیخ
طوسی،محمد بن حسن، الاقتصاد الهادی الی طریق
الرشاد، تحقیق حسن سعید، تهران، مکتب جامع چهل ستون، 1400ق
19.
علیقلی، محمدمهدی، قرآن از دیدگاه 114 دانشمند جهان، قم، انتشارات سینا،
1375.
20.
عمید، حسین، فرهنگ فارسی
نوین، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، 1363.
21.
فیلیپ حتّی، تاریخ عرب،
ترجمة ابوالقاسم پایبند، بیجا، بینا، تبریز، 1344.
22.
قرشي، سيد علي اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامی،
بی تا.
23.
کینت گریک، قرآن را چگونه
شناختم، ترجمة ذبیحالله، منصوری، چاپ دوم، قم، انتشارات مجید،
1369
24.
مصباح یزدی، محمدتقي،
آموزش عقاید، تهران، انتشارات سازمان تبليغات اسلامي، 1378.
25.
ـــــــــــ، راه
شناسی، قم،
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1376.
26.
مؤدّب، رضا، اعجاز قرآن، در
نظر اهلبیت عصمت نظر از علمای بزرگ اسلام، چاپ اول، قم انتشارات احسن الحدیث،
1376.
[2] .
یونس/ 53.
[3] .
قرشي، سيد علي اکبر، قاموس قرآن، ج4، ص 292.
[4] .
راغب اصفهاني، حسین، المفردات، ج2، ص 553
[5] .
الطريحي، فخرالدين، مجمع البحرين، ص 125.
[6] .
سيوطي، عبد الرحمن، الانقان في علوم القرآن، ج2، 252.
[7] .
خوئي، سیدابوالقاسم، البيان، ص41.
[8] .
طباطبايي، سیدمحمدحسين ، الميزان، ج1، ص 93.
[9] .
شیخ طوسی،الاقتصاد،ص155، محقق حلی، المسلک فی اصول الدین، ص161،
مصباح یزدی، آموزش عقاید، ج2، ص99-103 و راه شناسی، ص123 –
133.
[10] . عمید حسین، فرهنگ
فارسی نوین، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ اوّل، 1343، ص
166.
[11] . زمانی، محمدحسن، آشنائی با استشراق و اسلامشناسی غربیان، قم،
انتشارات بینالمللی المصطفی، چاپ اوّل، 1388، ص
32،33.
[12] . اسراء/88.
[13] . هود/13.
[14] .
بقرة/23.
[15]. ر.ک، جوان آراسته، حسین، درسنامة علوم قرآنی، چاپ هفتم، انتشارات
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1384، ص 265.
[16] . ر.ک، خوئی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، انوارالهدی،
بیجا، 1401 ق، ص 49 – 91.
[17] . ر.ک، رضائی، محمدعلی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن (علوم
کیهان شناسی و ریاضیات، چاپ چهارم، انتشارات امین، 1383، ص 68 تا
78.
[18] . مؤدّب، رضا، اعجاز قرآن، در نظر اهلبیت عصمت نظر از علمای بزرگ
اسلام، چاپ اول، قم انتشارات احسن الحدیث، 1376، ص
204.
[19] . همان، ص205.
[20] . همان، ص206.
[21] . همان، ص 206، 207.
[22] . همان، ص205.
[23] . علیقلی، محمدمهدی، قرآن از دیدگاه 114 دانشمند جهان،
ص18.
[24] . ر.ک، جویباری محمود، یکصد و چهارده معمّائی قرآنی، به ضمیمة نور
هدایت، چاپ دوازدهم، قم، مؤسسّه بوستان کتاب، 1373، ص 91 –
93.
[25] . کینت کریگ، قرآن را چگونه شناختم، ترجمة ذبیحالله، منصوری، چاپ
دوم، قم، انتشارات مجید، 1369، ص 24 – 25.
[26] . مودب، سیدرضا، همان، ص205.
[27] . همان.
[28] . همان.
[29] . ر.ک، محمد ابوزهره، معجزة بزرگ پژوهشی در علوم قرآنی، ترجمة محمود
ذبیحی، چاپ اوّل، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1376، ص 412 –
414.
[30] . علیقلی، محمدمهدی، قرآن از دیدگاه 114 دانشمند جهان،
ص18.
[31] . زمانی، محمدحسن، مستشرقان و قرآن نقد و بررسی آراء مستشرقان
دربارة قرآن، چاپ سوم، مؤسسه بوستان کتاب، 1385، ص
305.
[32] . همان.
[33] . همان،
ص306.
[34] . بروکلمان، کارل،
تاریخ الشعوب الاسلامیه، نبیه امین فارس، دارالعلم للملائین، چاپ دوازدهم، بیروت،
1988، ص 37.
[35] . جان دیون پورت، عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، ترجمة غلامرضا
سعیدی، تهران، بیتا، بیجا.
[36] . فیلیپ حتی، تاریخ عرب، ترجمة ابوالقاسم پاینده، بیجا، تبریز،
بیتا، 1344، ص 161، ج 1.
[37] . ر.ک: زمانی، محمدحسن، مستشرقان و قرآن، ص
181.
[38] . همان، ص 79 و ص 325.
[39] . برگرفته از رضوی، ستاهد حسین، مقاله پیرامون مستشرقین و تحدی
قرآن.
[40] . رژی بلانشر، در آستانه قرآن، ترجمه دکتر محمود
رامیاد.
[41][41] . زمانی، محمدحسن، مستشرقان و قرآن، ص
333.