وجوه اعجاز قرآن

فاطمه محبي


مقدمه

مفهوم‌شناسي معجزه

معنای لغوی و اصطلاحی معجزه

تفاوتهای معجزه همراه با خوارق عادت دیگر

ضرورت ارائه معجزه از سوی پیامبران

تحدی قرآن، دلیل اعجاز آن

معارضه کنندگان با تحدی قرآن در طول تاریخ

وجوه اعجاز قرآن

هماهنگی و عدم اختلاف

فصاحت و بلاغت (اعجاز بیانی)

امّی بودن آورنده

اعجاز اخبار از غیب

اسرار خلقت در قرآن (اعجاز علمی)

اعجاز معارف و معانی قرآن

نتیجه گیری

فهرست منابع

 

مقدمه

قرآن کریم معجزه جاویدان پیامبر خاتم­ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) است و در برگیرنده معارف و مفاهیم عمیقی برای هدایت انسان‌ها به سوی کمال است. اولین گام برای ورود به این دریای بیکران شناخت دقیق و فهم صحیح آن است که فهم صحیح آن نیاز به مقدماتی از علوم قرآنی دارد. یکی از این مقدمات اعجاز قرآن است که از گذشته تاکنون مفسران و قرآن‌پژوهان به اندیشه و تأمل پیرامون آن پرداخته­اند. در این نوشتار در حد بضاعت اندک سعی شده است که به ابعاد اعجاز قرآن پرداخته شود. امید است روزنه­ای برای تفکر، تدبر و تأمل بیشتر در فهم آیات قرآن ­باشد.

مفهوم‌شناسي معجزه

پيش از ورود به بحث لازم است مقصود و مراد خود از معجزه را روشن كنيم:

معنای لغوی و اصطلاحی معجزه

معجزه از ریشه‌ی  «عجز» بوده و «عجز» به معاني‌اي همچون بن و پایان یک شی یا به معنای ضعف به كار رفته است؛[1] چنانكه خليل بن احمد مي‌نويسد:

«العجز نقيض الحزم»[2]

«عجز نقيض استحكام است.»

لغويون در تبيين واژه اعجاز نيز با الهام از اصل لغويِ اين واژه،‌ آن را به معناي ناتوان كردن طرفِ مقابل خود دانسته‌اند. طريحي در اين باره مي‌نويسد:

«الإعجاز أن يأتي الإنسان بشي‏ء يعجز خصمه و يقصر دونه.»[3]

باتوجه به این معانی، می­توان گفت اعجاز به معنی ایجاد ناتوانی و عجز در طرف مقابل می‌باشد.

در خصوص تعریف اصطلاحی معجزه به چند تعریف از صاحب‌نظران می­پردازیم:

الف) علامه حلي(ره) در تعریف معجزه می­گوید:

«معجزه، وقوع چیزی است که تحقق آن امر عادی نیست و یا سلب و نفی چیزی می­باشد که عادی بوده است. در معجزه لازم است تا خرق عادتی صورت بگیرد و مطابق با همان ادعای آورنده آن باشد».[4]

ب) جلال­الدین سیوطی معجزه را این چنین تعریف می­کند:

«معجزه عمل و کاری خارق­العاده و فوق طاقت بشری است که همراه با تحدی و معارضه طلبی است، ضمن آنکه نظیر و مانندی مانند آن وجود ندارد».[5]

ج) شیخ ابوالفتح رازی، مولا محسن فیض کاشانی، سید محمد جواد بلاغی این چنین تعریف کرده­اند: «معجزه کاری است خارق­العاده و فوق طاقت بشری که با تعلیم و تعلّم بدست نمی­آید و مدّعی نبوت به عنایت مخصوص خدا، آن را ابراز می­دارد تا شاهد صدق نبوّت و ادّعایش باشد».[6]

از میان تعاریف بالا تعریف سوّم تعریف جامع و کامل و متناسبی می­تواند باشد.

تفاوت­های معجزه همراه با خوارق عادت دیگر

معجزه یک امر خارق­العاده­ای است که علتی برتر از علل طبیعی دارد. از اين رو مي‌توان گفت:

 اولا معجزه قابل آموزش نيست، در حاليكه امور خارق عادت را مي‌توان ياد گرفت؛

ثانيا معجزه قابل معارضه و هماوردي از سوي انسان‌ها نيست، در حاليكه امور خارق عادت را مي‌توان مغلوب كرد؛

ثالثا هدف معجزه اثبات نبوت شخص مدعي نبوت است، در حاليكه هدف در امور خارق عادت غير از اين است.[7]

ضرورت ارائه معجزه از سوی پیامبران

ارائه معجزه از سوی پیامبران دلیلی برای اثبات حقانیت آنها و صدق گفتارشان است. در این میان مردم دو دسته هستند. کسانی که با طهارت باطنی خود درستی گفتار پیامبران را قبول می­نمایند. بدون اینکه معجزه­ای برای آنها آورده شود، ولی بعضی از انسان‌ها تا زمانی که شواهد و قرائنی درباره‌ی  ادعای پیامبری اشخاص نبینند به او ایمان نمی­آورند، لذا طبیعی است که از مدعّی پیامبری درخواست معجزه نمایند تا یقین کنند او از سوی خداست. در این صورت آوردن معجزه از سوی پیامبر، امری ضروری است.[8]  علامه طباطبائي در اين باره مي‌فرمايد: «اعجاز براي اثبات معارف الهي نيست، اعجاز براي اثبات رسالت و تصدیق پیامبری آنهاست».[9]

از سویی دیگر می­توان گفت معجزه پیامبران راه را بر مدّعیان دروغین پیامبری می­بندد؛ زیرا همینکه آنها ادعای پیامبری کنند، مردم از آنها معجزه می­خواهند و وقتی نتوانستند معجزه­ای ارائه دهند نادرستی ادعایشان ثابت می­شود.

تحدی قرآن، دلیل اعجاز آن

تحدی یعنی مبارزه‌طلبی قرآن که دلیل اعجاز قرآن است؛ زیرا جن و انس را به آوردن همانند آن حتی به یک سخن مثل قرآن طلبیده است. در مورد آیات تحدی توجه به چند نکته حائز اهمیت است:

1ـ دعوت جهانی: قرآن می­فرماید: «لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى‏ أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ»[10]؛ اگر همه‌ی  افراد انسانها و حتی جنّ­ها جمع شوند نمی­توانند مثل قرآن را بیاورند. این همانند خواهی و مبارزه طلبی یک دعوت جهانی و ضروری همه‌ی  افراد بشری و جنیان است.

2ـ شامل همه‌ی  زمانها: این تحدی از زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) شروع شده و همچنان ادامه دارد و محدود به زمان خاصی نیست. چنانکه خداوند می­فرماید: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا»[11]؛ اگر در گذشته نتوانستید مثل قرآن را بیاورید هرگز هم نخواهید توانست.

3ـ دعوت به همکاری کفر پیشگان: خداوند در این مورد می­فرماید: «أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَياتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ»[12]؛ آیا کفر پیشه­گان می­گویند: رسول، قرآن را به هم بافته، بگو اگر راست می­گویید هر که را غیر خدا می­خواهید دعوت کنید و ده سوره همانند قرآن بیاورید. در این آیه از کافران به صورت گروهی و با همکاری هم خواسته شده تا اگر می­توانند ده سوره مثل قرآن بیاورند.

4ـ این دعوت و همانند سازی به چندین شیوه در قرآن آمده است؛ گاهی دعوت به آوردن کتابی مثل قرآن، گاهی آوردن ده سوره مانند قرآن، گاهی آوردن یک سوره و گاهی آوردن سخنی مانند قرآن خواسته شده است.

معارضه­کنندگان با تحدی قرآن در طول تاریخ

اینک به ذکر چند نفر از کسانی که به معارضه با قرآن برخاسته­اند و تلاششان نافرجام بوده است می­پردازیم:

1ـ اسود عَنسی یمنی، وی در زمان پیامبر ادعای نبوت کرد. او به یمن، نجران و صنعا حمله کرده و حاکم آنجا شد. وی که فردی کاهن و شعبده‌‌باز بود مورد لحن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) قرار گرفت و بعد از رحلت پیامبر به دست فیروز دیلمی ایرانی کشته شد. برخی از آیات ساخته شده وی عبارتند از: «سبح اسم ربک الاعلی، الذی يسَّر علی الحبلی. فاخرج منها نمسة تسعی، من بين اضلاع و حشی فمنهم من يموت و يدسّن فی الندی. و منهم من يعيش و يبقی».[13]

2ـ مسيلمه کذّاب: وی از یمامه جنوب غربی بحرین قیام و ادعای نبوت کرد. آمده است که در سال هفتم هجری پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نامه­ای به فرمانداری یمامه فرستاد و آنها را به اسلام دعوت کرد. مردم آنجا مسلمان شدند و گروهی را با مسيلمه نزد پیامبر فرستادند. مسيلمه وقتی به وطن برگشت ادعا کرد که با محمّد در نبوت شریک شده است و نامه­ای به این مضمون به پیامبر نوشت: «من مسيلمه رسول الله الی محمد رسول الله! اما بعد فان لنا نصف الارض و لقريش نصفها و لکن قريش لا ينصفون والسلام عليک».

پیامبر در پاسخ نوشت: «بسم الله الرحمن الرحيم من محمد النبی الی مسيلمه الکذّاب، اما بعد فان الارض لله يورثها من يشاء من عباده و العاقبه للمتقين، والسلام علی من التبع الهدی». یکی از آیات ساخته شده مسيلمه کذّاب از این قرار است: «الم تر الی ربک فصل بالحبلی اخرج منها شمة تسع من بين صفات وحشی. مدّتها از او خواسته شد تا دست از ادعای دروغینش بردارد ولی نپذیرفت تا اینکه سرانجام در سال یازده هجری خالد بن ولید با سپاهی فتنه او را برکند.[14]

لازم به ذکر است که در سپتامبر 1997 شرکتی آمریکایی 4 سوره جعلی در اینترنت منتشر کرد به نام­های سورة التجسد، سورة الايمان، سورة الوصايا، سورة المسلمون که این سوره­ها بارها توسط فضلا نقد شده و بی­پايگي آن اثبات شده است.[15]

وجوه اعجاز قرآن

اعجاز قرآن از جهات مختلفی می­تواند باشد. برخی از این جهات را خود قرآن درباره‌ی  آنها، تأکید دارد و تحدی کرده. نسبت به برخی دیگر در قرآن تحدی خاصّ وجود ندارد و نسبت به این موارد از وجوه اعجاز دیدگاههای مختلف وجود دارد. در ابتدا وجهی از اعجاز قرآن را که خود آیات قرآن، آنها را بیان کرده می­پردازیم.

هماهنگی و عدم اختلاف

خداوند در قرآن به این وجه از اعجاز اشاره کرده و می­فرماید: «أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً»[16]؛ آیا به تدبر در قرآن نمی­اندیشند، اگر آن از سوی غیرخدا می­بود ناهماهنگی بسیاری در آن یافتند.

درباره‌ی  اعجاز قرآن از جهت هماهنگی بر سه موضوع تأکید شده است:

الف ـ آیات قرآن از هماهنگی کامل در همه‌ی  ابعادش برخوردار است.

ب ـ ملازمه و ارتباط وثیقی بین از سوی بشر بودن قرآن و راه یافتن اختلاف و ناهماهنگی فراوان در آن وجود دارد.

ج ـ این ملازمه و آن هماهنگی با تدبّر در آیات شریفه برای انسانها قابل کشف و دریافتن است.[17]

در توضیح بیشتر می­توان گفت: قرآن که در طول 23 سال تدریجاً در مکه و مدینه و در حالات مختلف مثلاً در جنگ و صلح و ..... بر پیامبر نازل شده است و از طرفی درباره‌ی  همه‌ی  امور از حِکَم و مواعظ گرفته تا مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، اعتقادی و هنری سخن گفته است، در عین حال یک یکنواختی و همسویی شگفتی در این کتاب آسمانی به چشم می­خورد و هیچ اختلافی مشاهده نمی­شود. ولی اگر این کتاب، توسط دست بشری ساخته شده بود در آن موارد متعددی از اختلاف و ناهماهنگی مشاهده می­شد؛ زیرا انسان همواره از نقصی برخوردار است.

فصاحت و بلاغت (اعجاز بیانی)

در این­باره نیز از سوی قرآن تحدی صورت گرفته، هر چند که در آیات تحدی، تعبیری که دال بر اعجاز قرآن در فصاحت و بلاغت باشد به روشنی دیده نمی­شود، ولی آیات پنج­گانه‌ی  تحدی، ناظر بر این وجه از اعجاز می­باشد؛ زیرا همانطور که می‌دانیم پیامبران معجزاتی هماهنگ و هم سنخ با آنچه که در زمان آنها مشهور بود، می­آوردند تا اعجاز آن اثبات گردد. مثلاً در زمان حضرت موسی (علیه‌السلام) که سحر و جادوگری به اوج خود رسیده بود معجزه‌ی  ایشان همسان با سحر یعنی تبدیل عصا به اژدها بود. بر این اساس آنچه هم که در زمان نزول قرآن در میان اعراب رواج داشت، برتری فصاحت و بلاغت آنها دست کم بر امتهای معاصر خود بود، لذا معجزه‌ی  پیامبر هم باید دارای این وجه از وجوه اعجاز باشد و مخاطبان خود را از اين طریق به تحدی دعوت کند.[18]

در مورد معنای لغوی بلاغت آمده است: «به نهایت رساندن معنا و اکمال آن»[19]، یا بلاغت: «یعنی رساندن معنا به بهترین قالبهای الفاظ» و فصاحت به معنای «شیوایی کلمات و روانی تلفظ آنها و گوشنواز بودن سخن».

برخی از محققان اعجاز بیانی را در سه شکل زیر عنوان کرده­اند:

الف ـ فصاحت در الفاظی که بر معنایی حمل می­شوند و عاری از پیچیدگی و روان و گویا هستند.

ب ـ بلاغت در معنا که محتوای بهترین سیاق ارائه شده است.

ج ـ پایه­ریزی نظم و سیاق بر بهترین شکل نظم.[20]

علامه طباطبایی نیز اعجاز بیانی را در سه بخش بیان می­کند:

1ـ تسلط بر زبان، واژه­ها و شناخت آنها

2ـ قدرت بیان

3ـ قدرت فکر و لطافت ذوق[21]

به­طور خلاصه می­توان گفت: اعجاز بیانی قرآن در موارد زیر نهفته است:

1ـ گزینش واژه­ها؛ که ویژگی کلی واژه­های قرآن را در استواری و درستی واژه­ها، آشنایی واژه­ها، خوش­آهنگ بودن واژه­ها، ادب در گزینش واژه­ها، نکته رسانی در گزینش واژه­ها، هماهنگی آهنگ واژه­ها با معانی، عمیق بودن واژه­ها و ..... می­توان دانست.[22]

2ـ برخورداری تعابیر قرآن (اعم از حروف و کلمات آن) از جایگاهی خاص و سنجیده

3ـ نفی مترادفات در قرآن؛ به این معنا که هر لفظی در قرآن به جای خود به کار رفته و قابل جایگزین شدن نمی­باشد.

4ـ روانی الفاظ و عبارات آن

5ـ در قرآن «استعارات»، «تشبیهات»، «کنایات» و ..... در جای خاص خود به کار رفته است.[23]

6ـ تناسب آیات و رعایت فواصل؛ هر چند که آیات قرآن در حالات و مراحل مختلف بر پیامبر نازل شده­اند و هر کدام مربوط به حادثه‌ی  خاصی بوده ولی مجموع آیات، در ارتباط با هم و برای هدف واحدی نازل شده­اند.

تناسب فاصله هم از اعجاز و شگفتیهای قرآن است. در قرآن، رعایت فواصل به بهترین شکل آن تصور شده است.

7ـ آغاز سوره­ها، آغاز هر کدام از سوره­های قرآن نیز از بلاغت و زیبايی خاصی برخوردار است؛ بعضی با حروف مقطعه، حمد و ثنای الهی، قسم، سؤال و ..... آغاز شده­اند.[24]

امّی بودن آورنده

سوّمین وجه از وجوه اعجاز که قرآن به آن تأکید و تحدّی نموده راجع به شخصیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و درس نخواند و به مکتب نرفته بودن ایشان است. در قرآن آمده است: «وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمينِكَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُونَ»[25]؛ و تو پیش از فرود آمدن قرآن، نوشته­ای را نمی‌خواندی و نه به دستانت آن را می­نوشتی در آن صورت یاوه‌گویان دو دل می­شدند.

این آیه بر این امر دلالت دارد که اعجاز قرآن با امی بودن پیامبر به گونه­ای مطرح می­شود که حتی برای یاوه گویان هم جای شک و تردید باقی نمی­ماند.[26]

همچنین در آیه‌ی  دیگری هم به امی بودن پیامبر اشاره شده است: «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ»[27]؛ پس به خدا و فرستاده درس ناخوانده او که به خدا ایمان دارد، ایمان بیاوريد.

در واقع پیامبری که چهل سال از عمر خود را پیش از بعثت گذارند، و از او هیچ نثری و شعری دیده نشده، ولی ناگهان چنین پیامبری کتابی را عرضه می­دارد که عقلای روزگار در مقابلش در حیرت می­مانند. قرآن به این نکته اشاره کرده است: «قُلْ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَ لا أَدْراكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فيكُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ»[28]؛ بگو اگر خدا می­خواست آن را بر شما نمی­خواندم و خدا شما را بدان آگاه نمی­گردانید. قطعاً پیش از آن روزگاری در میان شما به سر برده­ام. آیا فکر نمی­کنید؟

این آیه در واقع زندگی قبل از بعثت پیامبر را گواه بر از سوی خدا بودن قرآن دانسته است. همچنین قرآن سخن کسانی را که می­گفتند پیامبر، معلمی رو می­داشته را رد می­کند:[29] «وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّما يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسانُ الَّذي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَ هذا لِسانٌ عَرَبِيٌّ مُبين‏»[30]؛ و نیک می­دانیم که آنان می­گویند: جز این نیست که بشری به او می­آموزد، زبان کسی که این نسبت را به او می‌دهند غیر عربی است و این قرآن به زبان عربی روشن است.

می­توان گفت که پیامبری که امّی و درس نخوانده است کتابی را آورد، که هم الفاظش و هم معانی­اش فوق­العاده و معجزه است و از این جهت به شخص پیامبر تحدی شده که اگر می­توانند مثل چنین قرآنی بیاورند.[31]

اعجاز اخبار از غیب

یکی دیگر از وجوه اعجاز قرآن، تحدی آن به اخبار غیبی است. علامه طباطبایی در این مورد بیان می­نماید: خداوند در آیات زیادی به اخبار غیبی خود تحدی نموده و فرموده که اگر در آسمانی بودن این کتاب شک دارید کتابی مثل آن شامل اخبار غیبی بیاورید.[32]

به عنوان مثال فرموده است: «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقين‏»[33]؛ این از خبرهای غیب است که آن را به تو وحی می­کنیم، پیش از این نه تو آن را می­دانستی و نه قوم تو.

اخبار غیبی قرآن به­گونه­ای است که هم خبر از گذشته و سرگذشت انبیای پیشین و امتهای آن می­دهد و هم خبر از آینده می­دهد.[34]

اخبار غیبی از این جهت اعجاز است که:

الف ـ این پیشگوئیها قاطع و محکم است و تردید، شاید و گمان در آنها نیست.

ب ـ این پیشگوئیها را بعد از تحقق ما نشان اعجاز می­دانیم و گرنه صرف پیشگویی که معجزه نیست. بدون تردید، برخی از پیشگوئیهای دیگر قرآن نیز حتماً تحقق خواهد یافت.

ج ـ این پیشگوئیها متکی به آمار، شواهد و قرائن نیست. خبرهایی از تاریخ است بدون هیچ زمینه‌ی  موجودی.[35]

اکنون نمونه­هایی از اخبار غیبی و پیشگوئیهای قرآن را بیان می­کنیم:

الف ـ خبر از گذشته: مانند اخباری از سرنوشت گذشتگان مثل قوم سبأ، عاد، ثمود و ..... خداند در این زمینه می­فرماید: «قيلَ يا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِنَّا وَ بَرَكاتٍ عَلَيْكَ. تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ‏»[36]؛ به نوح گفته شد: ای نوح! سلامت و برکت ما بر تو و بر تمام امتها که با تو هستند، فرود آی ..... اینها از خبرهای غیبی است که بر تو وحی می‌کنیم نه تو و نه قوم تو، قبل از این، اینها را نمی­دانستند.

اینها آیاتی است که درباره نوح و سرگذشت عبرت انگیزش آمده و سپس اشاره می­کند که این اخبار، غیبی بوده و کسی از آنها آگاهی نداشته است.

ب ـ خبر از آینده مانند غلبه‌ی  روم

امپراطوری بزرگ روم در سال هفتم میلادی رو به ضعف و ناتوانی بود و از سوی دیگر خسرو پرویز با توجه به این موضوع به سرزمین روم می­تاخت و آنجا را یکی پس از دیگری فتح می­کرد. شهرهای بین دجله و فرات و شهرهای سوریه و مصر را تسخیر و بر مرزهای اورشلیم می‌تاخت و همچنان در فکر پیروزیهای دیگر بود[37] که این آیات بر مسلمانان نازل شد: «غُلِبَتِ الرُّومُ. في‏ أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ. في‏ بِضْعِ سِنينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ»[38]؛ رومیان شکست خوردند و این شکست در سرزمین نزدیکی رخ داد، امّا آنها بعد از مغلوبیت، بزودی غلبه خواهند کرد، در چند سال؛ همه کارها از آن خداست چه قبل و چه بعد و در آن روز مؤمنان به خاطر پیروزی دیگری خوشحال خواهند شد.

در این قسمت از بحث بعضی از وجوه دیگر اعجاز را که تحّدی خاصی نسبت به آن از سوی قرآن صورت نگرفته، ولی دانشمندان آنها را از وجوه اعجاز می­دانند را بر می­شمریم.

اسرار خلقت در قرآن (اعجاز علمی)

یکی از ابعاد اعجاز قرآن که در چند قرن اخیر ظاهر شد و بسیاری از متخصصان علوم را به شگفتی واداشت و برخی صاحب نظران علوم قرآن بدان تصریح کرده­اند، همان­ گزاره­های قرآن در مورد مسائل علمی مثل زوجیت گیاهان و حرکت خورشید و زمین است. در حالی که انسانها تا قرن­ها بعد از نزول قرآن به این مطالب علمی دسترسی نداشتند یا به نظر بطلمیوسی که برخلاف آنهاست معتقد بودند.[39]

آیاتی که مربوط به زوجیت گیاهان است عبارتند از: «وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»[40]؛ و از هرگونه میوه­ای در آن جفت جفت قرار داد. روز را به شب پوشاند. قطعاً در این برای مردمی که تفکر می­کنند نشانه­هایی وجود دارد. مگر در زمین ننگریسته­اید که چقدر در آن از هرگونه جفت­های زیبا رویابنده­ایم قطعاً در این عبرتی است.[41]

پاک [خدایی] که از آنچه زمین می­رویاند و از خودشان و از آنچه نمی­دانند همه را نر و ماده گردانیده است.[42]

خداوند متعال در آیات متعددی از خورشید و حرکت آن سخن گفته است که چند نمونه از این آیات را بیان می­کنیم.

«وَ آيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ فَإِذا هُمْ مُظْلِمُونَ. وَ الشَّمْسُ تَجْري لِمُسْتَقَرً»[43]؛ و نشانه­ای برای آنها شب است که روز را از آن بر می­کنیم و بناگاه آنان در تاریکی فرو می­روند و خورشید به سوی قرارگاه خود روان است. تقریر آن عزیز دانا این است.

و اوست آن کسی که شب، روز، خورشید و ماه را پدید آورده است. هر کدام از این دو در مداری شناورند.[44]

و خداوند خورشید و ماه را در حالی که هر دو در حال حرکت هستند به نفع شما مقهور و مسخر گردانید.[45]

اینها نمونه­هایی از آیاتی بود که نشان دهنده‌ی  اعجاز علمی قرآن است وگرنه آیات زیادی درباره‌ی  مسائل علمی دیگر مثل علوم کیهان­شناسی، علوم زیست­شناسی، علوم پزشکی در قرآن آمده است، که نیاز به رجوع و تدبر در آیات قرآن دارد.

اعجاز معارف و معانی قرآن

اعجاز قرآن فقط در الفاظ، فصاحت و بلاغت نمی­تواند باشد؛ بلکه این کتاب گرانقدر شامل مفاهیم و معانی عمیق و دقیقی است که رسالتش هدایت انسان به سوی کمال است. قرآن در هر حوزه­ای و هر موضوعی به طور معقول و متقن، سخن به میان آورده مانند: توحید، نبوت، معاد، امامت حقوق و نظام قانون­گذاری، معاملات، عبادات، حدود و قصاص، برزخ و قیامت و ......

هیچ کتابی را نمی­توان مثل قرآن یافت که شامل چنین وسعتی از موضوعات گوناگون باشد و این به جز اعجاز الهی چیز دیگری نمی­تواند باشد. البته قرآن از جهات دیگری نیز می­تواند اعجاز باشد: مانند اعجاز عددی، اعجاز صوتی و .... که بحث از آنها در این تحقیق نمی­گُنجد.


نتیجه­گیری

1ـ تحدی و مبارزه طلبی قرآن دلیل اعجاز قرآن می­باشد و خداوند در مورد متعددی مردم همه‌ی  فرمانها را به آوردن مثل قرآن، یا ده سوره یا یک سوره یا سخنی مانند قرآن دعوت کرد و به مبارزه طلبیده است.

2ـ از صدر اسلام تاکنون کسانی مثل مسيلمه کذّاب به معارضه با قرآن برخاسته­اند که تلاششان ناکام مانده است.

3ـ نسبت به بعضي از وجوه اعجاز قرآن، تحّدی خاصی از سوی قرآن صورت گرفته مثل امی بودن آورنده، عدم اختلاف در آیات قرآن، اخبار غیبی.

4ـ وجوه دیگر اعجاز عبارتند از: اعجاز بیانی، اعجاز علمی، اعجاز معارف و معانی قرآن، اعجاز عددی، اعجاز صوتی و .... .


فهرست منابع

1.    قرآن.

2.    المیزان فی تفسیر القرآن، محمدحسین طباطبایی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1372.

3.    آشنایی با علوم قرآن، داوود عطار و سیدمحمد رادمنش، بنیاد قرآن، 1360.

4.    المصباح المنیر، احمد بن محمد فیومی، انتشارات هجرت، قم، 1425.

5.    اعجاز در قرآن کریم، حسن عرفان، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، تهران، 1379.

6.    اعجاز قرآن، سیدرضا مؤدّب، مرکز جهانی علوم اسلامی، قم، 1386.

7.  اعجازها و شگفتی­های علمی قرآن، محمدعلي رضايي؛ محسن ملاكاظمي، پژوهش­های تفسیر و علوم قرآن، قم، 1386.

8.    پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، محمدعلي رضايي، انتشارات کتاب مبین، رشت، 1380.

9.    درسنامه‌ی  علوم قرآنی، حسين جوان آراسته، بوستان کتاب، قم، 1387.

10.      گزیده الاتقان فی علوم القرآن، جلال‌الدين سيوطي، تهیه سید محمود دشتی، نشر هستی نما، تهران، 1384.

11.   قرآن­شناسی جلد اوّل، درس­های محمدتقی مصباح یزدی، نگارش محمود رجبی، مؤسسه‌ی  آموزش امام خمینی، قم، 1375.

12.      مستشرقان و قرآن، محمدحسن زماني، بوستان کتاب، قم، 1385.

13.      معجم مقاییس اللغه، احمد بن فارس، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، 1404.

14.      معرفة النور در شناخت قرآن، محمدعلي محسن‌زاده، انتشارات مطهری، قم، 1381.

15.      هفده گفتار در علوم قرآنی از سه مفسر گرانمایه، ترجمه سيدحسين حسيني، انتشارات بدر، تهران، 1370.

 



[1] . احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج 4، ص232.

[2] . فراهيدي، خليل، العين، ج1، ص216.

[3] . طريحي، فخرالدين، مجمع البحرين، ج3، ص125 و نيز ر.ك. فیومی، مصباح المنیر، ص393.

[4] . کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص474.

[5] . سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ص319.

[6] . مترجم، حسینی، سیدحسین، هفده گفتار در علوم قرآنی از سه مفسّر گرانمایه، ص59.

[7] . در اين باره ر.ك. شيخ مفيد، النكت الإعتقادية، صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم 36 و 37، ، ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف،‌ص154 و 155، ‌شیخ طوسی،‌ الاقتصاد، ص155، محقق حلی، المسلک فی اصول الدین، ص161، ابن میثم بحرانی، ‌قواعد المرام فی علم الکلام، ص127، سديدالدين حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج1، ص384، محمدرضا مظفر، عقايد الامامية،ص52، مرتضي مطهوي، وحي و نبوت، ص12، محمدتقي مصباح یزدی،‌آموزش عقاید،‌ ج2، ص99-103 و راه شناسی،‌ ص123 – 133، جعفر سبحاني، محاضرات في الالهيات، ص258 و رضایی، محمدعلی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ص63.

[8] . مؤدّب، سیدرضا، اعجاز قرآن، ص15.

[9] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص82.

[10] . سوره اسراء، آیه 88.

[11] . سوره بقره، آیه 24.

[12] . سوره هود، آیه 13.

[13] . زمانی، محمدحسن، مستشرقان و قرآن، ص73.

[14] . زماني، محمدحسن، مستشرقان و قرآن، ص74.

[15] . همان، ص77.

[16] . سوره نساء، آیه 82.

[17] . مصباح یزدی، محمدتقی، با نگارش محمود رجبی، قرآن شناسی، ج 1، ص154.

[18] . همان، ص165.

[19] . ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج 1، ص302.

[20] . مؤدب، سیدرضا، اعجاز قرآن، ص160.

[21] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص71.

[22] . عرفان، حسن، اعجاز در قرآن کریم، ص46.

[23] . مؤدب، سیدرضا، اعجاز قرآن، ص161ـ 170.

[24] . همان، ص170ـ 176.

[25] . سوره عنکبوت، آیه 48.

[26] . مصباح یزدی، محمدتقی، نگارش محمد رجبی، ص179.

[27] . سوره أعراف، آیه 158.

[28] . سوره یونس، آیه 16.

[29] . المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص63.

[30] . سوره نحل، آیه 103.

[31] . مؤدّب، سیدرضا، اعجاز قرآن، ص87.

[32] . همان، ص64.

[33] . سوره هود، آیه 49.

[34] . مؤدّب، سیدرضا، اعجاز قرآن، ص189.

[35] . عرفان، حسن، اعجاز در قرآن، ص175.

[36] . سوره هود، آیه 48ـ 49.

[37] . عرفان، حسن، پیشین، ص176.

[38] . سوره روم، آیه 2ـ 3ـ 4.

[39] . رضایی، محمدعلی، پژوهشی در اعجاز قرآن، ص75.

[40] . سوره رعد، آیه 3.

[41] . سوره شعراء، آیه 7.

[42] . سوره یس، آیه 36.

[43] . سوره یس، آیه 37ـ 38.

[44] . سوره انبیاء، آیه 33.

[45] . سوره ابراهیم، آیه 33.